ریاضیات پارسیزمان پدر پدربزرگم قحطی بود ولی زمین و خونه ارزون بود ازدواج کردن آسون بود پدر پدربزرگم اگر به جایی نرسید و ما را هم نرساند چون تو بازار تهران فقط به فکر مرغ خوردن و عیاشی بود پدربزرگم سربازی رفت ولی حقوق سربازیش خوب بود ازدواج کردن آسون بود شش تا هم بچه داشت کارش هم راننده کامیون بود دو روز درمیون مینشست خونه خرج شش تا بچه هم میداد پدرم وضعش بدتر بود ولی باز تونست ازدواج کنه خونه بخره سربازیش هم عادی بود اما من با فوق لیسانس دانشگاه شریف سربازی افتادم جایی که تو نقشه پاکستان باهاش یکی شده با حقوق ماهی ۲۰ دلار بعدشم که بیکار موندم و نتونستم ازدواج کنم چون دخترهای این سرزمین همه چیز پول میبینند و آموزش و پرورش دخترانی تربیت کرده که خیلی دبی را دوست دارند. حتی نتونستیم با یک دختر دوست بشیم چون خونه مجردی نداشتیم و مجبور بودیم با گشت ارشاد و... روبرو بشیم همونهایی که آدم را جلوی دوربین آنقدر میزنند و فیلم میگیرند تا بگی گوه خوردم و دیگه از این گوها نمیخورم چون خونه مجردی ندارم چون ماشین ندارم نباید با دختری آشنا بشم بله آقای هادی چوپان ما دشواری نداریم واقعیت اینه که امثال سعید روستایی نه تنها سیاهنمایی نمیکنند بلکه سفیدنمایی هم انجام میدهند برای اینکه ایران بهتر بشناسی باید وحشی هومن سیدی ببینی البته آن هم سفیدنمایی هست ولی بهتره