طرفداری | روبرت لواندوفسکی راز گلزنی را به شکلی توضیح میدهد که انگار با گفتن ۱-۲-۳ میتوان به آن دست یافت! او میگوید: «اولین چیز، باور است. من همیشه باور دارم که توپ به سمت من میآید. وقتی توپ میآید، باید مدافع مقابلم را شکست بدهم، پس باید از او سریعتر باشم. و بعد، مرحلهٔ سوم این است که باید از او باهوشتر هم باشم. تو فکر نمیکنی، فقط انجامش میدهی؛ همین! این همان کاری است که من میکنم».
تایمز اسپورت گزارش میدهد: سریعتر، باهوشتر و سرشار از باور بودن؛ ترکیبی که لواندوفسکی را به یکی از بزرگترین فوتبالیستهای دوران مدرن و یکی از مرگبارترین تمامکنندههای تاریخ بدل کرده است.
اعداد و آمارها ارزش مرور دارند، چرا که هرگز به اندازهٔ کافی دربارهشان صحبت نشده است؛ مثل این واقعیت که او در ۱۴ فصل متوالی اخیر در فوتبال باشگاهی، بیش از ۲۰ گل زده است (بله، چهارده فصل پیاپی) و در هشت فصل از آنها، بیش از ۴۰ گل. اگر کریستیانو رونالدو و لیونل مسی وجود نداشتند، لواندوفسکی به عنوان بهترین گلزن تاریخ لیگ قهرمانان و بهترین گلزن در میان پنج لیگ معتبر اروپایی، بهترین مهاجم دو دههٔ گذشته محسوب میشد.
در جدول گلزنان برتر تمام ادوار، فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال، لواندوفسکی را با ۶۷۵ گل در جایگاه هفتم قرار داده است؛ پشت سر رونالدو، مسی، پله، روماریو، فرانتس پوشکاش و یوزف بیکان که در جمع شش نفر نخست هستند. در سال ۲۰۱۵، او طی ۹ دقیقه ۵ گل به ثمر رساند.
اکنون در ۳۷ سالگی و در سالی که بسیاری معتقدند آخرین فصل حضورش در بارسلونا خواهد بود، لواندوفسکی زیر ایوان یک رستوران ساحلی نزدیک کستلدفلس نشسته و به کارنامهٔ ۲۳ سالهٔ خود نگاه میکند؛ در همین حال برای پانزدهمین حضورش در لیگ قهرمانان آماده میشود. روز پنجشنبه، بارسلونا در ورزشگاه سنت جیمز پارک برابر نیوکاسل به میدان میرود؛ باشگاهی که زمانی جایگاه ویژهای در کودکی او داشت.
یادم میآید وقتی بچه بودم، پیراهن نیوکاسل با شماره ۹ شیرر را داشتم. این یک هدیهٔ خانوادگی بود و من آن را زیاد میپوشیدم، چون در آن زمان شیرر در اوج بود.
او کف دستش را بالا میبرد و لبخندی میزند:
البته که شادی گل مخصوص او را هم تقلید میکردم؛ منحصر به فرد بود.
لواندوفسکی (سمت چپ) در پیراهن نیوکاسل
با حضور لواندوفسکی کنار یامالِ گریزپا و رافینیای توقفناپذیر، بارسلونا دوباره مدعی خواهد بود؛ آنها فصل گذشته در یک نیمه نهایی مهیج برابر اینتر حذف شدند. لواندوفسکی میگوید بارسلونا این فصل باهوشتر خواهد بود، هر چند احساس میکند اگر میتوانستند به دیدار نهایی برسند، پاری سن ژرمن را شکست میدادند.
فکر میکنم اگر به فینال میرسیدیم، شانس بزرگی برای بردن لیگ قهرمانان داشتیم. اما این فوتبال است. ممکن است در آخرین قدم کم بیاورید.
او این تصور را رد میکند که خرجهای هنگفت تیمهای لیگ برتری (لیورپول، منچسترسیتی، آرسنال و چلسی) باعث شده که آنها مدعیان اصلی باشند.
آنها هم در بین مدعیان هستند اما هنوز رئال مادرید، بارسلونا و پاری سن ژرمن هم وجود دارند... در لیگ برتر پول زیادی خرج میکنند. میبینید که بازیکنانی را که حتی یک فصل خوب هم نداشتهاند، با قیمتهای هنگفت میخرند. یک جوان طی ۶ ماه، ۱۰ گل میزند و سپس یک باشگاه حاضر است ۶۰ یا ۷۰ میلیون برایش بپردازد. قبلاً باید چیزی را ثابت میکردید؛ اما مشخص نیست آیا پولی که میپردازند کیفیت لازم را به همراه میآورد یا نه.
