به نام الله، و درود بر حقجویانی که بدون تعصب میخونن و فکر میکنن! در این مطلب سعی شده که با زبان ساده و با کمک ادبیات عربی و احادیثی که با تحقیق از وثاقت راویان و بینقص بودن سندشون اطمینان کسب کردم، کل آیه ۳۴ نساء رو تبیین (روشنسازی) کنم. درباره آیه، پله به پله جلو میریم:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ
مردان نگهبان بر زنانند، به خاطر آنچیزهایی که خدا [در آنها] بعضی مردها را بر بعضی زنان برتری داده است و به خاطر آنچیزهایی که از داراییهایشان انفاق میکنند.
یعنی چون مرد برتریهایی نسبت به زن داره (از لحاظ فیزیکی، استقامت بدنی و هورمون تستوسترون که باعث شده معمولا مردها شاغل باشن و در اکثر شغلها موفقتر، محکمتر و شجاعتر باشن) و چون معمولا مرد درآمد داره، مرد باید نگهبان زن باشه و از پولش به زن ببخشه. خب اینجا به زن ارزش داده! توجه کنید که قوّام یعنی بسیار قائم، بسیار برپادارنده؛ مبالغه قائم هست، همونطور که عفّار مبالغه غفر هست، یعنی بسیار آمرزنده. هر دو بر وزن فعّال. پس خیال نکنید که قوّامون یعنی "برتر" یا "مسلط". وقتی میگه الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ، یعنی مرد نقش یه سقف محکم بالای سر زنشو داره، نقش یه سپر محکم برای زنش. یعنی چه از جنبه مالی چه دفاعی، چه در نانآوری چه در سایهافکنی، بسیار برپادارنده و حمایتکنندهست! پس "نگهبان" معنی کردم. حضرت محمد (صلوات الله علیه) خطاب به مردان میفرماید:
قال: «يا رسولَ اللَّهِ، ما حقُّ زَوجةِ أحدِنا علَيهِ؟»، قالَ: «أن تُطْعِمَها إذا طَعِمتَ، وتَكْسوها إذا اكتسَيتَ أوِ اكتسَبتَ، ولا تضربِ الوَجهَ، ولا تُقَبِّح، ولا تَهْجُرْ إلَّا في البَيتِ»
ای فرستاده خدا، حق همسر هر یک از ما بر او چیست؟ پیامبر (ص) فرمودند: «این است که وقتی غذا خوردی، او را نیز غذا دهی و وقتی لباس پوشیدی یا [لباس] به دست آوردی، او را نیز بپوشانی(به او در لباس پوشیدن کمک کنی). نباید به صورت او بزنی، نباید به او توهین کنی و نباید از او دوری کنی مگر در خانه.»
📘سنن ابیداوود، ج ۲، ص ۲۴۴، حدیث شماره ۲۱۴۲ 📘مستدرک حاکم نیشابوری، ج ۲، ص ۲۰۴، شماره ۲۷۶۴ 📘معجم الکبیر طبرانی، ج ۱۹، ص ۴۲۵، شماره ۱۰۳۴
پس به شرطی که مرد اینکارها رو انجام بده، آیه در ادامه میگه زن هم یه وظیفه کلی داره:
فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ
پس زنان شایسته، فرمانبردارند، در غیاب [شوهر] نگهدارهاند، به سبب آنچه خدا حفظ کرده است.
یعنی چون خدا حقوقی رو برای اونا به واسطه امر به شوهراشون برای اجرای اون حقوق نگه داشته، از زنها هم انتظار میره که اولاً به فرمان شوهراشون عمل کنن (مصادیقش رو میگیم) دوما در غیاب شوهراشون نگهدارندهان، یعنی چی؟ یعنی:
زن در غیاب شوهر ازش بدگویی نمیکنه، آبروشو نگه میداره، رازهای زندگیشون رو به دیگران نمیگه، بهش خیانت نمیکنه، دزدکی از پولش خرج نمیکنه یا از اموالش مثل ماشین مخفیانه استفاده نمیکنه و...
فرمانبرداری از شوهر هم طبعا مطلق نیست بلکه در چهارچوب وظایف زناشویی و زندگی مشترکه. مثلا طبق آیه ۳۱ نور، زن نباید زینتهای خودشو برای غیر از افراد مَحرَم آشکار کنه یا طبق ۲۳۳ بقره باید به کودکش شیر بده، مگه اینکه نتونه و برای بچه دایه بگیره؛ یا مثلا:
لا يحل لامرأة تؤمن بالله واليوم الآخر، أن تأذن في بيت زوجها وهو كاره ، ولا تخرج وهو كاره ، ولا تطيع فيه أحدا ، ولا تخشن بصدره ، ولا تعتزل فراشه ، ولا تضربه ، فإن كان هو أظلم ، فلتأته حتى ترضيه ، فإن كان هو قبل ، فبها ونعمت ، وقبل الله عذرها ، وأفلح حجتها ، ولا إثم عليه ، وإن هو أبى برضاها عنها ، فقد أبلغت عند الله عذرها.
