ورود بریتانیا به جنگ جهانی اول
ورود بریتانیا به جنگی که بعدها با عنوان جنگ جهانی اول شناخته شد، رأس ساعت ۱۱ شب در روز ۴ اوت ۱۹۱۴ آغاز گردید. پس از آنکه آلمان به اولتیماتوم بریتانیا مبنی بر خروج فوری نیروهای خود از خاک بیطرف بلژیک پاسخ قانعکنندهای نداد، وزارت امور خارجه اعلام کرد که بریتانیا رسماً وارد جنگ با امپراتوری آلمان شده است.
این رویداد آغاز چهار سال نبردی بود که جان نزدیک به یک میلیون نفر از سربازان، ملوانان و خلبانان بریتانیایی و نیروهای کشورهای تابع آن را گرفت. بیش از دو برابر این تعداد نیز مجروح، اسیر یا مفقود شدند. این جنگ، با ابعادی بیسابقه، تجربهای عمیقاً تلخ و آسیبزا بود که سایهاش تا دههها بر تاریخ جهان سنگینی کرد.
با این حال، تصمیم اولیه برای ورود به جنگ با استقبال عمومی مواجه شد. در روزهای نخست پس از اعلام جنگ، موجی از میهنپرستی در سراسر کشور به راه افتاد و مردم در مکانهای مهمی چون کاخ باکینگهام، خیابان داونینگ و میدان ترافالگار گرد هم آمدند. در سایر نقاط کشور نیز مسئولان و داوطلبان بسیج شدند تا آمادهسازی گستردهای برای ورود به جنگ صورت گیرد.
با وجود چالشهای آشکار، زندگی روزمره برای بسیاری از مردم همچنان به صورت عادی ادامه داشت. همچنین تالارهای موسیقی، تئاترها و سینماها باز بودند و به فعالیت خود ادامه میدادند.
فراخوان کیچنر و موج داوطلبان
در هفتم اوت ۱۹۱۴، لرد هوراشیو هربرت کیچنر، وزیر جنگ بریتانیا، برای تشکیل ارتشی متشکل از شهروندان فراخوان داد و خواستار جذب نخستین گروه ۱۰۰ هزار نفری از نیروهای داوطلب شد. در واکنش به این فراخوان، موج گستردهای از داوطلبان به مراکز جذب سراسر کشور سرازیر شدند. استقبال آنچنان گسترده بود که تا پایان سپتامبر، بیش از ۷۵۰ هزار نفر برای پیوستن به ارتش جدید، که بعدها به نام ارتش کیچنر شناخته شد، ثبتنام کرده بودند.
در این میان، باشگاههای فوتبال نیز به فعالیتهای خود ادامه دادند. مشکلات اولیهای که برخی تیمها از جمله منچسترسیتی و نیوکاسل یونایتد بهدلیل مصادره موقت زمینهایشان توسط ارتش با آن مواجه بودند، برطرف شده بود و بازیکنان و کارکنان باشگاهها برای آغاز تمرینات پیشفصل بازگشته بودند.
اگرچه هنوز تصمیم رسمی درباره آینده فصل جدید اعلام نشده بود، اما اعضای اتحادیه فوتبال از جمله رئیس آن، چارلز کِلِگ، و دبیر اتحادیه، فردریک وال، بر این باور بودند که فصل باید طبق برنامه ادامه یابد. آنها معتقد بودند برگزاری مسابقات نه تنها موجب حفظ روحیه مردم میشود، بلکه فرصتی برای جذب نیرو و جمعآوری کمک مالی برای صندوقهای امداد جنگ را فراهم میآورد.
جنجال و محکومیت ادامه فوتبال در زمان جنگ
اصرار بر ادامه فصل، بهسرعت با واکنشهای انتقادی گستردهای مواجه شد و این مسئله به یکی از پرچالشترین موضوعات تاریخ ورزش بریتانیا تبدیل شد. منتقدان برجستهای همچون دکتر دبلیو.جی. گریس، که پیشتر نیز از عدم تعطیلی مسابقات کریکت انتقاد کرده بود، و فردریک نیکلاس چَرینگتون، اصلاحطلب اجتماعی و مخالف سرسخت مصرف الکل، از اصلیترین معترضان به ادامه فوتبال حرفهای در شرایط جنگی بودند. همچنین چَرینگتون، باشگاه وستهام یونایتد را بهدلیل عملکردش به شدت مورد انتقاد قرار داد.
