سینهای که اسمتو فریاد میزد
بعد تو سینه قبرستونه دیگه
گر گرفتم مثل یه باغ هراسون
قد کشیدم مث یک فواره خون
این مسیرو برنمیگردم دوباره
دست بجنبون مرگ خستم دست بجنبون
پلک میبندم میون
گریههای بیارادم
دستتو دورم نگه دار
من یه شمع رو به بادم
من مثل زیبایب تو از سر دنیا زیادم
هم خودم مردم عزیرم هم عزیز از دست دادم