روزی درگیری بین ۲ تا از یاران کینگ مجید یعنی سهند و این اسکای پیش میاد
جالب اینجاست که این اسکای از مجید درخواست میکنه تا برای مقابله با سهند بهش یاری بده و کینگ مجید طرف هر کی بره پیروزی اون طرف قطعیه...
اما کینگ مجید از جایی ک به مهربونی معروفه نمیخواسته هیچ کدوم از ۲ طرف ناراحت شن و دلشون بشکنه
کینگ مجید نقشه ای میکشه که برای اینکه نه سهند ناراحت شه نه این اسکای ی کار انجام بده یعنی بره تو پیج سهند تو خصوصی متقاعدش کنه ک از نبرد با این اسکای صرف نظر کنه رو معرفتش حساب باز کرده بود گفته بود حتما معرفتی داره دیگه و از سهند میخواست که بیاد زیر اون استا ک این اسکای کینگ مجید رو به نبرد فراخوانده سهند بیاد یچیزی بگه ک بی احترامی به این اسکای نباشه ی طعنه بزنه بعد مجید یچیزی بگه شروع کنن دعوای سوری که مثلا این دعوا با پیروزی کینگ مجید تموم میشه و این اسکای خوشحال میشه و به خودش افتخار میکنه ک کینگ مجید با شکست سهند خوشحالش کرده و ازش به زیبایی دفاع کرده از طرفی سهند هم ناراحت نیست چون این نقشه خود کینگ مجید و سهند بوده برای انسانیت و بخشش تا این اسکای رو خوشحال کنن
اما این نشد چرا؟
فرشته ای به کینگ مجید وحی شد و گفت ای مجید!
تو باید کاری کنی که این اسکای و سهند هر ۲ ازت ناراحت شن
کینگ مجید: چرا من میخوام کاری کنم حتی یکیشون از من دلشون نشکنه بعد تو میگی ۲ تاشون...
فرشته: اینکار به نفع هردوشونه امشب میخوان برن بیرون اعصاب هردوشون رو بهم بریز تا نرن بیرون بدار از تو عصبانی نشن معرفتتو نشون بده کفتاری در سایه ی شب به نام مهرشاد بیرون و میخواد دوستای تو رو ازت بدزده و معلوم نیست میخواد باهاشون چیکار کنه ای مجید بجنب!...
کینگ مجید که من باشم ایده ی زیبایی رو پیاده سازی کردم یهند رو بلاک کردم فقط بلاک! ولی تو درگیری که این اسکای و سهند تو پیج سهند داشتن و فحش و فحش کاری شده بود دخالتی نکردم ...
این اسکای توقع داشت حتما ک خب من ازش دفاع کنم یعنی بیام با سهند درگیر شم ولی من فقط به بلاک کردنش بسنده کردم ولی درگیر نشدم اون شب باهاش چون باید برای نجات هر ۲ کاری میکردم هر ۲ از من ناراحت شن سهند عصبانی شد و حرف بد زد و این اسکای هم بهم گفت از چشمم افتادی به هر حال قهرمان بودن هم تبعاتی دارد...
کینگ مجید خوابید و دوباره فرشته ظاهر شد سلام سلام
کینگ مجید: دیگه چیه بابا بدار بخوابم
فرشته: هنوز تموم نشده!
کینگ مجید: چیزی شروع شده
فرشته: حالا فردا پلن B رو داریم فردا روزیه که باید دل این اسکای رو بدست بیاری و با سهند وارد درگیری بشی باید ی مدت با سهند قهر باشی و درگیر شین درگیری ای که نتیجش میشه تعلیقی سهند ... و با پیروزی تو In Sky شاد میشه و جالب اینجاست به نفع خود سهند هم هست اگه این اسکای امروز خوشحال بشه از خونه میره بیرون و با خوشحالی با دوستاش شام میخوره ولی اگه بمونه خونه کفتار خبیث در سایه مهرشاد گروگانش میگیره چون میخواد به خونه اش حمله کنه ولی سهند باید اکانتش تعلیق شه و عصبانی بشه تا امشب بسکتبال نره و به جاش وقتشو صرف اکانت ساختن تو سایت کنه چون مهرشاد خبیث فردی رو میفرسته تو اون جا ک بسکتبال بازی میکنن تا کلک سهند رو بکنه...
و کینگ مجید درحالی ک شب قبل با سهند درگیر نشد جالب اینجاست ک امروز باهاش درگیر شد یجا ک سهند کامنت داد ریپلی زد در حالی ک in Sky داشت تماشا میکرد و خیلی کینگ مجید منطقی و به زیبایی طوری ک این اسکای هم تعجب کرد مجید چطور انقدر زیبا جواب حاضری میکنه سهند رو به جایی کشوند ک تعلیق بشه...
این اسکای خیلی خوشحال شد و سهند عصبانی شد
این اسکای قرار بود بمونه خونه با این چیزی که شد رفت بیرون! و نجات پیدا کرد
سهند برعکس قرار بود بره بیرون موند خونه از لج منو این اسکای اومد اکانت بسازه و سر همین نجات پیدا کرد!
و کفتار خبیثی به نام مهرشاد مات در مات شد توسط قیصر امپراطور مجید
و همون شب in sky به مجید گفتش که این پسره که به کامنت من دیس داده عکس بسکتبالیست داره همونه من متوجه شدم ک واو بله همون شد که باید میشد! سهند بهش جای رفتن به بیرون مونده اکانت ساخته و منتقد عادل و غیره رو فالو کرده و گفتم اره و لبخند عمیقی زدم این اسکای و سهند هم خندید و اینا تا الان ک این متن رو اگه بخونن کلا بی خبر بودن که من چطور نجاتشون دادم و به لطف خداوند بزرگ از این آزمون الهی بزرگ سربلند بیرون اومدم...
اون کفتار خبیث هم خوب میفهمه من دارم چی میگم