چند روز دیگه تولد درک نوویتزکی ، ستاره درخشان دهه ۲۰۰۰ میلادی ، اسطوره بزرگ دالاس موریکس و پاور فوروارد جذاب بسکتباله؛ به همین مناسبت برای تولد این ستاره بزرگ که کلی خاطره برای کسایی که بازیاش رو میدیدن ، رقم زده نوشتم.
مقدمه ای برای درک بزرگ
بسکتبال در دهه ۷۰ میلادی ، دهه شگفتی ها و اتفاقات بزرگ بود
از ظهور مردان نیویورکی که امپراتوری سلتیکس در شرق را فتح کردند تا به پا خاستن لو السیندور جوان که به بزرگترین فاتحان تاریخ لیگ تبدیل شد و قهرمانی های شکوهمندانه تریل بلیزرز و سوپرسونیکس.
در خلال دهه ۸۰ ، لیگ بهترین و زیباترین رقابت خود را در تاریخش به چشم دید؛ رقابت جذاب مردان لس انجلس مانند مجیک جانسون و کریم عبدالجبار با هدایت پت رایلی و سلتیکس جوان و مدعی با حضور لری برد و کوین مک هیل و در اواخر دوران صعود زاید الوصف پسران بد شهر دیترویت رقابت لیگ را بیش از پیش جذاب کرد.
دهه نود میلادی زیباترین و جذابترین بازی های تاریخ لیگ در جریان داشتند ، دهه ای که با حکومت قاطعانه بوفالو های شیکاگو به اجرای بهترین بازیکن تاریخ در جریان بود.
در سال های پایانی دهه ۹۰ میلادی ، جوانانی معرفی شدند که هر کدام در آینده بخشی از تاریخ لیگ را نوشتند
از الن ایورسن جوان و خوش تکنیک شهر فیلادلفیا گرفته که همگان را مات و مبهوت تکنیک خود کرد تا کوین گارنت در تیمبرولوز که اولین فرد در تاریخ لیگ بود که مستقیما از دبیرستان به لیگ راه پیدا کرد
از کوبی برایانت نوجوان و مغرور که رویای شبیه الگوی خود شدن یعنی مایکل جردن را در سر می پرواند تا تیم دانکن با اعتماد به نفس و جدیتی مثال زدنی که به اسپرز و دیوید رابینسون غول جذاب آن دوران پیوست
در این بین پسری ۱۹ ساله با موهای طلایی بلند از باشگاه آلمانی DJK Würzburg در روزگاری که بزرگترین اروپایی تا آن زمان تونی کوکوچ بود پا به عرصه لیگ گذاشت ، شاید خود او نیز تصور نمیکرد روزی در به وجود اومدن یکی از زیباترین دوران لیگ نقش کلیدی رو اجرا کنه و بیست سال بعد به مراسم بزرگداشت ۷۵ بازیکن برتر تاریخ لیگ دعوت بشه.
درک نویتسکی ، مردی از آلمان ، با قدی بلند ، موهای طلایی و صدایی آرام ، اینجا بود تا تعاریف را عوض کرده و از نو بنویسد. او نه از نسل شر و شور الن ایورسن بود ، نه از جنس غرور و رویای بزرگ کوبی برایانت و نه حتی حس خودباوری تیم دانکن در قالب صورتی یخ زده.
درک خودش بود؛ با شوت هایی که شبیه آثار هنری بودن و فیداوی های معلقی که از غیرقابل ترین زوایا بالای دستان مدافعان تنومند ، راه خودش را به سبد پیدا میکرد .
درک تعریفی جدید از پاور فوروارد ها را آن هم در نسلی که مهم ترین شرط پاور فوروارد بودن در آن دوران دفاع های سنگین و قدرتی بود ، ارائه داد.
دوران سخت ورود به لیگ ( سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ )
پسر نوزده ساله مو طلایی با دنیایی ناآشنا
زمانی که شب درفت سال ۱۹۹۸ فرا رسید ، کسی تصور نمیکرد که انتخاب نهم ، پسر ۱۹ ساله آلمانی با ظاهری شبیه یک پسر هنرستانی با دنیایی که بسیار متفاوت با فضای اون زمان لیگ بود ، پا به عرصه بزرگترین رقابت بسکتبال در جهان بگذاره.
درک نویتسکی که تا اون زمان برای DJK Würzburg بازی میکرد ، گزینه ای ناشناخته برای همه بهشمار میرفت.
تیم ها اون رو میدیدن ، اما نمیدونستن که به چه کاری میاد . یک سری میگفتن لاغره، یک عده میگفتن اصلا دفاع حالیش هست؟ برخی هم میگفتن اصلا اروپایی تو nba چی میخواد؟
دالاس مَوریکس با مدیر جوانش، دان نلسون، ریسک بزرگی کرد. میلواکی نوویتسکی را با پیک نهم انتخاب کرد، اما در همان شب او را به دالاس داد، در معاملهای که رابرت تیلور و پت گریک هم در آن بودند.
فصل اول حضور درک کابوس مطلق بود ؛ درک تنها ۸.۲ امتیاز در هر بازی کسب میکرد ، میانگین شوت های بسیار پایینی داشت و در خیلی از شب ها حتی فرصت بازی کردن هم پیدا نمیکرد.
رسانه ها نوویتسکی رو یک اروپایی شکست خورده دیگه تلقی کردن.
اما درک چیزی رو درون خودش داشت که دیده نمیشد؛ تواضعی مثال زدنی همراه با لجاجت و استمراری پنهان.
او در کنار استیو نش و مایکل فینلی ، آرام آرام پا گرفت. در فصل دوم حضور خود به میانگین ۱۷.۵ امتیاز در هر بازی رسید و در پایان همان سال ، در تیم دوم بازیکنان جوان (Sophomore Team) انتخاب شد.
او در حال جا انداختن خود در NBA خشن آن دوران بود.
فصل های دوم تا پنجم ؛ طلوعی آرام با تیمی که بیدار میشود(سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴)
از شروع فصل ۲۰۰۰/۲۰۰۱ دیگر تردیدی در ستاره شدن درک وجود نداشت. ۲۳.۴ امتیاز، ۹.۹ ریباند و اولین حضور در پلی آف. دالاس پس از یک دهه قعرنشینی در غرب به جمع تیم های مدعی لیگ برگشت ؛ با تیمی که هسته آن را نش ، فینلی و نویتسکی تشکیل میدادند.
