واحد پول بازی دلاراست. پول هر کشوری به دو قسمت تقسیم می شود.
کل ثروت: کل سرمایه در دسترس بازیکن که می تواند آن را به هر شکلی که می خواهد خرج کند
درآمد روزانه: هر ترن مقداری درآمد به کل ثروت اضافه می شود.
بانک جهانی به بازیکنان در ازای سود مالی/سیاسی وام می دهد. اولین شرط دریافت وام، نداشتن کلاهک هسته ای و یا غنی سازی داخلی است. البته این قانون می تواند در شرایطی خاص دور زده شود. بهره وام ها به شرح زیر است:
وام 1 ترنی: 20 درصد سود.
وام 2 ترنی: 50 درصد سود.
وام 3 ترنی: 100 درصد سود.
زمان بازپرداخت وام قابل تمدید نیست. مثلا اگر شما وام 1 ترنی دریافت کردید نمی توانید آن را به 2 یا 3 ترن تمدید کنید.
عدم پرداخت وام با بهره و یا قول های سیاسی، در موعد از پیش تعیین شده شامل جرایم سنگینی خواهد بود که عواقبش بر عهده بازیکن است.
هر کشوری، از سه منبع می تواند در داخل کشور خود درآمد کسب کند. (کشاورزی، صنعتی و اختصاصی) و با توجه به جمعیت، حداکثر تعداد منابع برای هرکشور تعیین می شود.

- در صورتی که جمعیت کشور کاهش یابد (از دست رفتن شهر و یا مرگ غیر نظامیان)، حداکثر تعداد منابع نیز کاهش می یابد.
- این منابع در شهرها ساخته می شوند. بعضی از آن ها (مانند منابع نفتی و یا معدنی) فقط در شهرهای خاصی می توانند ساخته شوند.
- در صورتی که شهرها هدف قرار گیرند، شانس آسیب موقت و یا دائمی به منابع درآمدی وجود دارد که طبق جدول زیر است:

- نکته مهم: پرداخت هزینه تعمیر اجباری نیست! فقط یک میانبر برای تعمیر سریعتر منبع درآمد است. بعد از گذشت چند ترن منبع درآمد رایگان تعمیر خواهد شد. البته بدیهی است که آلودگی های بیولوژیکی و رادیواکتیوی راه میانبری ندارند و باید دوره زماني خود را طی کنند تا آلودگی پاکسازی شود.
هر کشوری از چند شهر تشکیل شده است. شهرها مراکز مهم اقتصادی و نظامی هستند.
- به هر مقدار که جمعیت یک کشور کاهش پیدا کند (چه از طریق اشغال نظامی دشمن و چه از طریق قتل عام)، به همان مقدار از منابع درآمدی و نیروهای زمینی او نیز کاسته خواهد شد. مثلا ایران که جمعیت 100 میلیونی، نیروی زمینی 14 واحدی و منابع درآمدی 8 واحدی دارد. اگر 7 میلیون از جمعیتش کم شود، 1 واحد از 14 واحد نیروی زمینی اش کم می شود. همچنین اگر 12.5 میلیون نفر از جمعیتش کم شود، یکی از منابع درآمدی اش هم نابود خواهد شد. نیروی زمینی و منابع درآمدی دیگر ریکاوری نمی شوند مگر اینکه مناطق جدیدی اشغال شوند.
- برای حذف یک بازیکن 3 راه وجود دارد:
1. جمعیت تک تک شهرها در اثر قتل عام به زیر 25 درصد جمعیت اولیه برسند.
2. تک تک شهرها از طریق نیروی زمینی اشغال نظامی شوند.
3. پایتخت برای 2 ترن متوالی اشغال نظامی باقی بماند.
نکته: برای تسلیم کردن کشور یمن، باید جمعیت شهر به زیر 10 درصد برسد. کشورهای اسرائیل و عربستان زودتر تسلیم می شوند و به ترتیب بعد از کاهش 50 و 40 درصدی، آن شهر سقوط می کند.