لواندوفسکی دو بار به حضور در انگلیس نزدیک شد. در سال ۲۰۱۰، او با سم آلاردایس، مربی وقت بلکبرن، دیدار کرد و قرار بود از زمین تمرین بازدید کند، هرچند به گفتهٔ او بیشتر یک سفر اکتشافی بود و در نهایت دورتموند را انتخاب کرد. اما موقعیت واقعی «چه میشد اگر» دو سال بعد رقم خورد؛ زمانی که سر الکس فرگوسن چند هفته پیش از آنکه منچستریونایتد رابین فن پرسی را از آرسنال به خدمت بگیرد، برای جذب لواندوفسکی با دورتموند تماس گرفت.
لواندوفسکی میگوید:
یادم هست بین دو نیمهٔ یک بازی دوستانهٔ دورتموند در پیش فصل بود. پس از تماس فرگوسن، اینبار من با او تماس گرفتم و وقتی شروع به صحبت کرد، از لهجهاش گیج شدم. باید خیلی تمرکز میکردم تا بفهمم چه میگوید. مدام میگفتم «بله، البته، درسته» و وانمود میکردم که همه چیز را میفهمم، در حالی که اصلاً چیزی نمیفهمیدم. گفتم بله و نزدیک بود این اتفاق بیفتد، اما رئیس دورتموند گفت نمیتوانند مرا بفروشند. زمان مناسبی برای این انتقال نبود.
فرگوسن میتوانست یکی دیگر از مربیان بزرگی باشد که لواندوفسکی زیر نظرشان کار کرده است: یورگن کلوپ (دورتموند)، پپ گواردیولا، کارلو آنچلوتی، هانسی فلیک و یولیان ناگلزمان (همگی در بایرن) و در بارسلونا نیز ژاوی و حالا دوباره فلیک. او در دفترچهای یادداشت میکند که از هرکدام کدام ویژگی را برمیدارد تا «مربی رؤیایی» خود را بسازد. در زمینهٔ تاکتیکها: گواردیولا، مدیریت انسانی: فلیک، صحبتهای انگیزشی: کلوپ و بازیهای بزرگ: آنچلوتی، بدون تردید نظر میدهد. تنها موردی که او را به فکر فرو میبرد، عنوان شیکپوشترین مربی است که در نهایت آن را به ناگلزمان میدهد.
مربی رویایی روبرت لواندوفسکی
لواندوفسکی دو سال دیگر در دورتموند درخشید و سپس هشت سال را در بایرن مونیخ گذراند؛ جایی که ۲۳۸ گل در ۲۵۳ بازی بوندسلیگایی به ثمر رساند. او در بارسلونا نیز بازیکنی کلیدی است. او مهاجم شماره یک تیم محسوب میشود (حتی با وجود بحثها دربارهٔ پرسینگ) و البته رهبر نسل دیگری از استعدادهای بارسا، از جمله پدری (۲۲ ساله)، گاوی (۲۱)، بالده (۲۱)، مارک کاسادو (۲۱)، پائو کوبارسی (۱۸) و البته یامال ۱۸ ساله که شاید همین حالا هم بهترین بازیکن جهان باشد. لواندوفسکی میگوید:
لامین ۱۵ ساله بود و من (این توانایی را) در اولین جلسهٔ تمرینی او دیدم. پایان فصل بود و چند بازیکن برای آزمایش آمده بودند. او مقابل یک مدافع چپ باتجربه بازی میکرد و هر کاری دلش میخواست انجام میداد. من بازیکنان زیادی دیدم که بااستعداد بودند، اما فرصت لازم داشتند. در مورد لامین، دیدم چیزی وجود دارد که نیاز به فرصت ندارد. هرگز چنین استعدادی را در آن سن ندیدهام.
اما لواندوفسکی تفاوت نسلی را هم پنهان نمیکند؛ فاصلهٔ میان یک بازیکن ۳۷ ساله با همتیمیهایی که نصف سن او را دارند. او در سال ۲۰۲۲ و پس از جدایی مسی به بارسلونا پیوست و اعتراف میکند که هماهنگ شدن با نوجوانها برایش سخت بوده است.
باید بگویم چالش بزرگی بود. من از نسل دیگری آمده بودم و باید یاد میگرفتم که نه مثل یک نوجوان فکر کنم، بلکه بفهمم چطور میتوانم بهترین چیزی را که آنها دارند فرا بگیرم. من چهار دهه در فوتبال بودهام و وقتی اوضاع را حتی نه با نسل خودم، بلکه نسل پیش از من مقایسه میکنم، شرایط کاملاً متفاوت است.