در فصل ۲۰۰۰/۲۰۰۱ ، دالاس ۵۷ برد کسب کرد و درک هم برای اولین بار به بازی All-Star دعوت شد و برای اولین بار در تیم دوم NBA حاضر شد و در جدول با ارزش ترین بازیکنان (MVP) در لیست ده نفر اول حاضر شد.
درک دیگر یک پدیده نبود ؛ بهقول گزاشگر TNT در آن سال :
« این پسر آلمانی اینجاست تا تعریفی از قدرت و مهارت رو به ما ارائه بده»
در فصل ۲۰۰۲/۲۰۰۳ تیم دالاس با ترکیبی جذاب و دیدنی با کنار زدن پرتلند با رشید والاس و ساکرامنتو کینگز با بازی جذاب کریس وبر به فینال کنفرانس غرب راه پیدا کردند.
آن ها در فینال کنفرانس غرب به مصاف سن انتونیو اسپرز تیم دانکن رفتند ؛ تیم دانکنی که با درک و کوین گارنت جذابترین رقابت تمام ادوار بین فوروارد های قدرتی را در یک دوره رقم زدند
اما دست تقدیر و شانس هنوز دالاس و به خصوص درک رو شایسته اینکه اسپرزی رو که لیکرز مدافع عنوان قهرمانی رو با شکیل اونیل و کوبی برایانت جوان رو حذف کردند و کمی بعدتر موفق به کسب عنوان قهرمانی در مقابل بروکلین نتس جیسون کید و دیکمبه ماتومبو شدند ، را نمیدیدند.
درک در فینال کنفرانس غرب سال ۲۰۰۳ در بازی سوم مصدوم شد و دالاس با نتیجه ۴ بر ۲ مغلوب تیم قدرتمند پاپ گشت.
درک آن فصل ۲۵.۱ امتیاز، ۹.۹ ریباند و ۳ اسیست میانگین گرفت و به تیم اول ALL_NBA راه پیدا کرد.
اما چیزی که شاید برای درک مهمتر از همه چیز بود ، به دست آوردن جایگاه سوم در لیست MVP آن سال بود؛ پشت سر تیم دانکن و کوین گارنت که هر کدام در آینده بخشی از تاریخ لیگ را نوشتند.
پایان اون فصل به همه طرفدارا ، بازیکن ها ، تیم ها و کارشناس ها و… ثابت کرد که درک خیلی متفاوت از ۵ سال گذشته خودشه و به زودی از سایه بیرون خواهد آمد.
از ستاره شدن تا رهبر بودن؛ در مسیر MVP شدن
با شروع فصل ۲۰۰۳/۲۰۰۴ دالاس شروع بهتری نسبت به فصل های قبلی خودش داشت اما اتفاقاتی که در ادامه رخ داد زمینهساز وقایع بسیاری بودن.
دالاس در این فصل با رکورد ۵۲ برد و ۳۰ باخت ، سید پنجم رو تو تیم های غرب کسب کرد.
درک آمار : ۲۱.۸ امتیاز ، ۸.۷ ریباند و ۴۶٪ شوت فصل رو به پایان رساند
اما مشکلات اساسی در تیم دالاس دیده میشد ،
خط حمله ای آتشین اما دفاعی ضعیف
دالاس دان نلسون در اون فصل شاید هجومی ترین تیم دهه ۲۰۰۰ بود ، با ترکیب درک نویتزکی ، استیو نش و مایکل فینلی و اضافه شدن بازیکنان جوانی مانند انتون واکر و انتوان جمیزون ، در واقع خط حمله ای غیرقابل مهار را تشکیل داده بودند؛ اما به معنای واقعی هیچ دفاعی نداشتند.
در بین ۳۰ تیم ، اون ها رتبه ۲۷ در دفاع رو داشتند
به نوعی که هواداران اونها ، بعد هر امتیازی که میآوردن دست به دعا مینشستند که توپی وارد سبد اونها نشه!!!
پلیآف ۲۰۰۴ ،حذف تلخ در دور اول
دالاسی ها در دور اول به ساکرامنتو کینگز آماده برخورد کردن ، تیمی که فصل قبل موفق به حذف اونها شده بودن ، این بار با آمادگی زیادی روبهروی اونها قرار میگرفت.
کینگز با ستاره هایی از قبیل کریس وبر ، مایک بیبی و پِجا استویاکوویچ ، با نتیجه ۴-۱ دالاس رو قاطعانه شکست دادن و دالاس با شکستی سنگین راهی خانه شد.
درک آمار ۲۴ امتیاز تو این سری ثبت کرد ، اما این آمار هم نمیتونست خلا نامتوازن بودن این تیم دالاس رو از بین ببره.
این شکست سنگین شایعات زیادی رو باب کرد که دالاس چرا اصلا انقد بازیکن هجومی در ترکیب اولیه خودش داره ؟؟ چرا بازیکن هایی مثل نش نمیتونن تو دفاع موثر باشن؟دالاس برای تکرار موفقیت های دو فصل گذشته خودش باید دست به تغییرات زیادی بزنه .
و همگی این اخبار و حواشی و شایعات در نهایت منجر به اتفاقی عجیب شد که کل لیگ را تکان داد
استیو نش به فینیکس سانز پیوست
استیو نش که بازیکنی فانتزی و تکنیکی و جذاب بود درخواست قراردادی سنگین از دالاس کرده بود و دالاس که از پرداخت اون ناتوان بود ، با فنیکس سانز قرار داد امضا کرد و رویایی که نوید یک تیم مدعی و قدرتمند رو میداد ، فراموش کرد.
دالاس بعد رفتن نش، در شروع فصل ۲۰۰۴/۲۰۰۵ یک مدت بی برنامه شد و دیگه حتی به خوبی فصل قبل خودش هم بازی نمیکرد.
درک تنها شد ، دیگه نه از اون مثلث قدرتمند قبل خبری بود و نه از موریکس امیدوار و بابرنامه.
ولی درک با همه این مشکلات و سختی ها مسئولیت رو قبول کرد.
دالاس موریکس بعد از یک مدت کوتاه بهتر شد؛ اونها با مربیگری آوری جانسون و بازیسازی جیسون تری، دوباره امیدوار به رقابت شدند.