نکته 2: تقریباً با هر سلاحی می توان شهرها را قتل عام کرد. حتی نیروی زمینی می تواند خانه به خانه حرکت کرده و مردم عادی را قتل عام کند. بدیهی است تسلیحات متعارف (مثل بمب و موشک و یا نیروی زمینی) نمی توانند در یک ترن به اندازه تسلیحات غیر متعارف (بیولوژیکی، شیمیایی یا هسته ای) قتل عام کنند.

- نیروهای زمینی در هر ترن فقط یک بلوک می توانند حرکت کنند.
- نکته 0: نیروی زمینی می تواند قابلیت "حرکت اجباری" را فعال کند و به جای یک بلوک، دو بلوک در هر ترن حرکت کند.
- نیروهای هوایی با توجه به تکنولوژی و نوع هواگرد، می توانند از یک بلوک تا 8 بلوک حرکت کنند.
- نیروهای ویژه زمینی 3 بلوک، دریایی 5 بلوک و هوایی 5 بلوک در هر ترن حرکت می کنند.
نکته 1: هربار پیاده شدن از کشتی ها، یک حرکت کامل محسوب می شوند و برای حرکت اضافه باید منتظر ترن بعد ماند.
نکته 2: برای تجارت و یا حرکت نیروها، باید یک مسیر مستقیم از کشور خود به کشور هدف باز باشد. یا اینکه اجازه تک تک کشورهای بینابینی را داشته باشید.
نکته 3: تنگه هرمز، کانال سوئز و تنگه باب المندب، کاملا در اختیار کشورهای مالک (به ترتیب ایران، مصر و یمن) قرار دارند.
- این یک جنگ مدرن است و جنگ مدرن Combined arm warfare است. برای هر جنگی باید از تمام ظرفیت ها (نیروی هوایی، موشکی، زمینی، نیروی دریایی، دیپلماسی، تسلیحات کشتار جمعی، راداری، ماهواره ای، نیروهای ویژه و جاسوسی و اطلاعات) استفاده کنید.
- در هر ترن، جنگ ها به شکل زنده خواهند بود و باید دو طرف جنگ حضور داشته باشند. البته نیاز به زمان زیادی برای آنلاین بودن نیست و نهایت در 30 دقیقه تمام خواهد شد. روند به این شکل است:
1. دو طرف طرح حمله و دفاع و مسیر حرکت نیروها را قبل از شروع جنگ به برگزار کننده اطلاع می دهند.
2. بعد در طول جنگ ممکن است اتفاقاتی بیفتد که نیاز به تصمیم گیری مهاجم، مدافع و یا هر دو داشته باشد که در آن صورت از بازیکنان پرسیده خواهد شد و باید طی مدت زمان تعیین شده، تصمیم گیری کنند.
3. بعد از جنگ تلفات و خسارات به دو طرف اعلام می شود و جنگ این ترن به اتمام می رسد.
نکته: با پیشرفت تکنولوژی، هم خسارت و هم برد نیروها افزایش می یابد.
- سیستم تلفات در فانتزی وجود دارد. در نیروی هوایی و نیروی ویژه، تلفات صفر و صدی است (یا نابود می شود و یا سالم می ماند.) اما نیروی دریایی، نیروی زمینی می تواند آسیب ببیند و کاملا نابود نشود. هزینه بازسازی و تعمیر، نصف هزینه اولیه است.
- عقب نشینی لحظه ای امکان پذیر است. اما ممکن است با تلفاتی همراه باشد. مقدار تلفات توسط خود برنامه محاسبه می شود.
- حمله و ضد حمله می تواند در لحظه انجام بگیرد. یعنی زمانی که مهاجم مشغول حمله است، مدافع می تواند همزمان به مهاجم حمله کند.
- می توان تاکتیک زمین سوخته را اجرا کرد. یعنی تمام منابع درآمدی و حتی جمعیت خودی ! را از بین برد تا به دست دشمن نیفتد. این کار باید قبل از شروع روز جنگ صورت بگیرد.
- تسخیر هر شهر، 10 درصد از کل ثروت حریف را به حساب مهاجم منتقل می کند.
