طرفداری | این شب برای آرتتا و تیمش، بهعنوان «چه میشد اگر...» در تاریخ ثبت خواهد شد؛ بعد از ۱۹ سال طولانی بار دیگر از راهیابی به فینال بازماندند، در حالی که پاری سن ژرمن برای دومین بار در تاریخ، بعد از سال ۲۰۲۰، به فینال جامی پای میگذارد تا شاید با کسب جام، میخ خود را در میان اشرافزادههای اروپا بکوبند؛ عنوانی که سالهاست در عطش آن میسوزند.
آرسنال، مانند تیمهای دیگر انگلستان، در این فصل لیگ قهرمانان موفق نشد از لحظات جادویی خود استفاده کند و ماجراجوییشان در لیگ قهرمانان در پارک دو پرنس به پایان رسید. یک فصل دیگر بدون جام در انتظارشان است، اما وقتی به این شب نگاه میکنند، حسرت خواهند خورد؛ چون فرصتهای بزرگی، بهویژه در دقایق ابتدایی، برای ایجاد شگفتی در اختیار داشتند.
دروازهبان پاریسنژرمن، جانلوئیجی دوناروما، با مهار خارقالعادهاش مانع گلزنی مارتین اودگارد شد و در این سطح از فوتبال، بهندرت فرصت دومی به کسی داده میشود.
مهار استثنایی دوناروما مقابل شوت سنگین اودگارد
آرسنال در نیمه اول فوقالعاده بود. بخشی از این به بیرحمیِ لازم در تمامکنندگی برمیگردد و بخشی هم به نبوغ دوناروما. خوشبینان تصور میکردند اگر توپچیها در نیمه دوم در آن سطح ظاهر شوند، شاید هنوز امیدی باشد.
لرزه کوچکی پس از گل بهترین بازیکنشان، که بهشدت به او وابسته هستند، به جان پاریس انداختند؛ اما ساکا شانس طلایی دوم خود را از دست داد و آنجا بود که میدانستیم همهچیز تمام شده است. پیاسجی مستحق پیروزی خود در مجموع دو دیدار برابر لندنیها بود.
شبی پر از حسرت و زنجیرهای از فرصتهای ازدسترفته مانع شدند تا این تیم برچسب تلخ «کمآوردن» و «تقریباً ها» را از گردن خود بردارد.
از آن «لحظات جادویی» که میکل آرتتا و فرمانده میانیاش، دکلان رایس، در شب قبل از بازی وعدهاش را داده بودند، خبری نبود. حداقل برای آرسنال نبود، و اگر هم بود، وقتی از راه رسید که دیگر دیر شده بود.
وقتی بوکایو ساکا، بهترین بازیکنشان، ۱۵ دقیقه مانده به پایان بازی، یک گل را جبران کرد، پاریسنژرمن پیشتر با دو گل درخشان از فابین رویز و اشرف حکیمی کار را تمام کرده بود.
اما این شکست ۲-۱ به معنای آن نیست که آرسنال حرفی برای گفتن نداشت. آنها همه آنچه را که در چنته داشتند در این جدال رو کردند؛ با قلب، با جان و با امید. در دقایق زیادی از بازی، بهتر از پیاسجی بودند. پرسینگشان، مخصوصاً در نیمه اول، فراتر از توان هر تیم سختکوشی بود. فقط یک چیز کم داشتند: گل.
تا پیش از گل ساکا در دقیقه ۷۶، فرصتهایی را از دست دادند که باید گل میشد. و آنجایی که کارشان را درست انجام دادند، دوناروما با واکنشهای خیرهکننده جلویشان ایستاد.
گل ساکا، امیدی کاذب به توپچیها داد
پاریس اگر به مقام قهرمانی اروپا دست یابد، در میان تمامی بازیکنان درجهیکش، وامدار مرد سبزپوش درون دروازه خود خواهد بود. البته، کسی که وقتکشیهایش همیشه آزارم میدهد.
اما آنچه بارها تکرار کردیم، بهوضوح در هر دو دیدار نیمهنهایی چشمگیر بود. یک عنصر اساسی در تیم آرتتا وجود ندارد: یک گلزن بیرحم، یک تمامکننده ناب. همان عاملی که بین پیروزی و شکست تفاوت ایجاد میکند. در این سطح، شما به یک دروازهبان خوب، یک شماره ۶ و ۸ فوقالعاده و یک مهاجم درجهیک نیاز دارید.
در اصل، یکی از دلایل اصلی ناکامی آنها، عدم موفقیت در جذب بازیکنان مناسب است. آرتتا پس از بازی اشاره کرد: «آرسنال در ۱۶۰ دقیقه از دو دیدار، بهتر عمل کرده است.»
