طرفداری | قهرمانی تاریخی تراکتور در لیگ برتر ایران (جام خلیج فارس)، که پس از سالها سرمایهگذاری، تغییرات مدیریتی، جذب ستارهها و در نهایت با هدایت دراگان اسکوچیچ به دست آمد، بیتردید یکی از اتفاقات مهم تاریخ فوتبال باشگاهی کشور است؛ اما این موفقیت در رسانهی انگلیسی گاردین، نه بهعنوان یک پیروزی ورزشی، بلکه صرفاً از منظر قومی و تقابل با حاکمیت تحلیل شده است.
گاردین در گزارشی بلند تحت عنوان (باشگاه تراکتور مسیر خود را برای به چالش کشیدن ساختار قدرت در ایران و کسب عنوان قهرمانی تاریخی به پایان رساند) قهرمانی این تیم را بهطور کامل از زاویه «مقاومت یک اقلیت قومی در برابر نظم سیاسی حاکم» تفسیر کرده و عملاً ماجرای فوتبال را به نفع یک روایت هویتی خاص مصادره کرده است.

روایت مغرضانه، نادیده گرفتن واقعیت فوتبال
نویسنده گاردین با نادیده گرفتن تلاشهای فنی و مدیریتی سالهای اخیر تراکتور، از جمله جذب مربیان خارجی، بازیکنان باتجربه و سرمایهگذاری بیسابقه، تمرکز را بر «تراکتور بهعنوان نماد هویتطلبی قومی و سیاسی» قرار داده است. در بخشی از این گزارش آمده:
هواداران تراکتور با شعارهای جداییطلبانه از مسیر حکومت جدا میشوند و تراکتور برای آنان، نماد اعتراض به ساختار قدرت در ایران است.
این در حالی است که تمام هواداران فوتبال در ایران، حتی فراتر از هواداران تراکتور، این موفقیت را بهعنوان حاصل یک فرآیند مدیریتی، فنی و فوتبالی میدانند، نه یک بیانیه سیاسی.
وقتی تحلیل خارجی، بستر سوءبرداشت داخلی میشود
گاردین در بخشی دیگر از گزارش، با اشاره به برخورد نیروهای امنیتی در دیدارهای قبلی تراکتور در تهران، نتیجهگیری میکند که قهرمانی این تیم، «ضربهای به نظم تاریخی قدرت در فوتبال ایران» است. این در حالی است که تیمهای بسیاری خارج از تهران در دهههای اخیر به قهرمان لیگ برتر یا جام حذفی رسیدهاند (از جمله سپاهان، فولاد، نساجی، ذوبآهن و ملوان)، اما هرگز به این شکل، ابزار یک روایت سیاسی نبودهاند.
بازیکنان تراکتور با بنری منقش به نام جاودانه «خلیج فارس» در بازی مقابل استقلال خوزستان
واقعیت این است که تیمی مانند تراکتور، نه با تکیه بر حاشیهها، بلکه با عملکردی منظم، جذب بازیکنان باتجربهای مانند علیرضا بیرانوند، مهدی ترابی و دانیال اسماعیلیفر و بهرهگیری از سرمربیای همچون دراگان اسکوچیچ که سابقه هدایت تیم ملی ایران را دارد، به قهرمانی رسید. نادیدهگرفتن این جنبهها و برجستهسازی افراطی بُعد قومی، تحریفی از حقیقت ورزشی است.
فوتبال ابزار سیاست نیست، اجازه بدهید این پدیده مردمی باقی بماند
بدیهی است که ورزش، بستر بزرگی برای بیان مطالبات اجتماعی است اما تقلیل دادن یک قهرمانی فوتبالی به «بیانیه قومی علیه کشور» آنهم از سوی یک رسانه خارجی، نهتنها نوعی خوانش سوگیرانه از فوتبال ایران است، بلکه به شکلگیری فضای قطبی و تحریکآمیز در میان هواداران فوتبال، بیش از پیش دامن میزند.
گاردین بهجای تمرکز بر یک دستاورد مهم فوتبالی در ایران، با روایت قومیتی خود، این قهرمانی را به ابزاری برای القای شکاف داخلی در ایران بدل کرده است؛ روایتی که نه به نفع فوتبال است و نه به نفع مردم.
اجرای رقص آذری در جشن قهرمانی تراکتور در لیگ برتر