درک حالا نه تنها نقش اصلی تیم رو در حمله برعهده داشت ، بلکه مثل یک رهبر ، ریش سفید تیم و حتی الهام بخش تیم جای خالی استیو نش جذاب رو پر کرد.
درک در اون فصل با میانگین :
۲۶.۱ امتیاز
۹.۷ ریباند
و سومین نفر لیست MVP پشت سر استیو نش و شکیل اونیل قرار گرفت
اما درک علاوه بر همه این آمارها به بازیکنی تبدیل شد که شخصیت خودش رو بی صدا اما کوبنده تحمیل میکرد
فینال سال ۲۰۰۶ ؛ یک قدم تا جاودانه شدن ؛ طلوعی شکوهمند ، پایانی سهمگین
از شروع دوران درک در لیگ تا پایان فصل ۲۰۰۵/۲۰۰۶، قطعا بهترین فصل برای درک همین فصل به شمار بیاد.
دالاس با ۶۰ برد به دومین تیم برتر در غرب تبدیل شد و درک دوباره در تیم اول لیگ جای گرفت.
درک در این فصل آمار :
۲۶.۶ امتیاز، ۹ ریباند و ۴۸٪ درصد پرتاب ثبت کرد.
اما بهتر از قرارگیری در تیم اول فصل و کسب نتایج خوب ، به جا گذاشتن عملکردی شاهکار از درک و دالاس و البته پایانی بد و سخت برای انها بود.
پلی آف سال ۲۰۰۶ ؛ نمایش شکوه و شجاعت نبرد با بزرگان اما پایانی تلخ
دور اول : دالاس ۴ - ممفیس ۰
دالاس در دور اول به مصاف ممفیس گریزلیز رفتند و بی زحمت ، مقتدرانه به نیمه نهایی کنفرانس غرب صعود کردند.
درک با ثبت آمار ۳۱.۳ امتیاز این سری را به پایان رساند.
دور دوم : دالاس ۴ - سن انتونیو اسپرز ۳
و اما ، رسیدیم به سری ای که از نظر من جذاب تر از دو سری بعدی بود؛ سری که درک انتقام فینال کنفرانس غرب سه سال قبل رو از اسپرز و به خصوص تیم دانکن میگیره و اثبات میکنه که نمیخواد زیر سایه تیم دانکن باشه.
اونها در نیمه نهایی کنفرانس غرب به مصاف سن آنتونیو مدافع عنوان قهرمانی اون سال و بهترین تیم غرب اون سال رفتن.
بهار سال ۲۰۰۶ ، نبردی برای اعاده حیثیت
اسپرز بعد خداحافظی کردن مارین بزرگ یعنی دیوید رابینسون با داشتن دو جوان غیر امریکایی یعنی تونی پارکر فرانسوی و مانو جینوبلی آرژانتینی شخصیتی جدید به تیم خود بخشیده بود .
علاوه بر این ، اسپرز شاید بیشتر از این دو نفر خیالش از رشد و بهتر شدن پاور فوروارد افسانه ای خودش و رقیب سرسخت درک ، یعنی تیم دانکن و مربی بزرگ و متفکر خود یعنی گرگ پاپوویچ راحت بود.
اما دالاس با حضور ستارگانی جوان مثل جاش هاوارد و دوین هریس و بازی جذاب و مثال زدنی درک ، ترسی از حریف خود نداشت.
بازی اول:
دالاس با اختلاف کم مغلوب کار تیمی و خوب اسپرز شد. درک در این بازی ۲۰ امتیاز کسب کرد اما هنوز مشغول تحلیل شرایط بود.
بازی های دوم تا چهارم:
از بازی دوم به بعد درک به خوبی اراده خودش رو برای رقابت با تیم دانکن به نمایش گزاشت.
دالاس سه پیروزی متوالی کسب کرد؛ در این سه بازی، نوویتسکی میانگین ۳۱.۶ امتیاز و ۱۲ ریباند ثبت کرد، در حالی که اکثر حملهها از میان دو یا سه مدافع قدرتمند اسپرز میگذشت.
در بازی چهارم پاپ تیم رو مامور مهار درک کرده بود اما تیم دانکن هم با توانایی عالی که در دفاع داشت ، حریف فیزیک قدرتمند و فیداوی های نرم و دقیق درک نشد.
بازی پنجم :
در این بازی روحیه قهرمانی اسپرز بازگشت.
درک در این بازی ۳۱ امتیاز و ۹ ریباند ثبت کرد، اما حریف بازی چشمگیر رقیب خودش یعنی تیم دانکن نشد.
گویی برای دانکن هم رقابت با درک اهمیت زیادی داشت. تیم دانکن در این بازی با کسب ۳۶ امتیاز ، ثبت ۴ بلاک و یک توپ دزدی موفق ، سنگ تمام گذاشت و او و اسپرز توانستند با اختلاف ناچیز یک امتیاز دالاس را شکست بدهند.
بازی ششم
سن انتونیویی ها خیال شکست خوردن ندارند؛ آنها به سری برمیگردند؛ آن هم با عملکرد عالی مانو جینوبلی در کسب ۳۰ امتیاز . درک در این بازی ۲۶ امتیاز و ۲۱ ریباند کسب کرد اما برنده اسپرز بود.
بازی هفتم :
خون ، عرق و اشک در سن انتونیو
۲۲ می ۲۰۰۶ ، در AT&T Center ، بازی هفتم در جریان بود ؛ بازی مرگ و زندگی ، بازی غرور و افتخار ، بازی برای همه یا هیچ.
بازی با خشونت و درگیری و استرس شدید در جریان بود.
اسپرز با بستن بازی برای دالاس نیمه اول رو با برتری به پایان رساند.
در نیمه دوم آوری جانسون و درک ریسک کردند؛
اونها درک رو کاملا به خط حمله منتقل کردن تا بتونن امتیاز های بیشتری بیارن.
این بازی پر از اتفاقات و صحنه های جذاب بود؛ اما دیدنی ترین در چند ثانیه آخر بازی رقم خورد.
در ثانیه های پایان بازی ، دالاس با نتیجه ۱۰۴-۱۰۲ عقب بود ، درک توپ رو گرفت و رو به روی او رقیب سرسختش یعنی دانکن قرار داشت ، درک با فشار آوردن به دانکن ، اون رو به عقب برد و با یک لی آپ زیر فشار توپ رو بالاتر از همه بازیکنان اسپرز وارد سبد کرد.