قبلاً فریاد زدن راهی برای انگیزه دادن به همه بود. حالا اگر زیاد داد بزنید، واکنش این نسل همان واکنش قبلی نیست. آنها نمیگویند «حالا نشان میدهم اشتباه میکنی»؛ نه، حالا باید به روش دیگری توضیح بدهید. باید زیاد صحبت کنید. آنها دوست ندارند سرشان داد بزنید. حالا باید بیشتر به بخش ذهنی فوتبال توجه کنید. فقط بازیکنان چنین نیستند؛ انسانها و در اصل این نسل اینطور است. من نمیخواستم مقابل آن ایستادگی کنم. مجبور بودم یاد بگیرم.
این انعطافپذیری نشاندهندهٔ نبود خود بزرگبینی در اوست، هرچند معتقد است نسل فعلی ستارههای بزرگ _ مسی (۳۸ ساله)، رونالدو (۴۰)، لوکا مودریچ (۴۰)، محمد صلاح (۳۳) و کوین دی بروین (۳۴) _ آخرین گروهی خواهند بود که تا اواسط دههٔ سی و حتی فراتر از آن در اوج میدرخشند. وقتی از او پرسیده میشود به یامال چه نصیحتی میکند، لواندوفسکی میگوید:
چالش بزرگ برای او نه سال آینده خواهد بود، نه دو سال بعد؛ بلکه سه سال دیگر یا حتی دیرتر، پیدا کردن انگیزههایی برای حفظ همین عطش. این تقصیر او نیست که دنیا اینگونه است اما برایش سخت خواهد بود آن حس بازی کردن در باغچه را با وجود توقعات و توجهات شبکههای اجتماعی حفظ کند. بازیها زیاد است، شدت کار بالاست. در ده یا پانزده سال آینده، هیچکس در این سن نمیتواند آن حس را حفظ کند. حتی پنج درصد افت در پنج سال باعث میشود نتوانی ادامه بدهی. من تردید دارم که اگر از ۱۶ سالگی شروع کنید، بتوانید ۲۰ سال در بالاترین سطح بازی کنید.
روبرت لواندوفسکی و لیونل مسی، شاید آخرین نسل از فوتبالیستهای با عمر فوتبالی بالا
با این حال، لواندوفسکی همیشه نگاه ویژهای به طول عمر حرفهای خود داشته است. او از اوایل بیست سالگی به رژیم غذایی و تمرینات جسمانی وسواس پیدا کرد و حتی مشهور شد که ابتدا دسر میخورد بعد غذا، یعنی برعکس.
من سبک زندگیام را از ۲۱ سالگی تغییر دادم چون باور داشتم میتوانم چهار یا پنج سال بیشتر از سایر بازیکنان بازی کنم.
او علاقهای موشکافانه به بدن و ریکاوری خود دارد و این مصاحبه را با توضیحی دربارهٔ جزئیات مصدومیت اخیرش آغاز کرد؛ مشکلی که به گفتهٔ او مربوط به «عصب» پایش بود، که از «سفرهای زیاد و اتوبوس سواری» در تور پیش فصل بارسلونا و تخت نامناسبی در کرهٔ جنوبی که باعث شد «دو ساعت نتواند بخوابد» و در نتیجه «عضلاتش خسته شد» ناشی میشد.
حتی بزرگ شدن در لهستان در خانوادهای ورزشی هم او را برای مسیر طولانی آماده کرد. پدرش قهرمان جودوی لهستان بود، مادرش بازیکن برجستهٔ والیبال و هر دو معلم ورزش بودند. لواندوفسکی همه چیز بازی میکرد:پینگ پنگ، هندبال، بسکتبال؛ اما به ویژه جودو و ژیمناستیک. او میگوید:
پدرم معتقد بود ورزشهای مختلف در آینده کمکم میکند تا بهتر تطبیق پیدا کنم. به خاطر ژیمناستیک و جودویی که انجام دادم، بدنم خیلی انعطافپذیر بود و هنوز هم هست. فکر میکنم همین باعث شده دوران حرفهای طولانیتری داشته باشم.
روبرت لواندوفسکی از خانوادهای ورزشی میآید
البته پدر او که قهرمان جودو بود، در ۱۶ سالگی این بازیکن درگذشت
پدر لواندوفسکی، کریستوف، زمانی که او ۱۶ سال داشت درگذشت؛ قبل از آنکه او حتی به نخستین باشگاه حرفهایاش بپیوندد.