- شما می توانید با کشورها تجارت کنید و به اندازه 20 درصد درآمد پایه شریک تجاری خود، پول به جیب بزنید. مثلا درآمد پایه ایران 50 میلیارد دلار و درآمد پایه عربستان 210 میلیارد دلار است. در صورتی که این دو کشور با هم تجارت کنند:
سود ایران: 42 میلیارد دلار در هر ترن. 20 درصد 210 = 42.
سود عربستان: 10 میلیارد دلار در هر ترن. 20 درصد 50 = 10.
به عبارت دیگر، از تجارت بین دو کشور ثروتمند و فقیر، کشور فقیر سود بیشتری می برد.
نکته: برای تجارت، باید یک مسیر مستقیم از کشور خود به کشور هدف باز باشد. یا اینکه اجازه تک تک کشورهای بینابینی را داشته باشید.
نکته 2: تا قبل سقوط بانک جهانی و سازمان های بین المللی، در صورت تحریم شدن، حق تجارت با کشورهای آزاد را ندارید. در این صورت فقط کشورهای تحریم شده می توانند با یکدیگر تجارت کنند.
نکته 3: کشور ترکیه 2 برابر و کشور عمان 5 برابر درآمد پایه سود می برند.
نکته 4: کشور مصر به ازای هر خط تجاری که از کانال سوئز رد شود، به اندازه 20 درصد از کل درآمد تجاری دو کشور پول به جیب می زند. البته چیزی از درآمد تجاری آن دو کشور کم نمی شود.
نکته 5: کشور یمن هم به ازای هر خط تجاری که از تنگه باب المندب رد شود، به اندازه 50 درصد از کل درآمد تجاری دو کشور پول به جیب می زند. البته چیزی از درآمد تجاری آن دو کشور کم نمی شود.
مکانیزم تابوی تسلیحات کشتار جمعی |
تابوی تسلیحات کشتار جمعی یا Weapons of Mass Destruction یا به اختصار WMD، در 4 وضعیت تعریف می شود که هر وضعیتی، عواقبی به همراه دارد. هرچه تعداد تسلیحات استفاده شده بیشتر شود، اوضاع وخیم تر خواهد شد.
1) صلح جهانی: تابوی سراسری در کل جهان علیه WMD (تا 1 مگاتن)
- استفاده از تسلیحات شیمیایی: تحریم.
- استفاده از تسلیحات بیولوژیک: تحریم + نصف شدن درآمد داخلی.
- استفاده از تسلیحات هسته ای: تحریم + نصف شدن درآمد داخلی + نصف شدن سرعت تحقیقات در درخت تکنولوژی
2) فاز شوک: عواقب شدید برای استفاده از WMD. (تا 10 مگاتن)
- ستفاده از تسلیحات شیمیایی: آزاد
- استفاده از تسلیحات بیولوژیک: تحریم.
- استفاده از تسلیحات هسته ای: تحریم + نصف شدن درآمد داخلی
3) فاز بحرانی: تسلیحات کشتار جمعی پذیرفته شدهاند! (تا 30 مگاتن)
- استفاده از تسلیحات شیمیایی: آزاد
- استفاده از تسلیحات بیولوژیک: آزاد.
- استفاده از تسلیحات هسته ای: تحریم.
4) دکترین قیامت: فروپاشی کامل سازمان های جهانی و جنگ برای بقا (30 مگاتن به بالا)
- استفاده از هر نوع سلاحی آزاد شده است.
- سرعت غنی سازی 2 تا 4 برابر بیشتر شده است.
- هزینه ساخت و تحقیق تسلیحات کشتار جمعی نصف شده است.
نکته: در بعضی از موارد امکان مداخله نظامی مستقیم قدرت های جهانی وجود دارد. به خصوص اگر درگیری شدت زیادی داشته باشد.
نکته 2: اگر بازیکنی از راه های مختلف (مثل جاسوسی و یا حتی اسکرین شات از چت تلگرام) بتواند ثابت کند که حمله او پیشگیرانه و متناسب بوده، می تواند از عواقب استفاده از تسلیحات کشتار جمعی بپرهیزد.
