براساس زندگی نامه الکس فرگوسن:
در شبی برفی در ژانویه ۲۰۱۰ در خانه بودم که پیام کوتاهی بر روی تلفن همراه خود دریافت کردم. متن پیام چنین بود:" نمی دانم که من را به یاد می آوری با نه، اما نیاز دارم که با تو صحبت کنم. رود فن نیستلروی."
به کتی گفتم " این چه بود؟ او 5 سال پیش رفت. کتی چنین پاسخ داد: "او چه می خواهد؟ شاید قصد دارد به یونایتد بازگردد." من به وی گفتم:"نه ساده نباش."
نمی دانستم چه رخ می دهد اما به وی پاسخ دادم:"بسیار خوب" او با من تماس گرفت. ابتدا مکالمه ای کوتاه. او می گفت که چندین مصدومیت داشت و اکنون آماده است اما موفق نشده بازی کند. سپس چنین ادامه داد: "من قصد دارم به خاطر رفتار یک سال گذشته خود در یونایتد عذرخواهی کنم." من افرادی را که قدرت عذرخواهی دارند، دوست دارم. همیشه این صفت را تحسین کرده ام. در فرهنگ نوین خودخواهی، انسانها فراموش کرده اند که واژه ی متاسفم نیز وجود دارد. فوتبالیست ها به وسیله سرمربی، باشگاه، رسانه ها، مدیر برنامه ها و هواداران احاطه شده اند و تصور می کنند که الزاما رفتار مناسبی دارند. بسیار مشکل است فردی را پیدا کنیم که پس از اشتباهات خود تلفن را بر دارد و بگوید که من اشتباه کردم و متاسفم.
رود هیچ توضیح بیشتری نداد اما من باید این فرصت را پیدا می کردم که بگویم چرا به این راه رفت. اندیشیدن در مورد روود مرا یاد آن شب زمستانی انداخت که من می دانستم دو یا سه باشگاه لیگ برتری خواهان وی می باشند اما او دلیلی نمی دید با من صحبت کند. او می خواست در باشگاهی دیگر بازی کند و نیازی نمی دید روابط خود با یونایتد را بهبود بخشد. شاید دلیل کنونی وی باالرفتن سن او بود. روود اکنون فرد پخته تری نسبت به گذشته بود
♦️اولین مشکلات من با روود زمانی شروع شد که او در مورد رونالدو بیش از حد با کارلوس کروش بحث می کرد. تعدادی بحث و تنش رخ داد اما هیچ کدام غیر قابل کنترل نبودند. پس از آن روود به سراغ گری نویل رفت. اما گری نویل آماده این رخداد بود و روود بازنده بازی شد. دیوید بلیون شخص دیگری بود که مورد خشم روود قرار گرفت. روود در فصل آخر خود به همراه ما با چندین نفر مشکل داشت اما مشکل اصلی وی رونالدو بود.
در پایان فصل گذشته ما توانستیم به فینال جام حذفی برابر آرسنال برسیم. نیستلروی عملکردی بسیار ضعیف داشت. چهارشنبه گذشته اش مدیر برنامه های روود، راجر لینس، به دنبال دیوید گیل رفت و از وی خواست تا روود منتقل شود. دیوید گفت که ما شنبه در فینال جام حذفی بازی داریم و این اصلا خوب نیست که مهاجم نوک اصلی ما درخواست خروج بدهد. دیوید دلیل این کار را پرسید و راجر جواب داد که تیم در رکود است و مطمئن نیست تیم بتواند فاتح لیگ قهرمانان اروپا شود.
او اعتقاد داشت که ما با بازیکنان جوانی نظیر رونی و رونالدو نمی توانیم فاتح اروپا شویم. پس از فینال دیوید به سراغ راجر رفت و از او خواست که روود را برای مالقاتی با من حاضر کند. موضع ما قدرتمند بود چرا که هنوز رئال مادرید با ۳۵میلیون پوند به سراغ روود نیامده بود. این واضح بود و من می دانستم که به همین دلیل او درخواست جدایی داده است. اگر رئال مادرید با ان قیمت به سراغ روود می آمد دیگر نیازی نداشت برای خروج به ما فشار وارد کند. او امیدوار بود باشگاهی به سراغش بیاید که بتواند مبلغ مورد نظر یونایتد را تامین کند. ایده ای احمقانه.
به هر حال قرار ملاقات ما فرا رسید. روود معتقد بود که نمی تواند صبر کند تا بازیکنانی مثل رونی و رونالدو به اوج برسند. اما من به او گفتم که آنها بازیکنان خوبی هستند و تو باید این بازیکنان جوان را رهبری کنی. او همچنان می گفت که نمی خواهد بماند.