بیشتر ورزشگاه برای چند ثانیه در سکوت مطلق فرو رفت.
اسکوربرد نتیجه ۱۰۴-۱۰۴ رو ثبت کرد.
درک با فریادی بلند و مشتی گره کرده به نیمکت برگشت .
در وقت های اضافه سن انتونیویی ها که روحیه قهرمانی خودشون رو برخلاف دو بازی قبلی از دست داده بودن ، کار خاصی نکردن و حذف شدند.
درک در بازی هفتم با ثبت آمار :
۳۷ امتیاز ، ۱۵ ریباند و ۳ اسیست موفق به حذف رقیب قدرتمند خودش شد.
تیم دانکن درخشید ، او حتی فراتر از درخشش ظاهر شد ، با ۴۱ امتیاز ، ۳ بلاک و ۱۵ ریباند نشان داد که اون هم مثل درک دنبال پیروزی در این رقابته ، ولی این بار برخلاف سه سال قبل حریف درک نشد.
او بعد از پایان بازی با تمام بزرگی و اقتدار خودش ، به رسم بزرگی دست درک را گرفت و چیزی در گوش او گفت؛ هیچ کس تا الان نفهمید چه چیزی در گوش درک گفته شد.
تیم دانکن که بیشتر اوقات چهره ای سرد داشت و همواره احساسات خودش را پنهان میکرد ، از چهره او در آن زمان معلوم بود که احترام زیادی رو برای درک قائل شده بود و داشت به بزرگی رقیب خودش اعتراف میکرد.
درک در اون شب خودش رو بازتعریف کرد؛
او دیگر اروپایی خوششوت نبود، او حالا به رهبر و مبارز اول شهر دالاس تبدیل شده بود.
اونها با حذف مدافع عنوان قهرمانی به فینال کنفرانس غرب راه پیدا کردن.
حالا اونها باید با دوست قدیمی خودشون یعنی استیو نش و که یک سال و اندی پیش پول و شهرت بیشتر رو به اونها ترجیح داد بازی میکردن.
شاید سری قبلی ، رقابتی سنگین بین دو جوان در آن زمان بود ، اما فینال کنفرانس غرب امسال ، تنها بین دو تیم نبود ، این فینال مثل یک دوئل در فیلم های وسترن اسپاگتی میموند ، دالاس موریکسی که میخواست ثابت کنه بی استیو نش یا با اون برای اونها اهمیتی نداره ، اونها در هر صورت به موفقیت خواهند رسید و استیو نش تکینیکی و جذابی که میخواست ثابت کنه دالاس درخشش خود در اون زمان رو مدیون اون هست.
فینال کنفرانس غرب ۲۰۰۶ ، دالاس ماوریکس vs فینیکس سانز
مایک دیآنتونی با فلسفهی “Seven Seconds or Less” و MVP لیگ یعنی استیو نش، سانز رو به تیمی طوفانی تبدیل کرده بود. تیمی سریع، با شوتهای سهامتیازی بیوقفه و ریتمی غیرقابلمهار.
در طرف مقابل موریکسی بالغ شده که با حذف مدافع عنوان قهرمانی به باوری عمیق از خودشون دست پیدا کرده بودن.
بازی اول :
دالاس ۱۱۸-فینیکس ۱۲۱
سانز در بازی اول مقابل دالاس ، برد ارزشمندی رو در زمین اونها کسب کرد. عملکرد بوریس دیائو در حمله با کسب ۳۱ امتیاز و البته بازی بی نقص استیو نش با کسب ۱۶ اسیست اونها رو به پیروزی مهمی رساند.
بازی دوم : پاسخ محکم درک
دالاس در این بازی با کم کردن سرعت بازی و انتقال سانز از دفاع به حمله ، موفق به کسب پیروزی شدند.
درک در این بازی با کسب ۳۰ امتیاز و ۱۴ ریباند نقش مهمی در این پیروزی داشت.
بازی سوم: پیروزی دیدنی در خانه سانز
نبردی پایاپای و نفس گیر بین دو تیم شکل گرفت ؛ اما جیسون تری و جاش هاوارد عملکرد خوبی به نمایش گذاشتند.
درک با کسب ۲۸ امتیاز ، ستون اصلی تیم در پیروزی بود .
دالاس برد رو در ۱۰ ثانیه آخر بازی به دست آورد.
بازی چهارم : انتقام نش
عملکرد ضعیف درک و به دنبال اون تیم دالاس در یک طرف و بازی دیدنی و جذاب بوریس دیائو و استیو نش اونها رو به پیروزی قاطعانه ۱۰۶-۸۶ رساند.
حالا سری ۲-۲ شده بود و همه چیز برابر.
بازی پنجم : شاهکار آلمانی مو طلایی
درک در بازی چهارم ضعیف ظاهر شده بود و نتونست نقشی رو ایفا کنه؛ اما تو این بازی برگشت ، اون هم به زیباترین و کوبنده ترین شکل ممکن.
درک در این بازی ۵۰ امتیاز آورد ، بله ۵۰ امتیاز .
امتیاز هایی که نشون دهنده سال ها تلاش و داشتن هدف برای رویای بزرگ خودش بود.
دالاس با نتیجه ۱۱۷-۱۰۶ فینیکس رو در خانه خود خرد کرد.
بازی ششم : به درود سانز
انگار باخت سنگین در بازی قبل در خانه خود و عملکرد شاهکار درک ، سانز رو میخکوب کرده بود.
بوریس دیائو ۳۰ امتیاز و استیو نش هم ۲۰ امتیاز کسب کردند اما بازی خوب جاش هاوارد و درک نویتسکی آنها را به سوی خانه روانه کرد.
اولین صعود تاریخی و جذاب به فینال لیگ.
درک با چهره ای که احساسش را بروز نمیداد اما با چشمانی که از شدت خستگی و پنهان کردن اشک هایش قرمز شده بود ، گفت:
« کار ما تموم نشده »
پیش به سوی فینال
اونها در فینال حریف تیم قدرتمند و یکپارچه میامی هیت از شرق شدند.