محمد (ص): «برای زنی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، حلال نیست که بدون رضایت شوهرش به کسی در خانه او اجازه ورود دهد، و نه بدون رضایت او از خانه بیرون رود، و نه کسی را در مخالفت با او اطاعت کند، و نه سینهاش را برای او [از روی خشم یا تحقیر] سخت و تند کند، و نه از بسترش دوری کند، و نه او را بزند. اگر شوهر ستمگرتر باشد، زن باید نزد او رود تا او را راضی کند. پس اگر شوهر، رضایت داد، چه نیکو! و خداوند نیز عذر او را پذیرفته است، و حجّت او را پذیرفته است و گناهی بر او نیست. و اگر شوهر، همچنان ناراضی ماند با اینکه او (زن) تلاش کرده است، زن نزد خداوند، بیگمان عذر خود را رسانده است [و گناهی بر او نیست]»
📗مستدرک حاکم نیشابوری، ج ۲، ص ۲۰۶، شماره ۲۷۷۰ 📗سنن کبری بیهقی، ج ۱۵، ص ۱۱۰، شماره ۱۴۸۳۱ 📗معجم کبیر طبرانی، ج ۲۰، ص ۱۰۷، شماره ۲۱۰
به این حدیث در ادامه اشاراتی خواهم کرد.
حالا به قسمت پربحث آیه میرسیم:
وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ
و آنهایی را که از نافرمانیشان ترس دارید، پند دهید، [اگر موثر نبود] در بستر از آنها دوری کنید و [اگر موثر نبود] آنها را بزنید.
نشوز یعنی سرپیچی سرکشانه. از نشز (افت و خیز، بلندی، برآمدگی) میاد و ناشزه در اصطلاح یعنی زنی که سر به هوا عمل میکنه و به طور سرکشانه نافرمانی میکنه. خوف یعنی ترس از چیزی که در کمینه، معمولا آینده نزدیک. مثلا "أخاف أن أفقد عملي"(میترسم که شغلم رو از دست بدم).
اینجا یه نکته خیلی مهمه: تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ(از نافرماشیشان ترس دارید). مثلا توی حدیث بالا خوندیم که زن نباید از بستر مرد دوری کنه(بیدلیل باهاش رابطه جنسی برقرار نکنه) اما آیا اگه مرد نیاز جنسی داشت و زن مخالفت کرد، مرد باید بزنتش؟ نه! چون وقتی شرط تَخَافُونَ(ترس) میاد، این یعنی نافرمانی زن، مضر یا خطرناکه! شوهر اگه نیاز جنسیش برطرف نشه، ترس سراغش نمیاد بلکه غمگینی یا عصبانیت سراغش میاد و خب حق نداره زنو بزنه. حالا یه نمونه دیگه از حدیث بالا بیاریم: زن اجازه نداره بدون رضایت شوهرش کسیو بیاره خونه؛ مثلا شوهر میدونه اگه فلانی بیاد خونهش، ممکنه چیزایی از خانواده رو بره جاهای دیگه فاش کنه و یا فلانی آدم هیز و منحرفیه. اگه زن لج کنه و به دلایل شوهر گوش نکنه(شوهر در مرحله اول یعنی فَعِظُوهُنَّ موفق نشه) و طبعا "وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ" اینجا کاربرد نداره، تنها راهِ منع ورود اون شخصِ غریبه/مشکوک، زدن زنه، پس میتونه زنشو بزنه (حالا بعدا میگیم نحوه و شدت زدن باید چطور باشه). اینجا دیگه نمیتونی بگی "خب بره طلاق بگیره"؛ تصور کن قضیه سر نیمساعت آیندهست یعنی اتفاقی قراره بیفته که اگه با مشورت شوهر حل نشه، ممکنه ضررمند باشه. اصن فرض کن زن یهو سر یه جدل لفظی با شوهرش چاقو برداره به شوهرش حمله کنه؛ خب شوهرش ترس داره دیگه، و هر کسی اون موقع برای دفاع از خودش، زن خودشو میزنه. در این حالت، شوهر ممکن نیست بتونه مراحل اول و دوم (فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ) رو اجرا کنه و مجبوره سریع بره سراغ زدن. اما حالا تصور کنید که:
مرد و زن درباره یه چیزی از پسفردا به اختلاف خوردن و شوهر میدونه اگه پسفردا باب میل زنش پیش بره، یه خطری برای خانواده داره. اینجا چون فعلا ۲ روز برای حل اختلاف فرصت هست، شوهر باید به ترتیب پیش بره:
۱– پند و نصیحت (بگه عزیزم، این کار آبروی من/خانواده رو میبره، یا فلان ضرر رو برای بچه داره و... مسالمتآمیز و اندرزگونه) اگه فایده نداشت، 👈🏻 ۲– دوری از بستر (بره یه جای دیگه بخوابه. چون جدل شکل گرفته، زن احتمالا نمیخواد کنار شوهر بخوابه پس برای اینکه کینه بیشتری ایجاد نشه، شوهر بزاره که زن شب تنها بخوابه تا شاید زن در تنهایی خودش فکر کرد و به بد بودن کارش پی برد، یا با گذشت یه مدت کوتاه روانش آروم و برخوردش نرم بشه و فرداش به حرف شوهرش گوش بده) اما اگه این هم فایده نداشت و زن روی لجبازی خودش پایدار موند، راهی نمیمونه جز 👈🏻 ۳– زدن
پس تخافون نشوزهن و مراحل سهگانه تأدیب، برای دو حالتن: ۱– جلوگیری از اتفاق افتادن یه نافرمانی خطرناک، یعنی هنوز اتفاق نیفتاده اما نشانهها نشون میدن قراره اتفاق بیفته ۲– جلوگیری از بیشتر شدن یا شدیدتر شدن نافرمانی خطرناکی که اتفاق افتاده. یه مثال دیگه: اگه شوهر بفهمه زن با یه مرد دیگه قراره در حد صحبت کردن ارتباط عاطفی برقرار کنه(حالت اول) یا ارتباط رو برقرار کرده(حالت دوم)، در صورتی که مرد قصد داره با زنش به زندگی ادامه بده، باید به قصد پیشگیری و اصلاح (نه انتقام) اون مراحل رو طی کنه. اگه بعد از دو مرحله اول، زن به خیانتش ادامه داد و این کارش نتیجه خطرناکی برای خانواده داشت، مرد حق داره بزنه. در غیر این صورت، مرد نباید به قصد عصبانیت یا انتقام دست روی زن بلند کنه، بلکه باید طلاقش بده و در صورت داشتن مدارک برای خیانت زن، میتونه اون مدارک رو به دادگاه ارائه بده تا توی مهریه، حضانت یا سایر حقوق زن تأثیر بذاره؛ یعنی بعضی از حقوقش از بین برن یا محدود بشن. اگه خیانتِ مرد یا زن متاهل همراه با زنا (رابطه نامشروع همراه با دخول در فرج زن) بوده باشه، مجازاتش طبق سنّت، سنگساره! اگرچه اثباتش خیلی سخته.
پس اگر نشوز وارد فاز بحرانی شده و کاملا اتفاق افتاده، مرد دیگه حق نداره زن رو بزنه بلکه مکلفه که وارد دادگاه یا داوری خانوادگی (مطابق آیه ۳۵ نساء) بشه.
اگه مرد ناشز بشه، دو مرحله اول تادیب در این صورت هم کاربرد دارن ولی الله طبعا نمیفرماید زن اجازه داره مرد رو بزنه چون معمولا زن این توانایی رو نداره. پس اگه نشوز مرد ادامهدار بود، زن میتونه مهریهشو اجرا کنه، نفقه رو مطالبه کنه (اگه مرد نفقه نداد، دادگاه برای مجازاتش اقدام میکنه) یا بدون نیاز به رضایت مرد طلاق بگیره، حضانت فرزندان رو از مرد بگیره و بعد از طلاق مهریه رو کامل بگیره. پس اتفاقا دست زن برای حفظ حقش یا تنبیه، بازتره!
اما برای اینکه کار به دادگاه و طلاق نرسه، ۳۵ نساء چی میفرماید؟👇🏻
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا
و اگر شما (حاکمان شرع، عُقلا و بزرگان خانواده) از جدایی/شکاف بین دو همسر ترس داشتید،
فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا
یک داور (ریشسفید/دانا و عادل) از خانواده مرد و یک داور از خانواده زن تعیین کنید.
إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا
اگر [دو داور] اراده اصلاح کردن داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک میکند. بیشک خداوند دانا و آگاه است (از نیّات همه، باخبر است).
حالا زدن باید تا چه حد و چطور باشه؟ آخر آیه ۳۴ میفرماید:
فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا
و اگر از شما پیروی کردند، راهی برای تعدّی(زیادهروی) بر آنها نجویید!
و پیامبر عبارت ضربًا غير مبرّح(زدن غیر آسیبزا) رو به کار برده:
استوصوا بالنساء خيراً فإنهن عوان عندكم، ليس تملكون منهن شيئاً غير ذلك، إلّا أن يأتين بفاحشة مبينة. فإن فعلن فاهجروهن فى المضاجع واضربوهن ضرباً غير مبرح. فإن أطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلًا. ألا إنَّ لكم على نسائكم حقًّا. ولنسائكم عليكم حقًّا. فأما حقُّكم على نسائكم فلا يوطئنَ فرُشَكم من تكرهون ولا يأذنَّ في بيوتكم لمن تكرهون. ألا وحقُّهن عليكم أن تحسنوا إليهن في كسوتهن وطعامهن.