سازمان های بین المللی و کشورهای خارجی از 4 طریق می توانند در خاورمیانه دخالت کنند:
1. تکنولوژی نظامی: کشورهای همسو با چین، روسیه و کره شمالی، به تکنولوژی پیشرفته تر کشتار جمعی، بالستیک، هوایی و زمینی دسترسی دارند. کشورهای همسو با ناتو، به تکنولوژی پیشرفته تر هوایی، دریایی، جنگ الکترونیک، راداری و فضایی دسترسی دارند.
هر کدام از این دو اتحاد، درخواست هایی خواهند داشت که با توجه به اتفاقات روز دنیای واقعی تعیین می شوند.
نکته: ایران فقط از چین و روسیه و کره شمالی و اسرائیل فقط از ناتو می تواند تکنولوژی نظامی وارد کنند.
2. وام. بانک جهانی فقط به کشورهایی وام می دهد که از قوانین بین المللی پیروی کنند. قوانین بین المللی، همان قوانین دنیای واقعی خودمان هستند.
3. تحریم. تحریم جهانی، تمام درآمد تجاری یک کشور را قطع خواهد کرد. بعد از تحریم، فقط می تواند با کشورهای تحریم دیگر تجارت کند.
4. مداخله نظامی مستقیم: این موضوع نادر است اما در شرایط بسیار بحرانی ممکن است اتفاق بیفتد.
- دیپلماسی و قراردادهای تجاری و غیر تجاری همگی از دو راه بسته می شوند:
1. بین دو یا چند کشور بدون ثبت رسمی در سازمان ملل.
2. بین دو یا چند کشور و با ثبت رسمی در سازمان ملل.
در حالت اول، کشورها می توانند بدون پرداخت حق فسخ تعیین شده به راحتی قرارداد بسته شده را پاره کنند. جریمه این کار برای بار اول، 1 ترن تحریم. بار دوم 2 ترن تحریم. بار سوم 3 ترن تحریم. بار چهارم 4 ترن تحریم. بار پنجم به بعد 5 ترن تحریم.
در حالت دوم، هر قراردادی که بسته شود، همگی ملزم به رعایت آن خواهند بود. هیچ کس نمی تواند بدون پرداخت حق فسخ از آن خارج شود. اما ثبت رسمی در سازمان ملل هزینه دارد:
الف) هزینه ثبت قراردادهای تجاری، پرداخت 1 بار مبلغ کل درآمد حاصل از تجارت خواهد بود.
ب) برای قراردادی غیر تجاری (مثل آتش بس، صلح، اتحاد و ...)، سازمان ملل با توجه به بزرگی قرارداد مبلغی تعیین می کند.
نکته: در صورت وارد شدن به فاز بحرانی، سازمان ملل در آستانه فروپاشی قرار می گیرد و دیگر پذیرای کشورهای عزیز برای ثبت قرارداد نخواهد بود.
- سازمان اطلاعات در درخت تکنولوژی و در شاخه تکنولوژی داخلی آنلاک می شود. فناوری سازمان اطلاعات 5 مرحله دارد که در هر مرحله قابلیت های جاسوسی جدیدی آنلاک می شود. به علاوه، هر مرحله 10 درصد به شانس موفقیت پایه اضافه می کند.