قابل بحث است، ولی حتی اگر این درست باشد، ارزش زیادی ندارد. آنها فرصتهایی داشتند که میتوانستند بازی را تغییر دهند؛ فرصتهایی که میتوانستند سرنوشت دیگری را رقم بزنند. اما نتوانستند از آنها استفاده کنند. دقیقاً همین لحظات هستند که سرنوشت چنین رقابتهایی را تعیین میکنند.
وقتی ساکا فرصت طلایی خود را برای گل دوم از دست داد و پاس ریکاردو کالافیوری را با پای راست خود به بالای دروازه زد، بحث درباره اینکه آیا آنها باز هم بهخاطر نداشتن یک مهاجم مرکزی کلاسیک ضربه خوردهاند، ادامه خواهد یافت. این موضوعی است که آرسنال و آرتتا باید در تابستان حل کنند.
فرصتی که بهشکلی عجیب سوخت
آنچه اکنون برای آرسنال باقی مانده، حرکت کند و ناامیدکننده بهسوی پایان فصل و حفظ جایگاهشان در میان پنج تیم برتر است.
برخی، در اوج ناامیدی خود، بهطور احمقانهای خواستار برکناری آرتتا خواهند شد. این یک اشتباه بزرگ خواهد بود. چیزهای زیادی برای خوشبینی نسبت به فصل آینده وجود دارد. ساکا، ویلیام سالیبا، مایلز لوئیس-اسکلی، دکلان رایس و مارتین اودگارد میتوانند هسته تیمی باشند که در فصل آینده به قحطی خود پایان دهد.
ماه گذشته گفته شد که این تیم آرسنال با پیروزی برابر رئال مادرید در دو بازی رفت و برگشت در مرحله یکچهارم نهایی به بلوغ رسیده است و عملکرد آنها بسیار چشمگیر بود. اما وقتی که در بازی رفت نیمهنهایی هفته گذشته مقابل پاریسنژرمن شکست خوردند، انتقادها و گزافهگوییها به جایی رفت که به یاوهگویی رسید.
شاید رئال مادرید همان تیمی نبود که در فصل پیش بود. شاید پیروزی در برنابئو به اندازهای که به نظر میرسید مهم نبود که خوب بود. شاید این یک امیدواری کاذب دیگر بود. شاید، همانطور که وین رونی مطرح کرد، آرسنال برای بردن بزرگترین جایزه ممکن هراس داشت!
در مقابل پاری سن ژرمن، یکی از فینالیستها، نهتنها ترس و نگرانی ندارد بلکه در این فصل تیمی بهتر از رئال مادرید و خیلیهای دیگر بود. تیم لوئیس انریکه در نیمه دوم این فصل بهترین تیم اروپا بوده است. آنها پس از لغزش کوتاهی در بازی برگشت مرحله یکچهارم نهایی مقابل استون ویلا، حضور قدرتمندی داشتهاند و در این فصل که احتمالاً در نوع خود رکوردی محسوب میشود، ۴ تیم انگلیسی را کیش و مات کردند. و تقریباً در هر پستی بازیکنان عالی در اختیار دارند و بالانس تیم محشر است.
لوئیس انریکه میخواهد بازهم دخترش را خوشحال کند؛ شانا حالا در آسمانهاست
پس از پیروزی بزرگ اینتر مقابل بارسلونا در سنسیرو در شب سهشنبه، پاری میداند با یک نمایش فوقالعاده در فینال مونیخ مقابل ایتالیاییها، رسماً میتوانند عضویت خود را در میان نخبگان بهدست آورند.
لحظاتی از دیدار پاری سن ژرمن و آرسنال
آرسنال تقریباً به شروع رؤیایی که آرزویش را داشت نزدیک شد.
یورین تیمبر در دقیقه سوم توپ را در لبه محوطه جریمه پاری سن ژرمن از کواراتسخلیا گرفت و به تیرک دوم سانتر کرد. دکلان رایس بالاتر از مارکینیوس در ششقدم ایستاده بود، اما ضربه سر خود را به طرزی تأسفبار به بیرون فرستاد.
یک دقیقه بعد، آرسنال دوباره نزدیک به گلزنی بود. توماس پارتی، که غیاب او در بازی رفت بهشدت احساس میشد، پرتاب بلندیای را به محوطه جریمه انجام داد و گابریل مارتینلی در حال حرکت، سرضرب به توپ ضربه زد. اگر توپ به هر دو طرف دوناروما میرفت، احتمال گلزنی وجود داشت، اما توپ مستقیماً بهسوی او رفت و دوناروما با واکنشی عالی مانع از گل شدن آن شد.