تیمی متشکل از با تجربه هایی که روزگاری هر کدام یک تیم برای خود بودند ؛ تیمی متشکل از شکیل دیزل اونیل ، گری پیتن ملقب به دستکش که تنها پوینت گاردی در تاریخ بود که مدافع سال شده بود ، الونزو مورنینگ که دو بار مدافع سال شده بود ؛
اما چیزی که تیم اون ها رو بیشتر از شک و دستکش ترسناک میکرد حضور دو مرد بود، دوین وید جوان ملقب به فلش با قد ۱/۹۳ متر که عنصری کلیدی در خط حمله به شمار میرفت در کنار مربی افسانه ای تاریخ لیگ یعنی پت رایلی ، که ۴ بار قله NBA را با رقم زدن دورانی جذاب با لیکرز به نام شوتایم رقم زده بود.
بازی اول : دالاس ۹۰ - هیت ۸۰
بردی که افسانه بازیکنان قدرتمند هیت را شکاند.
دفاع تیمی موریکس ، شک و مورنینگ را به خوبی از جریان بازی خارج ساخت و آنها کار سختی برای کنترل ادامه بازی نداشتند.
درک ۲۶ امتیاز و ۱۶ ریباند کسب کرد.
بردی مطمئن.
بازی دوم : دالاس ۹۹ - هیت ۸۵
درک بازی درخشانی رو با ثبت آمار ۲۶ امتیاز و ۱۶ ریباند به پایان رساند؛ او فرمانده میدان بود.
دفاع سخت و خوب جاش هاوارد و جری استکهاوس بر شکیل اونیل ، او را از مسیر بازی خارج کردند.
دالاس ۲- هیت ۰
انگار وید و بقیه هیچ کاره بودن ، همه کاره تیم اونها انگار شک بود.
رسانه ها میگفتن :
«دالاس موریکس قهرمانه»
اما ….
هیت به سری برگشت و با خود برای تگزاسی ها درد و ویرانی را به ارمغان آورد.
بازی سوم : نقطه ی شکست
پت رایلی مربی بزرگ که فهمید دالاسی ها تلاش زیادی برای خارج کردن شک میکنند و با دادن وظایف جدید به وید ورق را به نفع خود و شهر میامی برگرداند.
دالاس تا ۲ دقیقه پایان بازی ۱۳ امتیاز جلو بود، اما دوین وید عملکردی انفجاری به نمایش گزاشت،
وید با کسب ۴۲ امتیاز و ۱۳ ریباند هیت را به اولین پیروزی خود در تاریخ فینال ها رساند.
شاید بگیم فعلا سری ۲-۱ به نفع دالاسه اما قسمت بد ماجرا هنوز باقی مونده.
بازی چهارم : فروپاشی
میامی بازی رو با ۲۴ اختلاف امتیاز برد و درک عملکرد خوبی رو به نمایش نگذاشت.
بازی پنجم : زمانی که درک و دالاس حریف هیت شدند اما حریف داوران نه!!!
درک تو این بازی موفق به کسب ۲۰ امتیاز شد ، اما این بازی با قضاوت داوران در هم شکسته شد:
۲۵ پرتاب آزاد برای دوین وید آن هم فقط در یک بازی!!!
درک بعد بازی توپ رو محکم به دیوار کوبید و جریمه هم شد . درک همون شب به رسانه ها گفت :
« ما نمیدونیم باید با میامی ها بازی کنیم یا با داورا؟؟»»
میامی ها موفق به برگردوندن سری شدند؛
میامی هیت ۳- دالاس موریکس ۲
بازی ششم : پایانی دردناک بر کابوسی سخت
درک در این بازی عملکرد خوبی داشت ، ثبت کردن ۲۹ امتیاز و ۱۵ ریباند
اما باز فلش جوان همه کاره تیم پت رایلی بود ؛ دوین وید با به دست آوردن ۳۶ امتیاز ، ۱۰ ریباند و ۴ بلاک میامی را به اولین قهرمانی خود در تاریخ این شهر رساند.
درک و کل تیم دالاس ساکت به رختکن میامی رفتند،
اونها نه گریه میکردن ، نه فریاد میزدن و نه حتی چیزی میگفتن.
نزدیک یک دقیقه و نیم هیچ صحبتی بین اونها رد و بدل نشد.
سکوتی سهمگین که از دلش صدای شادی میامی ها به گوش میرسید.
رسانه هایی که تا ده روز قبل تدارکات قهرمانی دالاس رو فراهم کرده بودن حالا انگشت اتهام رو به سمت درک روانه کرده بودند ؛ «او مرد لحظات بزرگ نیست »
درک با قلبی شکسته با شعله ای که ناشی از خشم بود ، میامی رو ترک کرد ، شعله ای که چند سال بعد کل میامی را به آتش کشید.
فصل ۲۰۰۶/۲۰۰۷ ، قرار گرفتن بر قله بهترین بازیکنان جهان و تحقیری تاریخی در پلی اف؛
زیبا و زشت در یک قاب
درک زخم خورده از فینال سال ۲۰۰۶ ، درخشان ترین عملکرد عمر خود را در این فصل به نمایش گزاشت.
او در شکوه مطلق قرار داشت.
دالاس با به دست آوردن ۶۷ برد بهترین تیم لیگ شد
و درک با ثبت آمار :
۲۴.۶ امتیاز
۸.۹ ریباند
۵۰٪شوت ، ۴۱٪ سه امتیازی ، ۹۰٪ پرتاب آزاد
برای اولین بار در تاریخ ، یک فوروارد بلند قامت اروپایی موفق به کسب عنوان با ارزش ترین بازیکن لیگ (MVP) شد ، آن هم در لیگ کوبی برایانت ، تیم دانکن ، کوین گارنت و استیو نش.
اما هر چقدر آمار دالاس و فاتح mvp شدن جذاب و زیبا بود ، پلی آف برایشان سخت و عذاب اور بود.
تیمی که فصل قبل مدافع عنوان قهرمانی را قهرمانانه و فینیکس سانز قدرتمند پیروزمندانه کنار زد، امسال در دور اول مقابل تیم هشتم غرب به رهبری بارون دیویس ، استیون جکسون و مت دیویز شکست خورد.
آن سری به یکی از بزرگترین شُک های تاریخ لیگ تبدیل شد.
درک افت کرده بود . میانگین را پایین آورده بود ، پرتاب هایش راه به سبد پیدا نمیکرد و دیگر برای کسی MVP بودن او اهمیتی نداشت.
در مراسم دریافت MVP او لبخندی بیروح زد.
لبخندی که شبیه لبخند های جذاب و صورت با انرژی درک نبود.
تصویری ماندگار خلق شد ، مردی که با ارزش ترین جایزه فردی را بی هیچ گونه شادی کسب کرد.