مرحله اول: 1. ضد اطلاعات و مقابله با تهدیدات اطلاعاتی دشمن - شانس موفقیت پایه 10%
مرحله دوم: 1. شناسایی نیروهای در حال تولید دشمن 2. عملیات False Flag - شانس موفقیت پایه 20%
مرحله سوم: 1. شناسایی تحقیقات فعال دشمن در درخت فناوری 2. شناسایی انبار تسلیحاتی غیر متعارف دشمن - شانس موفقیت پایه 30%
مرحله چهارم: 1. شناسایی همه تحقیقات انجام شده تا به اینجا در درخت فناوری دشمن 2. شناسایی موقعیت همه نیروهای زمینی کشور هدف - شانس موفقیت پایه 40%
مرحله پنجم: دزدیدن تکنولوژی دشمن به صورت رندوم - شانس موفقیت پایه 50%
- روش کار سیستم جاسوسی به این شکل است که هر کشوری برای سازمان اطلاعاتی خودش بودجه ای در نظر می گیرد. بعد کشور مهاجم با در نظر گرفتن هدف به کشور مدافع حمله اطلاعاتی می کند. با توجه به اختلاف بودجه در نظر گرفته شده دو کشور، شانس موفقیت عملیات جاسوسی مهاجم تعیین می شود. مثلا فرض کنیم اسرائیل می خواهد تعداد موشک های هسته ای ایران را تا به اینجای کار شناسایی کند.
اسرائیل تا مرحله پنجم و ایران تا مرحله دوم سازمان اطلاعات درخت تکنولوژی پیش رفته اند. این یعنی شانس پایه موفقیت اسرائیل 50 درصد و شانس پایه موفقیت ایران 20 درصد است. پس تا اینجا اسرائیل 30 درصد شانس موفقیت پایه دارد (50-20=30)
همچنین اسرائیل 100 میلیارد و ایران 70 میلیارد دلار برای اطلاعات خود خرج کرده اند. این یعنی ایران 30 درصد کمتر از اسرائیل خرج کرده پس در اینجا هم شانس موفقیت اسرائیل 30 درصد است.
در مجموع دو فاکتور بالا، یعنی 30 درصد شانس پایه و 30 درصد شانس بودجه ای، اسرائیل 60 درصد شانس موفقیت دارد تا در این ترن به هدف خود برسد.
- نکته: شانس موفقیت برای دزدیدن تکنولوژی دشمن به صورت رندوم، در محاسبه نهایی نصف خواهد شد. یعنی در مثال بالا، اسرائیل برای دزدیدن تکنولوژی از ایران فقط 30 درصد شانس موفقیت دارد (نصف 60 درصد می شود 30)
- نکته 2: در هر ترن، فقط می توان به یک کشور حمله اطلاعاتی کرد. دفاع نامحدود است.
- نکته 3: عملیات فالس فلگ هم شانس موفقیت پایه را محدود می کند که در بخش بعدی توضیح داده شده است.
- نکته 4: در صورتی که اختلاف موفقیت بین کشور مدافع و مهاجم کمتر از 50 درصد باشد و عملیات شکست بخورد، کشور مهاجم لو می رود! دقت داشته باشید!
- "فالس فلگ" یا "عملیات پرچم دروغین" (False flag operation) به عملیاتی گفته میشود که توسط یک کشور انجام شده و وانمود میشود که توسط کشور دیگری انجام شدهاست. هدف از این عملیات معمولاً فریب افکار عمومی یا توجیه اقدامات بعدی است. برای مثال در اوایل بازی که تسلیحات کشتار جمعی تابو است، حمله پیش دستانه با تسلیحات کشتار جمعی در حالت عادی با عواقب سنگینی همراه خواهد بود. برای همین می توان با یک عملیات دروغین، جهان را مجاب کرد که کشور هدف قصد حمله به ما را داشته و ما حمله پیش دستانه انجام می دهیم.
فالس فلگ از دو راه انجام می شود:
1. اسکرین شات از پیام ها در تلگرام یا طرفداری.
2. از طریق مکانیزم سازمان اطلاعات.