منتقدان استدلال میکردند که بسیاری از رشتههای ورزشی دیگر، بهویژه ورزشهای آماتور که بخش عمدهای از اعضایشان از نیروهای ذخیره ارتش بودند، مسابقات خود را لغو کرده و نیروی انسانی خود را در اختیار ارتش قرار دادهاند. از طرفی دیگر، ادامه برگزاری مسابقات فوتبال حرفهای در شرایطی که جوانان بسیاری در میدانهای نبرد فرانسه و بلژیک جان خود را از دست میدادند، از نظر آنان رفتاری غیراخلاقی بود.
اتحادیه راگبی، مسابقات این ورزش را که به طبقات بالای جامعه وابسته بود، لغو کرد و بازیکنان بسیاری را به خدمت در ارتش تشویق نمود. همچنین اتحادیه فوتبال آماتور نیز مسابقات خود را متوقف ساخت.
از دیدگاه برخی تحلیلگران، این حملات به فوتبال حرفهای در واقع ادامه کشمکشهای تاریخی طبقاتی بود. از زمان قانونی شدن فوتبال حرفهای در سال ۱۸۸۵، بازیکنان ورزشهای آماتور همواره با حرفهایگری مخالفت داشتند و تنشهای طولانیمدتی میان این دو جریان وجود داشت. در این میان، جنگ جهانی اول فرصتی برای بروز و تسویه حسابهای دیرینه را فراهم آورد.
در ۲۲ اوت ۱۹۱۴، یک روز پیش از نخستین نبرد بزرگ ارتش بریتانیا در شهر مون، باشگاههای مختلف برای جمعآوری کمک به صندوق امداد ملی شاهزاده ولز مسابقاتی برگزار کردند. تا پایان همان ماه، ورزش فوتبال سبب جمع آوری بیش از ۷۰۰۰ پوند برای جبهههای جنگ شده بود که رقمی چشمگیر و بیشتر از هر ورزش دیگر به شمار میرفت. با این وجود، این کمک مالی نیز موجب کاهش انتقادها نشد.
در ۳۱ اوت ۱۹۱۴، نمایندگان لیگ فوتبال، لیگ جنوبی و اتحادیه فوتبال در لندن گرد هم آمدند تا درباره وضعیت بحرانی تصمیمگیری کنند. در نهایت، تصمیم گرفته شد که فصل طبق برنامه آغاز شود، هرچند توصیه گردید که بازیکنان آموزشهای نظامی مقدماتی را ببینند، باشگاهها زمینهای خود را در روزهای بدون مسابقه در اختیار ارتش قرار دهند و از تریبونهای ورزشی برای جذب نیرو استفاده کنند.
آغاز فصل فوتبال و فشارها بر لیگ
مسابقات لیگ فوتبال در دوم سپتامبر آغاز شد، در حالی که روز بعد اعلام شد مسابقات کریکت بهطور کامل لغو شده است. این خبر امید منتقدان فوتبال را افزایش داد، اما لیگ فوتبال به فعالیت خود ادامه داد و تمامی تیمها در هفته اول به میدان رفتند.
در واکنش به ادامه مسابقات، انتقادها شدت گرفت. دکتر توماس فرای، کشیش لینکلن و رئیس سابق یک مدرسه خصوصی، ادامه رقابتها را ناشی از «طمع مالی» دانست و پیشنهاد کردند ورود تماشاگران زیر ۴۰ سال به ورزشگاهها ممنوع شود. فردریک چَرینگتون نیز در پیام تلگرافی به شاه جورج پنجم خواستار قطع حمایت سلطنتی از اتحادیه فوتبال شد.
در چهارم سپتامبر، اتحادیه فوتبال اعلام کرد که در صورت توصیه دولت، آماده توقف فوری لیگ است، اما وزارت جنگ نه اجازه ادامه مسابقات را صادر کرد و نه دستور توقف آنها را صادر نمود.
با ادامه فعالیت لیگ، کاهش چشمگیر تعداد تماشاگران و درآمد بلیتفروشی، برخی باشگاهها را به آستانه ورشکستگی رساند. درآمد فروش بلیت در لیگ دسته دوم از متوسط ۵۱۶ پوند به ۱۷۷ پوند کاهش یافت و پیشبینی میشد درآمد کل لیگ از ۳۲۶ هزار پوند در فصل گذشته به حدود ۲۱۰ هزار پوند کاهش یابد.