قلبی که شکست ، اما تسلیم نشد ( سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ )
در این سال ها درک در اوج اعداد و قعر اعتماد به سر میبرد.
مردی که MVP شد اما در دور اول به دست تیم رده هشتمی حذف شد.
هوادار ها مسخرهش میکردن، رسانه ها بهش تاختن ، حتی رسانه های آلمانی اون رو قهرمانی با پاهای گِلی خطاب کردن.
اما درک فقط و فقط سکوت کرد. به تیم ملی نرفت . تابستون کم مصاحبه میکرد ، اما در تمرینات بی وقفه تمرین میکرد.
دالاس در حال تغییر کردن بود،
بازیکنایی مثل جاش هاوارد ، دوین هریس و مروهینی رفتن ؛ اما درک بازی برای دالاس رو وظیفه خودش میدونست. درک با چهره ای آرام اما درونی پرتلاطم بازی میکرد.
فصل ۲۰۰۷/۲۰۰۸ با میانگین ۲۳ امتیاز و ۸ ریباند حریف کریس پال و نیواورلینز پلیکانز در پلی آف نشدند.
فصل ۲۰۰۸/۲۰۰۹ با آمار خوب ۲۵ امتیاز و ۸.۵ ریباند ، توسط کارملو انتونی در دنور ناگتس به خانه فرستاده شدند.
در فصل ۲۰۰۹/۲۰۱۰ با کسب ۲۵ امتیاز و ۷.۷ ریباند به رقیب سرسخت و قدیمی خودشون یعنی تیم دانکن و سن انتونیو قافله رو باختند.
در سه سال متوالی ، آمار عالی اما خروج های زودهنگام در پلی آف به سناریویی تکراری برای بینندگان تبدیل شده بود.
اکنون در ۳۲ سالگی ، صدای منتقد ها بلند شد
« وقت این رسیده که درک دالاس رو ترک کنه»
تابستان ۲۰۱۰؛ پیشنهادهای سنگین و یک “نه” بیصدا
تابستانی که لبرون جیمز به میامی رفت و “The Decision” رو رقم زد، نوویتزکی هم free agent شد.
شایعهها زیاد بود: شیکاگو، فینیکس، نیویورک و حتی لسآنجلس برایش فرش قرمز پهن کردند.
اما درک بدون سروصدا، با قراردادی کمتر از سقف ممکن، در دالاس ماند.
وقتی ازش پرسیدن چرا، فقط گفت:
«اینجا خونهی منه . اگر قراره اتفاقی هم بیفته ، فقط همینجا میفته »
فصل ۲۰۱۰–۲۰۱۱؛ فصلی تاریخی با تیمی بیادعا و قلبهایی از جنس فولاد
برخلاف شرق ، در دالاس هیچ تغییری در کار نبود.
دالاس با ترکیبی از کهنهسربازها مثل جیسون کید، شان ماریون، تایسون چندلر و یک درک که مثل ببری زخم خورده بود ، فصل جدید رو شروع کرد.
درک در این فصل دیگه اون پسر جوان موطلایی سال های ۱۹۹۹ یا ۲۰۰۳ نبود.
با صورتی جاافتاده تر ، شوت هایی با دقت بیشتر و نگاهی پخته تر بازی میکرد.
درک در فصل عادی آمار :
۲۳ امتیاز در هر بازی
۵۰٪ شوت و ۳۹٪ سه امتیازی
و بردهایی جذاب در مقابل تیم های مدعی که بوی یک تیم ترسناک در پلی اف را میدادند.
دالاس با ۵۷ برد، سوم غرب شد.
اما کسی پیشبینی نمیکرد چه زلزلهای در پلیآف منتظر ماست…
زمانی که یک مرد و یک تیم ، هدفی مشخص را در سر داشتند: « آخرین رقص »
چهار شاه، یک شمشیر؛ افسانهی بیبدیل ۲۰۱۱
دور اول ،دالاس در برابر پورتلند (۴–۲)
پورتلند تیمی فیزیکی، سریع، و خطرناک بود. با جرالد والاس، لامارکوس آلدریج، نیکولا باتوم و آندره میلر.
اما از بازی اول، درک آمادهتر از همیشه بود.
در بازی دوم، با ۳۳ امتیاز تمام نقشههای دفاعی نیت مکمیلان رو به هم زد.
در بازی سوم، دالاس باخت. در بازی چهارم، در کمال ناباوری، پورتلند در نیمه دوم اختلاف ۲۳ امتیازی رو جبران کرد و برد.
همه گفتند: «دالاس همون دالاس همیشگیه.»
اما نه، چیزی در درون نویتسکی فرق کرده بود.
در بازی پنجم، درک دوباره درخشید؛ ۲۵ امتیاز، ۸ ریباند، ۴ اسیست.
و در بازی ششم، در سالن Moda Center، با ۳۳ امتیاز، دالاس رو راهی نیمه نهایی کنفرانس غرب کرد.
دالاس ۴ – پورتلند ۲
درک در این سری آمار با میانگین : ۲۷.۳ امتیاز، ۷.۸ ریباند، ۵۳٪ شوت داشت.
نیمهنهایی غرب – دالاس vs لسآنجلس لیکرز (۴–۰)
اگر پورتلند یک چالش فنی به حساب میومد ، لیکرز به عنوان یک غول روانی به شمار میرفت.
مدافع دو دوره قهرمانی، با کوبی برایانت، پاو گسول، اندرو بینم و فیل جکسون افسانهای روی نیمکت.
اما چیزی که دیدیم، حیرتانگیز بود:
دالاس، لیکرز رو درهم کوبید.
بازی اول:
نویتسکی با ۲۸ امتیاز، بازی رو دزدید.
بازی دوم :
با وجود ۳۰ امتیاز کوبی، دالاس با دفاع آهنین جلو زد.
بازی سوم :
در دالاس، درک با ۳۲ امتیاز سالن رو منفجر کرد.
اما بازی چهارم:
یکی از تاریخیترین بازیهای پلیآف قرن ۲۱.
دالاس با ۲۰ سهامتیازی (۹ تا از جیسون تری) لیکرز رو با اختلاف ۳۶ امتیاز شکست داد.
درک چی؟ ۱۷ امتیاز در ۳۱ دقیقه؛ اون شب لازم نبود توپ زیاد بزنه. فقط لازم بود به هیولایی که ساخته با افتخار نگاه کنه.