در ۱۶ سالگی هرگز آمادهٔ چنین فقدانی نیستید. من پسری بودم که از همه فاصله گرفتم، به کسی اعتماد نمیکردم، فکر نمیکردم بتوانم با کسی دربارهٔ چیزهایی که میبینم و حس میکنم حرف بزنم. مجبور بودم خودم با آن کنار بیایم.
لواندوفسکی میگوید یک گفتوگو با کلوپ، مربی وقتش در دورتموند، همه چیز را تغییر داد.
خشکم زده بود. بعد از این گفتوگو که حدود یک ساعت و نیم طول کشید، احساس کردم همه چیز از سینهام خارج شد. احساسات بدی که داشتم بیرون ریخت. در تمرین سطح خوبی داشتم اما همیشه در بازیها چیزی کم داشتم؛ انگار قفل بودم. نمیدانم چرا، اما بعد از آن گفتوگو آزاد شدم و شروع کردم به گلزنیِ زیاد.
او همه چیز را در فوتبال باشگاهی برده است: ۱۲ قهرمانی لیگ، یک لیگ قهرمانان، جام باشگاههای جهان و جامهای داخلی متعدد، بهعلاوهٔ سهگانه با بایرن مونیخ، اما همیشه در سایهٔ رونالدو و مسی راه رفته است. وقتی از عشقش به تنیس و دوستیاش با نواک جوکوویچ میگوید، میتوان حس کرد که شاید در این نقطه نیز همذاتپنداری وجود داشته باشد، مثل دوران جوکوویچ که با فدرر و نادال همزمان شد.
لواندوفسکی میگوید:
ما دوست هستیم و چند بار همدیگر را دیدهایم. او آدم بامزهای است و ما در تماس هستیم. جوکوویچ هنوز در این سن در سطحی بالا بازی میکند و سخت کار میکند تا آنجا باشد. من هم در دورهٔ رونالدو و مسی بودم و همیشه میتوانید بگویید اگر آنها در این ۱۵ سال نبودند، شاید من بیشتر (جایزه) میبردم. اما من نگاه دیگری دارم و فکر میکنم او هم چنین دیدی داشته باشد. زندگی فوتبالی من با آنها باعث شد دستاوردهای بیشتری داشته باشم.
لواندوفسکی در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، دو بار برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیکن فیفا شد، اما هرگز توپ طلا را نبرد. در سال ۲۰۲۰، رأیگیری به دلیل همهگیری کرونا لغو شد؛ همان سالی که او ۵۵ گل در ۴۷ بازی به ثمر رساند و بایرن با هدایت فلیک سه گانه گرفت.
همه چیز را در زندگیام بردهام جز توپ طلا. باور دارم میتوانستم آن را ببرم اما دیگر نمیتوانم چیزی را تغییر دهم. احساسی ندارم که اگر این جایزه را داشتم، فوتبالیست یا انسان متفاوتی میشدم. چیزهای زیادی پیرامون فوتبال وجود دارد؛ گاهی حتی سیاست دخیل است و من میدانم روال کار چگونه است. نمیگویم «نه، دیگر نمیخواهمش»؛ من چنین آدمی نیستم، اما رؤیایم هم نیست. اینطور نیست که از فکر توپ طلا، نتوانم بخوابم.
اگر بارسلونا در ماه می لیگ قهرمانان را ببرد، لواندوفسکی هنوز هم میتواند در جمع مدعیان باشد. همچنین او میتواند امیدوار باشد تابستان آینده در آخرین جام جهانی خود برای لهستان بازی کند. خیلیها انتظار ندارند یک فصل دیگر در بارسلونا بماند اما خودش میگوید «دو یا سه سال دیگر در سطح خوب» پیش رو دارد و همان ترکیب برنده هنوز در وجودش هست: سریعتر، باهوشتر، سرشار از باور.
او در پایان میگوید:
احساس میکنم خیلی قوی هستم. اگر ببینید در جلسات تمرینی و تستهای فیزیکی چه میکنم، روی کاغذ در سطحی مشابه با گذشتهام هستم. خیلیها دربارهٔ من اشتباه میکنند؛ فکر میکنند در ۳۷ سالگی در سراشیبی هستم. اما میدانم هنوز میتوانم در اوج باشم و از نظر جسمی حس نمیکنم باید به بازیکنان جوان برسم. برعکس، آنها باید به من برسند.
به بهانه ۳۷ سالگی روبرت لواندوفسکی؛ تمام ۲۷ گل ترمیناتور بارسلونا در فصل 25-2024 لالیگا