بحث دربارهی مرگهای غیرنظامی ناشی از ایدئولوژیهای سیاسی و اقتصادی قرن بیستم و بیستویکم، همواره جنجالی و پر از ابهام بوده است. هر طرف سیاسی معمولاً روایت خاص خودش را دارد: لیبرالها بر جنایتهای کمونیسم تأکید میکنند، سوسیالیستها فاشیسم و امپریالیسم سرمایهدارانه را برجسته میسازند، و ناسیونالیستها معمولاً از دیدگاه خودشان تفسیر میکنند. برای آنکه تصویری کمی دقیقتر به دست بیاوریم، باید هم به دادههای تاریخی نگاه کنیم و هم روششناسیای روشن داشته باشیم.
در این یادداشت، با استفاده از منابع مختلف و برآوردهای رایج در پژوهشهای دانشگاهی، به بررسی سه ایدئولوژی عمده میپردازیم: کمونیسم، فاشیسم و کاپیتالیسم. سپس بر اساس طیفی از حداقل و حداکثر اعداد، یک میانگین یا میانه در نظر میگیریم و آنها را در کنار هم قرار میدهیم.
متدولوژی: مرگهای قابل انتساب
برای اینکه یک مرگ «به پای ایدئولوژی» گذاشته شود، باید معیارهایی داشته باشیم. اینجا سه دستهی کلی در نظر گرفته شده است:
کشتار مستقیم: شامل اعدامها، کشتارهای جمعی، نسلکشیها و اقدامات دولتی یا شبهنظامی که مستقیماً از سوی یک رژیم ایدئولوژیک انجام شدهاند. مثال: هولوکاست توسط آلمان نازی یا پاکسازی بزرگ توسط استالین.
سیاستگذاری منجر به مرگ: تصمیمهای حکومتی که به مرگهای گسترده منتهی شدند، حتی اگر مستقیماً شلیک یا اعدام در کار نبوده. مثال: قحطی بزرگ اوکراین (هولودومور) در دوران شوروی یا قحطی بنگال در هند مستعمرهی بریتانیا.
مرگهای ساختاری و پیشگیریپذیر: در نظامهای کاپیتالیستی یا فاقد دولت رفاه، فقدان خدمات پایه (مثل بهداشت عمومی یا بیمهی همگانی) به مرگهای غیرضروری انجامیده است. مثال: مرگهای ناشی از نبود بیمهی سلامت در آمریکا.
این مرزبندی البته کاملاً بیچالش نیست. بسیاری از تاریخنگاران دربارهی انتساب یا عدم انتساب یک فاجعه به سیاستهای ایدئولوژیک اختلاف دارند. با این حال، این سه دسته امکان مقایسهی نسبی فراهم میکنند.
کمونیسم: مرگ در سایهی انقلاب و پاکسازی
کتاب مشهور «کتاب سیاه کمونیسم» (The Black Book of Communism, 1997) رقمی حدود ۹۴ میلیون مرگ را به رژیمهای کمونیستی نسبت میدهد. برخی پژوهشگران مانند رودلف رامل (R.J. Rummel) حتی اعداد بالاتری ذکر کردهاند.
اتحاد جماهیر شوروی (استالین): پاکسازی بزرگ دههی ۱۹۳۰، اردوگاههای کار اجباری (گولاگها)، قحطیهای ناشی از سیاستهای کشاورزی اجباری. برآوردها از ۱۵ تا ۲۰ میلیون مرگ متغیر است.
چین (مائو تسهتونگ): جهش بزرگ به جلو (۱۹۵۸–۱۹۶۲) باعث قحطیای شد که بین ۲۰ تا ۴۵ میلیون نفر را به کام مرگ کشاند. انقلاب فرهنگی نیز میلیونها قربانی دیگر داشت.
کامبوج (پل پوت و خمرهای سرخ): در دههی ۱۹۷۰، حدود یکچهارم جمعیت کشور کشته شدند؛ ۱.۷ تا ۲ میلیون نفر.
دیگر کشورها: کرهی شمالی، آلبانی، ویتنام، رومانی و… نیز در مقیاسهای کوچکتر مرگهای ناشی از سرکوب، قحطی و اعدام داشتهاند.
جمعبندی:
کمونیسم در قرن بیستم بین ۶۰ تا ۱۵۰ میلیون مرگ غیرنظامی به همراه داشته است. میانهی این بازه: ۱۰۵ میلیون نفر.