دالاس ۴ – لیکرز ۰
درک میانگین سری: ۲۵.۳ امتیاز، ۹.۳ ریباند، ۵۰٪ شوت.
سنگینی این شکست خرد کننده برای لیکرزی ها اونقدری زیاد بود که فیل جکسون، مربی افسانه ای لیگ که تا اون وقت ۱۱ بار فاتح لیگ شده بود و به عقیده بسیاری از کارشناس ها و بزرگان بسکتبال بهترین مربی تاریخ بسکتبال بود ، در همون شب استعفا میده و خداحافظی میکنه.
کوبی برایانت که برای سه سال متوالی در فینال لیگ قرار داشت ،فقط گفت:
“اونا بهتر از ما بودن. خیلی بهتر.”
فینال غرب – دالاس vs اوکلاهما سیتی تاندر (۴–۱)
درک حالا باید روبهروی آیندهی لیگ قرار میگرفت؛
کوین دورنت، راسل وستبروک و جیمز هاردن؛ سه MVP آینده لیگ در کنار یکدیگر.
اوکلاهما سریع بود، بیرحم، و پر از انرژی.
اما درک با تجربه و تمرکز بالا، همهشون رو از ریتم انداخت.
بازی اول :
نوویتزکی ۴۸ امتیاز گرفت، بدون حتی یک شوت از دسترفته از خط پرتاب آزاد (۲۴/۲۴)!
یک رکورد تاریخی. یکی از بهترین بازیهای پلیآف تاریخ NBA.
بازی های سوم و چهارم :
دالاس با بازیهای تیمی، دفاع فوقالعادهی تایسون چندلر، و اسکورینگ نوویتزکی جلو افتاد.
در بازی پنجم، در وقت اضافه، با یک پرتاب سخت از baseline و گرفتن چند ریباند حساس، درک بازی رو بست.
دالاس ۴ – اوکلاهما ۱
درک میانگین سری: ۳۲.۲ امتیاز، ۵.۸ ریباند، ۵۴٪ شوت.
حالا، بعد از ۱۳ سال انتظار، تحقیر، سقوط، و بازسازی…
درک برگشت به فینال NBA
جایی که ۵ سال پیش دلش شکست ،جایی که منتظر انتقام بود.
و اکنون ، “قصاص در جنوب: انتقام بزرگ از میامی”
داستان قهرمان ، در جایی که دردی برای چند سال آغاز شده بود…
انتقامی سنگین از تیمی با ادعای بسیار
فینال NBA ۲۰۱۱ – دالاس ماوریکس vs میامی هیت (۴–۲)
درک در مقابل چه کسانی قرار داشت؟؟
“Heatles” تازه تشکیل شده از بزرگانی همچون : لبران جیمز ، دوین وید و کریس باش.
سه سوپراستاری که با اعتماد به نفس نه ، با اعتماد به سقف وارد فینال شدند
همه بسکتبال دوستان ، اوایل فصل که این سه غول بزرگ در کنار یکدیگر جمع شدند را به یاد دارن؛ زمانی که لبران جیمز در کنار دوین وید و کریس باش ، میگفت :
« چهار تا نه ، پنج تا نه ، شش تا نه ، ما هفت تا قهرمانی خواهیم آورد »
همین اتفاقات باعث شد اونها با اعتماد به نفسی کاذب پا به فینال بگزارن.
وقتی درک در بازی چهارم مریض شد، تب کرد و با سختی بازی کرد،
وید و لبران جلوی دوربینها سرفه مصنوعی کردند و مسخرهاش کردند.
رجز خوندن ها و کری خوندن ها یا به اصطلاح « trash talk » از قدیم بین بازیکنا رواج داشت؛ اما درک خیلی بی ادعا تر از چیزی بود که بخواد به این چیز ها بپردازه.
درک وارد این موضوعات نشد ، فقط و فقط به رویایی که بیشتر از ۱۰ سال خودش و شهر دالاس داشتن فکر میکرد.
و اکنون ، انتقام آغاز میشود
بازی اول : میامی ۹۲ - دالاس ۸۴
Heat تو خونهاش قوی بود. لبران و وید ترکیب مرگباری شده بودن.
درک ۲۷ امتیاز آورد، ولی تیمش نتونست عقبافتادگی رو جبران کنه.
بازی دوم : دالاس ۹۵- میامی ۹۳
اینجا بود که جرقه زده شد.
وقتی درک در ثانیههای پایانی با دست چپ لی اپ زد و بازی رو برد، همه فهمیدن که این یه فینال معمولی نیست.
او شوت آخر را بالای دستان کریس باش و روبهروی لبران جیمز وارد سبد کرد.
بازی سوم : میامی ۸۸ - دالاس ۸۶
بازی پایاپای بود. درک دوباره در کلاچ تایم درخشید ولی حمایت کافی نداشت. سری ۲–۱ به نفع هیت شد.
بازی چهارم : دالاس ۸۶- میامی ۸۳
درک با تب و ضعف و با دستی پیچخورده، ۲۱ امتیاز آورد.
کسی که باید شب استراحت میکرد، زمین رو درو کرد.
آن طرف لبران فقط ۸ امتیاز… کمترین امتیازش در یک بازی پلیآف.
وید و لبران مسخرهاش کردند، اما درک فقط پیروزی رو گرفت.
بازی پنجم : دالاس ۱۱۲ - میامی ۱۰۳
درک ۲۹ امتیاز.
جیسون تری، جیسون کید، و ماریون در کنار او شعلهور شدند.
وید دستش آسیب دید و لبران باز هم محو شد.
حالا دالاس جلو بود؛ ۳–۲
همه چشمها به بازی ۶ دوخته شد.
بازی ششم : دالاس ۱۰۵ – میامی ۹۵
درک شروع خوبی نداشت؛ فقط ۱ شوت موفق در نیمه اول.
اما در نیمه دوم درک برگشت. با امتیازگیریهای پیدرپی، در کلاچ تایم، کار رو تموم کرد.
و پایان کار
لبران فقط ۲۱ امتیاز با ۶ توپ از دسترفته
وید ۱۷ امتیاز
درک؟ ۲۱ امتیاز، ولی هزار برابر بزرگتر از عددها.
سوت پایان، دوربین رفت روی نویتسکی،
اما اون راهی تونل شد… گریه میکرد.