با زنان به نیکی سفارش کنید؛ زیرا آنان نزد شما وابسته و در پناه شما هستند؛ و شما بر آنان هیچ مالکیتی ندارید، جز این [که همسر شمایند]. مگر آنکه مرتکب کار زشت آشکاری شوند. پس اگر چنین کردند، آنان را در بستر ترک کنید، و بزنیدشان، زدنی که آسیبزا و شدید نباشد. اگر از شما اطاعت کردند، دیگر بر آنان راه [ستم و بهانهجویی] نداشته باشید. بدانید برای شما بر زنانتان حقی وجود دارد؛ و برای زنانتان بر شما نیز حقی وجود دارد. و اما حق شما بر زنانتان آن است که: کسی را که ناخوش دارید، بر بسترهای شما راه ندهد و به کسی که دوست ندارید، اجازه ورود به خانههایتان ندهند. و حق آنان بر شما بدانید این است که در خوراکشان و پوشاکشان به آنان نیکی کنید.
📘سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۹۴، شماره ۱۸۵۱ 📘سنن کبری نسائی، ج ۸، ص ۲۶۴، شماره ۹۱۲۴ 📘سنن ترمذی، ج ۳، ص ۴۵۹، شماره ۱۱۶۳ 📘شرح مشكل الآثار طحاوی، ج ۶، ص ۳۴۴، شماره ۲۵۲۴
از این حدیث و قسمت آخر آیه نتیجه میگیریم که زدن نباید آسیبزا باشه و تا حدی که الزام داره اینکار انجام بگیره. اگه شوهر زیادهروی کنه، جرم کرده و زن حق داره شکایت کنه.
همچنین پیامبر میفرماید:
إذا ضربَ أحدُكُم فليتَّقِ الوجهَ
اگر یکی از شما زد، باید از صورت (زدن به صورت) پرهیز کند.
📘سنن ابیداوود، ج ۴، ص ۱۶۷، شماره ۴۴۹۳ 📘مسند البزار، ج ۱۵، ص ۲۳۴، شماره ۸۶۷۰
اذَا قَاتَلَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ، فَلْيَجْتَنِبِ الْوَجْهَ، فَإِنَّ اللهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ
اگر کسی از شما با برادرش درگیر شد، از [زدن به] صورت بپرهیزد. همانا خداوند، آدم(پیامبر) را بر صورتش آفرید.
📗صحیح بخاری، ج ۳، ص ۱۵۱، شماره ۲۵۵۹ 📗صحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۰۱۷، شماره ۲۶۱۲
یعنی صورت نباید هدف باشه؛ چون حساس، نماد شخصیت و شریفترین عضوه.
طبعاً پستان و گلو هم علاوه بر صورت، چون جاهای حساسی هستن نباید زده بشن. چند نفر از علما اجتهاد کردن که بهترین جا برای زدن، اعضای پایینتنه مثل ران یا ساق، و دست و شانه هستن چون احتمال آسیب رسیدن به اونا خیلی کمه و اونا هم نباید به تندی و محکمی زده بشن.
دو حدیث دیگه:
عَنِ النَّبِيِّ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- قَالَ: «لاَ يَجْلِدُ أَحَدُكُمُ امْرَأَتَهُ جَلْدَ الْعَبْدِ ثُمَّ يُجَامِعُهَا فِي آخِرِ الْيَوْمِ».
ترجمه: "کسی از شما نباید همسرش را مانند شلاقزدن به برده شلاق بزند سپس [بعد از این کار زشت، با وقاحت] در آخر روز با او همبستر شود!"
📗صحیح بخاری، ج ۷، ص ۳۲، شماره ۵۲۰۴ 📗سنن کبری بیهقی، ج ۷، ص ۴۹۷، شماره ۱۴۷۸۰
قال رسول الله صلى الله عليه وسلم «أَكْمَلُ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَانًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقًا، وَخَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِنِسَائِهِمْ»
ترجمه: «کاملترین مؤمنان از نظر ایمان، خوشاخلاقترینِ آنان هستند و بهترینِ شما، بهترینِ شما برای زنانشان هستند!».
📗سنن ترمذی، ج ۳، ص ۴۵۸، شماره ۱۱۶۲ 📗مسند احمد ط رساله، ج ۱۲، ص ۳۶۴، شماره ۷۴۰۲ 📗صحیح ابن حبان، ج ۹، شماره ۴۱۷۶
ممنون که وقت گذاشتی!💚