فاشیسم: از هولوکاست تا کشتار در آسیا
فاشیسم به عنوان ایدئولوژی حاکم در آلمان نازی، ایتالیا موسولینی و ژاپن امپراتوری، مسئول مستقیم خونبارترین جنگ تاریخ بشر یعنی جنگ جهانی دوم است.
هیتلر و آلمان نازی: هولوکاست، با حدود ۶ میلیون یهودی کشته شده، نماد جنایتهای فاشیسم است. به آن باید کشتار اسلاوها، کولیها، معلولان و مخالفان سیاسی را افزود.
جنگ جهانی دوم در اروپا: برآورد میشود که در مجموع بیش از ۲۰ میلیون غیرنظامی اروپایی قربانی سیاستهای اشغالگری و کشتار نازیها شدند.
ژاپن امپراتوری (هیروهیتو و ارتش کوانتونگ): قتلعام نانجینگ (۱۹۳۷) و کشتارهای گسترده در چین و شرق آسیا. میلیونها غیرنظامی قربانی شدند.
ایتالیا موسولینی: در مقایسه با آلمان و ژاپن کوچکتر بود، اما حملات به اتیوپی و یوگسلاوی هم هزاران قربانی داشت.
جمعبندی:
مجموع مرگهای مستقیم منتسب به فاشیسم و جنگهای ناشی از آن، در بازهای حدود ۲۵ تا ۶۰ میلیون غیرنظامی برآورد میشود. میانه: ۴۲.۵ میلیون نفر.
کاپیتالیسم: مرگهای خاموش در سایهی بازار و امپراتوری
اندازهگیری مرگهای ناشی از کاپیتالیسم پیچیدهتر است، زیرا این نظام به شکلهای بسیار متفاوتی پیاده شده: از امپراتوری استعماری بریتانیا و بلژیک تا ایالات متحدهی معاصر.

استعمار:
قحطی بزرگ بنگال (۱۹۴۳) در هند تحت استعمار بریتانیا، بین ۲ تا ۴ میلیون قربانی داشت.
سیاستهای استخراجی بلژیک در کنگو در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ به مرگ میلیونها آفریقایی منجر شد.
در مجموع، پژوهشگران مرگهای ناشی از استعمار را در قرنهای ۱۹ و ۲۰ دهها میلیون نفر میدانند.
سیاستهای مدرن بازارمحور:
در آمریکا، نبود بیمهی سلامت همگانی موجب «مرگهای قابل پیشگیری» شده است. مطالعهای در سال ۲۰۰۹ تخمین زد که حدود ۴۵ هزار نفر سالانه در آمریکا به همین دلیل میمیرند (Wilper et al., American Journal of Public Health). اگر این روند را چند دهه ادامه دهیم، به صدها هزار قربانی میرسیم.
فجایع اقتصادی و قحطیهای سیاستزده:
بحرانهای مالی و اصلاحات ساختاری در کشورهای در حال توسعه (با توصیهی نهادهای جهانی مانند IMF و بانک جهانی) نیز در مواردی به مرگ ناشی از فقر و بیماری دامن زدهاند.
جمعبندی:
برآوردها برای مرگهای غیرنظامی ناشی از کاپیتالیسم از ۲۰ تا ۲۰۰ میلیون نفر متغیر است. میانهی این بازه: ۱۱۰ میلیون نفر.
نمودار مقایسهای
بر اساس میانگینهای میانه:
کمونیسم: ۱۰۵ میلیون
فاشیسم: ۴۲.۵ میلیون
کاپیتالیسم: ۱۱۰ میلیون
یک نمودار کلوچهای نشان میدهد که سهم کاپیتالیسم و کمونیسم تقریباً برابر و هرکدام حدود ۳۸–۴۰٪ است، در حالیکه فاشیسم حدود ۱۵٪ را تشکیل میدهد. البته فاشیستها تنها در دورهای کوتاه، حدود دو دهه حکومت کردهاند.

جمعبندی نهایی
پرسش «کدام ایدئولوژی بیشترین کشتار غیرنظامیان را داشته است؟» پاسخی قطعی ندارد، زیرا تعریفها و مرزبندیها همیشه محل مناقشهاند. با این حال، بر اساس دادههای تاریخی:
کمونیسم: بیش از ۱۰۰ میلیون مرگ، عمدتاً در شوروی استالین و چین مائو.
فاشیسم: حدود ۴۰ میلیون مرگ، بهویژه در جنگ جهانی دوم و هولوکاست.
کاپیتالیسم: حدود ۱۱۰ میلیون مرگ، شامل استعمار، قحطیهای ناشی از سیاستهای استعماری، و مرگهای مدرن ناشی از فقدان خدمات رفاهی.
نکته اخلاقی
این اعداد نباید صرفاً برای «مسابقهی کشتار» استفاده شوند. نکتهی مهمتر این است که هر سه ایدئولوژی، وقتی مطلق و بیچالش اجرا شدند، بهای انسانی سنگینی بر جای گذاشتند. تمرکز بر آمار فقط آغاز بحث است؛ مهمتر آن است که از تاریخ درس بگیریم و بدانیم چگونه میتوان سیاستی طراحی کرد که کمترین هزینهی انسانی را داشته باشد.
منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر
Stéphane Courtois et al., The Black Book of Communism (1997)
R.J. Rummel, Death by Government (1994)
Timothy Snyder, Bloodlands: Europe Between Hitler and Stalin (2010)
Amartya Sen, Poverty and Famines (1981)
Mike Davis, Late Victorian Holocausts (2001)
Wilper et al., “Health Insurance and Mortality in US Adults” (AJPH, 2009)