آرسنال در ابتدای بازی کاملاً مسلط بود. و پاری از غیبت عثمان دمبلهٔ باهوش کمی رنج میبرد.
آرسنال به شکلی در مقابل هواداران افراطی Virage Auteuil پاری به دروازه میزبان حملهور شده بود که هیجان فراوان و سر و صدای آنها را تا حدی خاموش کرد، دقایقی که فقط صدای سوتهایی از اینسو آنسو به گوش میرسید؛ خطر توپچیها برای آنها هم آشکار شده بود.
پاری سن ژرمن بهندرت توپ را در اختیار داشت و بار دیگر پس از هفت دقیقه به دروازهبان خود مدیون بود. مارتین اودگارد بالاخره یک شوت قدرتمند از لبه محوطه جریمه زد که از لحظه شلیک به نظر میرسید گل خواهد شد، اما دوناروما با پرشی به سمت چپ خود توپ را منحرف کرد. هیچکس شکی نداشت، این یک سیو در کلاس جهانی بود.
زمانی که پاری سن ژرمن از زیر فشار خارج شد، نشان داد تهدید تهاجمی آنها تا چه حد مؤثر و کشنده است. کواراتسخلیا از هیچ، فرصتی ساخت و با عبور از تیمبر، از فاصله ۳۰ متری شوت زیبایی زد که از کنار داوید رایا گذشت، اما به تیرک دروازه برخورد کرد. این ضربه، هواداران میزبان را امیدوار کرد و دوباره صدای آنها بلند شد.
پاری سن ژرمن بهتدریج در بازی جا افتاد و هنگامی که رایس بهخاطر خطا بر روی کواراتسخلیا در سمت چپ محوطه آرسنال کارت زرد گرفت، فرصت را مغتنم شمردند. آرسنال نتوانست ضربه آزاد ویتینیا را درست دفع کند و فابین روئیز شوت غیرقابل مهاری از فاصله ۲۰ متری زد که پس از برخورد به سالیبا از کنار رایا وارد دروازه شد.
شوت سهمگین فابیان رویز، با تور دروازه آرسنال آشنا شد
آرتتا اعتقاد دارد:
لیگ قهرمانان در محوطههای جریمه تعیین میشود. نتیجه باید خیلی متفاوت میبود. از اینکه نتوانستیم کار را به نتیجه برسانیم، بسیار ناراحت و دلخورم.
آرسنال خیلی زود فکر کرد راهی برای بازگشت یافته است، زمانی که ساکا از سمت چپ پاری از نونو مندس عبور کرد و شوتی با پای چپ را به سمت زاویه بالای دروازه زد. یکبار دیگر، دوناروما با یک سیو فوقالعاده، امیدهای آنها را نقش بر آب کرد.
آرسنال از مهلکهای که در آن شرایط میتوانست همه چیز را به نابودی بکشاند، جان سالم بهدر برد. زمانی که پاری سن ژرمن بهدلیل برخورد شوت اشرف حکیمی به دست لوئیس اسکلی، پنالتی دریافت کرد. VAR این موضوع را به داور اعلام کرد و او بدون معطلی اعلام پنالتی کرد.
این تصمیم بسیار سختگیرانه بود و عدالت با مهار ضربه ضعیف ویتینیا توسط رایا رعایت شد. اما این فقط یک نجات موقتی بود. آرسنال به گل نیاز داشت.
دمبله وارد بازی شد و با اولین لمس توپ خود، توپ را در مسیر حکیمی فوقالعاده که در طول بازی در همهجا حضور داشت، در داخل محوطه جریمه آرسنال رساند و حکیمی آن را بهزیبایی به گوشه پایین دروازه رایا فرستاد.
گل ساکا با دور زدن دوناروما و فرستادن توپ به دروازه بهدست آمد، چیزی بیش از یک دلخوشکنک نبود، پاریسیها کمی نگران شدند ولی با از دست دادن فرصت بعدی او، همه چیز از دسترفته بهنظر میرسید.
مارتین اودگارد شب چندان موفقی را در دو بازی رفتوبرگشت، سپری نکرد
آرسنال خوب بود اما برای رسیدن به فینال کم داشت. حتی در پاریس آتشین و دودآلود، آنها بهخوبی میتوانستند ببینند چرا پاری سن ژرمن بهجای آنها به فینال راه یافته است.
در پایان، در یک قاب همه چیز بهخوبی مشهود بود؛ رویای لندنیها محو و نابود شد و دست خالی به پایتخت بازخواهند گشت اما پاریسیها با زنده نگاه داشتن رؤیا و آرزوی خود بهسوی مونیخ پرواز خواهند کرد!