من چنین گفتم:" ببین، ما در تابستان می خواهیم بازیکنانی جذب کنیم تا خود را به سطح همیشگی برسانیم. ما دوست نداریم بازنده فینال ها باشیم و لیگ را از دست بدهیم. هنگامی که در حال ساخت تمی هستیم باید صبور باشیم؛ نه تنها من بلکه بازیکنان نیز باید چنین باشند. این تیم با این بازیکنان تیم قدرتمندی خواهد شد. " او حرفهای من را قبول کرد و با هم دست دادیم.
ما در ژانویه همان سال ویدیچ و اورا را خریدیم. در تمام دورانی که روود در یونایتد بود این دو بازیکن بزرگترین بازیکنانی بودند که ما خریده بودیم. در جام اتحادیه من به هر قیمتی به لوییز ساها بازی می دادم. هنگامی که به فینال رسیدیم به روود گفتم:"من ترسی ندارم که ساها را بازی ندهم. می دانم که تو دوست داری در فینال ها بازی کنی پس من به تو بازی می دهم."
ما برابر ویگان بازی را به خوبی کنترل کرده بودیم و دیدم فرصت مناسبی است که به ویدیچ و اورا بازی بدهم. آنها آخرین تعویض های من بودند. من به سمت روود برگشتم و گفتم:"من می خواهم به این دو نفر فرصت بازی بدهم." آنها باید به زمین می رفتند و مزه موفقیت با یونایتد را می چشیدند. روود با کلماتی نامناسب مرا خطاب کرد. هرگز فراموش نمی کنم. باورنکردنی بود که کی روش طرف او را گرفت. بازیکنان دیگربه او گفتند که مواظب رفتارش باشد
♦️ما من می دانستم که این پایان اوست. او تمام پل های پشت سرش را نیز خراب کرد و من می دانستم که دیگر بر نمی گردد. رفتار او روز به روز بدتر می شد. در هفته پایانی ما نیاز داشتیم که برابر چارتون به پیروزی برسیم. با توجه به مصدومیت ساها من مجبور بودم که او را انتخاب کنم اما عالقه ای به انتخاب روود نداشتم.
کارلوس به اتاق روود رفت و به وی چنین گفت:"ما تو را انتخاب نمی کنیم، به خانه برو. رفتاری که تو پیش گرفته ای اصلا مورد قبول ما نیست."
رونالدو به تازگی پدر خود را از دست داده بود. روود در تمرینات ضربه ای به رونالدو زد و چنین گفت:"می خواهی چکار کنی؟ به پدر خود شکایت کنی؟" منظور روود پدر رونالدو نبود بلکه کارلوس کی روش بود. او اصلا به حرف های خود فکر نکرده بود. رونالدو بسیار ناراحت بود و می خواست با روود درگیر شود و کارلوس به شدت از این وضعیت ناراضی بود. کارلوس به حمایت از رونالدو پرداخت. رونالدو یک مرد جوان هموطن وی بود که پدر خود را از دست داده بود. منطقی بود که کارلوس از وی حمایت کند. این راه نیستلروی برای خروج از اولدترافورد بود. پس از رفتار های ناشایست، او اکنون هیچ جایگاه و احترامی در تیم نداشت.
او قابل ترحم بود چرا که تعداد چنین افرادی اندک است. او یکی از بهترین های باشگاه ما و یک گلزن فوق العاده بود.
مشکل از فصل دوم وی در یونایتد شروع شد هنگامی که قصد تمدید قرارداد او را داشتیم و روود درخواست مبلغ رضایت نامه ای کرده بود که بتواند به رئال مادرید منتقل شود. من زمان زیادی در مورد این موضوع تفکر کردم. من به این نتیجه رسیدم که ما باید ابزاری برای کنترل فردی مثل نیستلروی را داشته باشیم و این خطر وجود داشت که در همان فصل روود را از دست بدهیم.
به هر حال ما مبلغ ۳۵ میلیون پوند را قرار دادیم و فکر می کردیم که تمامی مشتریان را فراری دهد، حتی رئال مادرید.
من به دیوید گفتم:"اگر آنها سال آینده بیایند و ۳۵ میلیون را پرداخت کنند حداقل ما پولمان را دو برابر کرده ایم. اگر به سراغ او نیامدند، ما دو سال دیگر روود را در اختیار داریم و پس از آن ۲۹ ساله می شود. ما ۴ سال او را در اختیار داشتیم و می توانیم به او اجازه خروج بدهیم." اما در لحظه ای که روود قرارداد جدید را امضا کرد همه چیز تغییر کرد. او در فصل آخر عملکرد بسیار خوبی داشت. من فکر نمی کردم که انقدر محبوب بشود. پایان وی بسیار دراماتیک بود.
امروزه رود فن نیستلروی از تحسین کنندگان و حامیان کریس رونالدو است