در روزی که آفتاب بر بودوا ـ شهر آرامِ کنار دریای آدریاتیک ـ با نرمی بوسه میزد، پسری به دنیا آمد که قرار بود جادههای خاکی و سبزِ فوتبال را یک به یک بپیماید. نامش مارکو باکیچ بود. زادهی اول نوامبر ۱۹۹۳، در سرزمینی که روزی یوگسلاوی خوانده میشد و امروز، مونتهنگرو صدایش میزنند. حالا، ما مینگریم به بیوگرافی ماکو باکیچ.
مارکو، پیش از آنکه چکمهای بپوشد، توپ را شناخته بود. پیش از آنکه بلوغ جسمی برسد، بلوغ فوتبالیاش در کوچههای تنگِ بودوا فریاد میزد. در باشگاه موگرن قد کشید. در سال ۲۰۱۰، تنها هفدهساله بود که به تیم بزرگسالان راه یافت. در دو فصل، سیوسه بار پیراهن آنها را پوشید و پنج گل زد. گلهایی که بیشتر از آنکه دروازهبانها را اذیت کند، چشم استعدادیابهای سریآ را خیره کرد.
از فلورانس تا لیسبون؛ سفرهای بیپایانِ یک جنگجو
سال ۲۰۱۲، تورینو، با دستی که فیورنتینا در آن قفل شده بود، او را به ایتالیا برد. در تورینو، اما مارکو تنها دو بار در میدان قدم زد. انگار خاک آنجا برای ریشههایش بیگانه بود. سال ۲۰۱۳، فیورنتینا به رسمِ همان مالکیتهای مشترک، او را به فلورانس کشاند و السیو چرچی را در ازایش واگذار کرد. ده بازی در شهر هنر، سهم او از بنفشِ فیورنتینا بود.
راهش به اسپتزیا رسید، تیمی در سریبی، جایی که مارکو با ۲۳ بازی، یک گل و یک پاس گل، دلِ هواداران را نرم کرد. از آنجا، قدم به پرتغال گذاشت؛ بلننسز، خانهی تازهاش شد. پانزده بازی، چهار گل، دو پاس گل... مارکو هرجا رفت، چیزی از خودش گذاشت؛ نه فقط آمار، بلکه خاطره.
براگا، اسپانیا و بازگشتها
در سال ۲۰۱۶، با قراردادی پنجساله و مبلغ ۹۰۰ هزار یورو، به براگا پیوست. اما آنجا هم انگار غریب بود. تنها نه بازی در شش ماه و باز، چمدانی دیگر بست و به آلکورکون اسپانیا رفت. پانزده بازی و یک گل. سپس دوباره به بلننسز برگشت، با آمار ۱۳ بازی، یک گل، یک پاس گل.
در موسکرون بلژیک بود که بالاخره آرام گرفت. ابتدا قرضی، با ۲۷ بازی، دو گل و یک پاس گل. سپس دائمی، با قراردادی ۶۰۰ هزار یورویی. آمارش در بلژیک چیزی نبود که بتوان نادیدهاش گرفت:
- فصل ۲۰-۲۰۱۹: ۱۳ بازی، یک پاس گل
- فصل ۲۱-۲۰۲۰: ۲۴ بازی، ۳ گل، یک پاس گل
- فصل ۲۲-۲۰۲۱: ۱۹ بازی، یک گل
و باز، یک فصل به خانه برگشت؛ بودوچنوست پودگوریچا. در همان بازگشت، در ۱۳ بازی، پنج گل زد و یک پاس گل داد. باکیچ، مردِ بازگشتها بود؛ مردی که هیچ کجا را آخر خط نمیدانست.
کرت؛ خاکی که ماندگار شد
در یونان، در تیم کرت، سه فصل ماند. شاید چون هواش بیمهری نداشت. شاید چون توپ در آنجا بهتر میچرخید.
- فصل ۲۳-۲۰۲۲: ۱۵ بازی، ۳ گل، ۲ پاس گل
- فصل ۲۴-۲۰۲۳: ۲۷ بازی، ۴ گل، ۲ پاس گل
- فصل ۲۵-۲۰۲۴: ۳۵ بازی، ۱ گل، ۱ پاس گل
مارکو در آنجا، نه فقط بازیکنی حرفهای، بلکه کاپیتان تیم ملی کشورش نیز شد. در سال ۲۰۲۵، برابر ارمنستان، بازوبند را بست؛ افتخاری که هر بازیکنی نصیبش نمیشود.
باکیچ و پرسپولیس؛ سرخ، رنگِ تازهای از زندگی
اکنون که نسیمی از تابستان ۱۴۰۴ در تهران وزیدن گرفته، مارکو باکیچ پرسپولیسی شد. مردی که از میدانهای پرتغال و بلژیک و یونان آمده تا شاید در آزادی، در زیر آسمانِ آبی ایران، دوباره معنا شود.
مارکو باکیچ، با قلبی پُر از تجربه، ذهنی پُر از تاکتیک، و چشمانی که از دور، نبض بازی را میفهمد، قرار است به خط هافبک پرسپولیس، جان تازهای بدمد. او نه فقط خرید جدید پرسپولیس، بلکه شاید همان حلقهی گمشدهای باشد که سرخها به دنبالش بودند.
هموطنش، دراگان گریویچ، مدافع راست تیم ملی مونتهنگرو نیز، در حال مذاکره برای پیوستن به پرسپولیس است. دو یار از سرزمینی کوچک، با قلبهایی بزرگ، در راه تهران.
جمعبندی: مارکو باکیچ کیست؟
مارکو باکیچ، پسر بارانخوردهی بودوا، متولد اول نوامبر ۱۹۹۳ است؛ هافبکی همهفنحریف که هم در نقش بازیساز ظاهر شده، هم به عنوان هافبک تدافعی دیوار بوده و هم در قامت نفوذی، نبض حمله را در دست گرفته. او در باشگاههایی چون موگرن، تورینو، فیورنتینا، اسپتزیا، بلننسز، براگا، آلکورکون، موسکرون، بودوچنوست و کرت بازی کرده و در هر ایستگاه، ردی از تلاش و دوندگیاش برجای گذاشته است.
از سال ۲۰۱۳ پیراهن تیم ملی مونتهنگرو را به تن کرده و در سال ۲۰۲۵، در دیدار برابر ارمنستان، بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو بست؛ افتخاری که نشان میدهد سالها تلاش، سرانجام به پختگی بدل شدهاند.
و حالا، راهی پرسپولیس شد، او آمده تا در چهلوچند هزار قدمی آزادی، بخشی از قلب خود را میان هواداران سرخ به امانت بگذارد. آمده تا دوباره آغاز کند؛ از سر، از دل، از جان.