تلاش برای مدیریت بحران مالی
برای مقابله با بحران مالی، بازیکنان با کاهش حقوق موافقت کردند: دستمزد بازیکنان با حقوق حداکثر ۵ پوند در هفته ۱۵ درصد و بازیکنان با حقوق کمتر از ۳ پوند، ۵ درصد کاهش یافت. این مبالغ در صندوقی جمعآوری شد تا از باشگاهها حمایت مالی شود. همچنین، در نشست اضطراری ۹ اکتبر در منچستر، مقرر گردید باشگاهها ۲.۵ درصد از درآمد بلیتفروشی را به این صندوق اختصاص دهند.
با افزایش تلفات جبهه غرب، ادامه فوتبال بیش از پیش زیر سؤال رفت و در پارلمان درخواستهایی برای تعطیلی رسمی فصل مطرح شد. در اواخر نوامبر، اعلام شد رسانههای عمومی دیگر مطالب فوتبالی منتشر نخواهند کرد، مگر نتایج مسابقات که فقط در نشریات ورزشی درج میشد.
در مذاکرات جدید با وزارت جنگ، تصمیم به توقف مسابقات ملی فوتبال گرفته شد، اما رقابتهای جام حذفی ادامه یافت. همچنین پیشنهاد تشکیل یگان ویژهای از فوتبالیستها برای خدمت نظامی، مشابه گروههای داوطلب پالز، مطرح و پذیرفته شد.
یگان فوتبالیستها
در دسامبر ۱۹۱۴، با تشدید بنبست فوتبال حرفهای و افزایش فشارهای اجتماعی، جلسهای رسمی با حضور نمایندگان باشگاههای لندن و مقامات ارتش در تالار شهر فولهام برگزار گردید. در این نشست، گردانی تحت عنوان گردان فوتبالیستها بهطور رسمی تشکیل شد. نخستین اعضای این گردان، سی و پنج بازیکن حرفهای بودند که داوطلب خدمت نظامی شدند.
تا ژانویه ۱۹۱۵، نیمی از نیروی انسانی مورد نیاز یعنی ۱۳۵۰ نفر جذب شده بود و تا مارس همان سال، گردان به طور کامل تشکیل و آموزشهای نظامی خود را آغاز نمود. بازیکنان این گردان اجازه داشتند، در صورت امکان، در مسابقات فوتبال نیز شرکت کنند.
در این دوران، نبردهای سختی در جبهه غرب و منطقه گالیپولی در جریان بود. استفاده گسترده آلمانیها از گازهای سمی و سلاحهای شعلهافکن، ابعاد جنگ را به مرحلهای بسیار دهشتناکتر تبدیل کرده بود. تنها در منطقه گالیپولی، ارتش بریتانیا بیش از ۱۲۰ هزار نفر تلفات انسانی متحمل شد.
پایان فصل ۱۹۱۴/۱۹۱۵
فصل فوتبال ۱۹۱۴/۱۹۱۵ در ماه آوریل به پایان رسید و باشگاه اورتون برای دومین بار قهرمان لیگ دسته اول شد. فینال جام حذفی در تاریخ ۲۹ آوریل همان سال در ورزشگاه اولدترافورد میان تیمهای شفیلد یونایتد و چلسی برگزار گردید که با پیروزی ۳ بر صفر تیم یورکشایری پایان یافت. این دیدار که به فینال خاکیپوشان معروف شد، به دلیل حضور گسترده نیروهای نظامی در جایگاه تماشاگران، نمادی از پیوند میان جنگ و ورزش گردید.
چند هفته پس از این رویداد، لیگهای فوتبال اعلام کردند که رقابتهای رسمی خود را تا پایان جنگ متوقف خواهند کرد و به جای آن، مسابقات منطقهای و غیررسمی برگزار خواهد شد. جام حذفی نیز لغو شد و پرداخت دستمزد به بازیکنان ممنوع اعلام گردید؛ این اقدام، پایان یکی از پرتنشترین و چالشبرانگیزترین فصلهای تاریخ فوتبال انگلستان بود.
پس از پایان جنگ در یازدهم نوامبر ۱۹۱۸، بسیاری از بازیکنان فصل مذکور یا جان خود را از دست داده بودند و یا به سبب جراحات وارده، از ادامه فعالیت ورزشی بازماندند. بازماندگان این دوره، با خاطرهای تلخ از آن فصل پرهیاهو، به میادین بازگشتند.
در آستانه جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹، مسئولان فوتبال انگلستان تجربیات گذشته را مدنظر قرار دادند و این بار بلافاصله پس از آغاز جنگ، تمامی مسابقات را به طور رسمی تعطیل کردند.