پیش نیاز عملیات فالس فلگ، رسیدن به مرحله دوم فناوری اطلاعات است. بعد از آن بر اساس سیستم جاسوسی توضیح داده شده در بالا عمل می کند اما هر عملیات فالس فلگی، شانس موفقیت پایه را به مقادیر زیر کاهش می دهد:
الف) حمله هوایی/موشکی محدود "فقط" به تسلیحات شیمیایی: 10 درصد کاهش شانس موفقیت
ب) حمله هوایی/موشکی محدود "فقط" به تسلیحات بیولوژیکی: 20 درصد کاهش شانس موفقیت
پ) حمله هوایی/موشکی محدود "فقط" به تسلیحات هسته ای: 40 درصد کاهش شانس موفقیت
ت) حمله هوایی/موشکی گسترده "فقط" به تاسیسات نظامی: 50 درصد کاهش شانس موفقیت
ث) تهاجم همه جانبه برای اشغال کامل کشور/سرنگونی حکومت: 70 درصد کاهش شانس موفقیت
ج) حمله پیشگیرانه هستهای به اهداف نظامی: 80 درصد کاهش شانس موفقیت
- دفکان (Defcon) یک هشدار آماده باش است که در شرایط جنگی به کار می رود. این از دفکان شماره 5(کمترین شدت آمادگی) تا دفکان شماره 1(بیشترین شدت آمادگی) برای تمامی شرایط نظامی افزایش مییابد. با دفکان می توان تلفات غیرنظامیان را در ازای کاهش درآمد اقتصادی و کاهش سرعت تحقیق در درخت فناوری پایین آورد. ترکیب دفکان با دیگر فناوری های شاخه تکنولوژی داخلی می تواند تلفات غیر نظامیان را به شدت کاهش دهد.
- مکانیزم دفکان در شاخه تکنولوژی داخلی و با تاسیس پناهگاه فرماندهی مرکزی قابل دستیابی است. 5 مرحله دفکان به شرح زیر است:
5. آمادگی عادی: اقتصاد و سرعت تحقیق دست نخورده باقی می ماند.
4. بالاتر از آمادگی عادی: کاهش درآمد و سرعت تحقیق به اندازه 15 درصد - ساخت ارتش 10 درصد ارزان تر می شود.
3. آمادگی بالا: کاهش درآمد و سرعت تحقیق به اندازه 40 درصد - ساخت ارتش 20 درصد ارزان تر می شود.
2. آمادگی شدیدا بالا: کاهش درآمد و سرعت تحقیق به 60 درصد - ساخت ارتش 30 درصد ارزان تر می شود.
1. آمادگی حداکثری: کاهش در آمد و سرعت تحقیق به اندازه 90 درصد - ساخت ارتش 50 درصد ارزان تر می شود.
ج) حمله پیشگیرانه هستهای به اهداف نظامی: 80 درصد کاهش شانس موفقیت
مکانیزم کاهش اختلاف طبقاتی |
- به منظور کاهش اختلاف قدرت های بزرگ با قدرت های کوچک تر، دو مکانیزم در نظر گرفته شده است:
1. مکانیزم هزینه نگهداری: تاسیسات و تسلیحات، علاوه بر هزینه اولیه، باید هزینه نگهداری هم در هر ترن بپردازند که مقدار آن 10% هزینه اولیه است.
2. مکانیزم ضریب محدودیت: هر کشوری می تواند تاسیسات محدودی را با قیمت اولیه خریداری کند. پس از آن بایستی به صورت تصاعدی، به ازای هر مورد اضافه، 50 درصد بیشتر برای هزینه اولیه و هزینه نگهداری بپردازد. مثلاً اگر ضریب محدودیت پایگاه هوایی ایران 1 عدد و قیمت هر پایه پایگاه هوایی، 10 میلیارد دلار باشد، دومین پایگاه هوایی 15 میلیارد دلار، پایگاه هوایی سوم 20 میلیارد دلار، پایگاه هوایی چهارم 30 میلیارد دلار، پایگاه هوایی پنجم 45 میلیارد دلار و ... هزینه بر می دارد. این در مورد هزینه نگه داری هم صدق می کند.
نکته: نرخ ضریب محدودیت ایست بازرسی، 100 درصد یا 2 برابر است! قیمت پایه ایست بازرسی 2 میلیارد دلار است. این یعنی اولین ایست بازرسی که بیشتر از محدودیت تعیین شده ساخته شود، 4 میلیارد دلار آب می خورد. دومین 8 میلیارد، سومین 16 میلیارد و چهارمین 32 میلیارد دلار هزینه بر می دارد. هزینه نگه داری هم متناسب بالا می رود.