جیسون تری گفت:
“اون بیشتر از هرکسی لیاقتش رو داشت. این تیم برای اون بازی میکرد.”
دالاس ۴ – میامی ۲
نویتسکی: MVP فینال | میانگین: ۲۶ امتیاز، ۹.۷ ریباند
حالا درک مزد سال ها تلاش ، عذاب کشیدن ، مسخره شدن ، حذف شدن های متوالی و درون خود ریختن مشکلات رو گرفت.
پایان یک حماسه؛ تولد افسانه
اون شب، تمام دنیا دید چطور یک مرد، بیهیاهو، بدون تبلیغ، بدون “تصمیم بزرگ”، فقط با کار، عزت، و وفاداری… بسکتبال رو فتح کرد.
درک نویتسکی، نماد کسی شد که از شکست عبور کرد، از تحقیر رد شد، و قهرمان شد.
نه فقط برای دالاس، بلکه برای همهی بازیکنایی که صبور بودن، وفادار بودن، و ایمان داشتن.
پسا قهرمانی؛ فروتنی، ماندگاری، و تأثیر بیصدا
سال ۲۰۱۱، درک نویتسکی به چیزی رسید که خیلیها فقط خواب اون رو میدیدن.
اما چیزی که بعد از اون قهرمانی اتفاق افتاد، شاید حتی بزرگتر از خود جام بود.
درک راه قهرمانهای کلاسیک رو نرفت.
نه تیم عوض کرد، نه دنبال پول بیشتر دوید، نه القاب دهانپرکن گرفت.
در دالاس باقی ماند. با همون لباس، همون شماره، همون شهر.
بیشتر از هر ستارهای در یک تیم موند. ۲۱ فصل.
فروتنی؛ امضای درک
درک هیچوقت دنبال توجه نبود.
تو مراسم قهرمانی، وقتی همه شادی میکردن، رفت پشت پرده تا اشکهاشو کسی نبینه.
تو مصاحبهها، افتخاراتش رو به تیم داد.
هیچوقت خودش رو جلوتر از بازی نذاشت.
یکی از زیباترین صحنههای دوران حرفهایش، خداحافظیش نبود…
بلند شدن برای تشویق کوبی برایانت در بازی آخرش بود.
همون شب، کوبی گفت:
“احترام من به درک بیپایانه. اون همیشه خودش بود، و این یعنی همهچیز.
اثرگذاری؛ پدر معنوی بازیکنان اروپایی
قبل از درک؟ تونی کوکوچ، دراژن پتروویچ، دتوِلف شرِمپف…
اما هیچکس مثل نوویتزکی دیواری که بین بسکتبال اروپا و NBA بود رو فرو نریخت.
بعد از اون؟
یانیس گفت: «درک مسیر رو برای ما باز کرد.»
یوکیچ گفت: «من بدون درک، الان تو صربستان بازی میکردم.»
لوکا دانچیچ؟ «درک الگوی من بود. مثل یه پدر بزرگتر کنارم بود. دلم براش تنگ شده.»
درک با بازی خاص، فیداوِی جامپشات بینظیرش، با پرتابهای محال روی یک پا و حتی رفتار حرفهای و انسانیش، یک نسل جدید ساخت.
میراثی بیشتر از آمار و قهرمانی
شاید بگیم فقط یه قهرمانی داره.
شاید بگیم MVP فقط یهبار گرفت.
اما بعضیها رو نباید با عدد سنجید.
درک نوویتسکی یعنی:
۳۱٬۵۶۰ امتیاز در دوران حرفهای
بیشترین فصل بازی در یک تیم
MVP سال ۲۰۰۷
MVP فینال ۲۰۱۱
قهرمان NBA
یکی از ۷ بازیکن تاریخ با +۳۰ هزار امتیاز، +۱۰ هزار ریباند، +۱ هزار بلاک
و عضو تیم ۷۵ نفرهی تاریخ لیگ
اما بیشتر از همه،
چهرهی آرامش بود. پادشاه بیتاج. غول طلایی بیصدا.
امروز، ۲۹ خرداد؛ تولد ۴۷ سالگیِ مردی که لیگ رو تغییر داد
در دورهای که ستارهها تیم عوض میکنن، سروصدا میکنن،
او یک چیز موند:
“ثابت، آرام، و جاودانه.”
به افتخار درک نویتسکی بزرگ؛
غول طلایی ژرمن.
نوشته ای برای مردی که ساکت بود ، اما صدایش تا ابد در تاریخ لیگ خواهد پیچید.
در پایان چندین تصویر از نویتسکی بزرگ ، از شروع تا قهرمانی رو با هم ببینیم
تصویر اول از راست : درک جوان ، در اولین روز های بازی خود برای موریکس ؛ خود درک که هیچ ، هیچکس در اون زمان نمیتونست تصور کنه این پسر جوون قراره اسم خودش رو در کنار بزرگان تاریخ قرار بده.
تصویر دوم ، وسط : درک در کنار دان نلسون و استیو نش جوان که با یکدیگر به دالاس پیوستند
تصویر سوم ، چپ :سال ۲۰۰3 ، درک در کنار ستاره دهه نود میلادی لیکرز نیک ون اکسل تکنیکی و جذاب که به دالاس پیوسته بود؛ آنها قاطعانه ساکرامنتو کینگز کریس وبر را حذف کردند.
تصویر چهارم : درک بالای دستان رقیب سرسخت و جذاب خود ، ستاره آن روز های سن انتونیو ، یعنی تیم دانکن توپ را وارد سبد میکند ؛ افسوس و صد افسوس که درک در این سری مصدوم شد.
تصویر پنجم : درک حال در کنار استیو نیست ، درک رو به روی mvp لیگ است ؛ استیو نش که چند ماه قبل درک و موریکس را ترک کرده بود ، اکنون روبهروی درک و دالاسی ها قرار گرفته بود.
تصویر ششم : فریاد خوشحالی درک برای رسیدن به فینال لیگ و کنار زدن فینیکس.
تصویر هفتم : شکیل اونیل ، پس از بازی ششم فینال به درک دلداری میدهد.
تصویر هشتم : جام طلایی در دست درک طلایی ؛ پایان ده سال رنج و مشقت با فتح قله بسکتبال جهان
تصویر نهم : درک جایزه بهترین بازیکن فینال ( Final MVP ) را از دستان مردی که نامش بر این جایزه قرار دارد دریافت میکند