درک نزاعها و سیاستهای جاری در خاورمیانه بدون تمایز قائل شدن میان دو مفهوم مجزا از یکدیگر غیرممکن است: یهودیت و صهیونیسم. متأسفانه، در گفتمان عمومی، این دو اغلب به اشتباه یا تعمداً در هم آمیخته میشوند، که این امر نهتنها به ستمهای سیاسی دامن میزند، بلکه صدای هزاران یهودی را که مخالف ایدئولوژی صهیونیستی، اشغالگری و سیاستهای دولت اسرائیل هستند، خاموش میکند.
این یادداشت تلاش میکند تا تفاوتهای ماهوی میان این دو مفهوم را در ابعاد تاریخی، مذهبی و سیاسی روشن سازد و نقش و صدای یهودیان غیرصهیونیست و ضد صهیونیست را برجسته کند.
| بخش اول: یهودیت؛ یک هویت هزاران ساله |
یهودیت پیش از هر چیز یک آیین توحیدی، یک هویت قومی-فرهنگی و یک میراث تمدنی است که قدمتی بیش از سه هزار سال دارد. یهودیت بر اساس میثاق میان خداوند و قوم اسرائیل بنا شده و آموزههای اصلی آن بر مفاهیمی چون عدالت اجتماعی، اخلاق پیامبرگونه، مطالعه تورات و مفهوم «تیکون عولام» (Tikkun Olam)، یعنی «اصلاح و اعتلای جهان»، استوار است. چیزی که تفاوت زیادی برای مثال با اسلام ندارد.
رابطه یهودیت با سرزمین اسرائیل: در طول دو هزار سال تبعید (گالوت) پس از تخریب معبد دوم، آرزوی بازگشت به اورشلیم و سرزمین صهیون (Zion) همواره بخشی از دعاها و ادبیات مذهبی یهود بوده است. اما این آرزو یک اشتیاق الهیاتی و منجیگرایانه (Messianic) بود، نه یک برنامه سیاسی. یهودیان سنتی معتقد بودند که بازگشت نهایی به سرزمین موعود تنها با ظهور ماشیاخ (مسیحا) و به فرمان الهی محقق خواهد شد؛ تلاشی که توسط انسان انجام شود، نوعی «سَرقت» از تقدیر الهی و اقدامی کفرآمیز تلقی میشد.
خلاصه: یهودیت یک دین، فرهنگ و قوم است که دستورالعملهای زندگی و اخلاقیات را به پیروانش ارائه میدهد. تمرکز آن بر زندگی در تبعید بر اساس شریعت و حفظ ایمان تا زمان موعود الهی بود.
| بخش دوم: صهیونیسم؛ یک دکترین سیاسی مدرن |
صهیونیسم یک جنبش سیاسی و ملیگرایانه است که در اواخر قرن نوزدهم، عمدتاً توسط روشنفکران سکولار یهودی اروپا، از جمله تئودور هرتزل، بنیان گذاشته شد. صهیونیسم در پاسخ به افزایش شدید یهودیستیزی (آنتیسمیتیسم) در اروپای شرقی و غربی شکل گرفت.
اهداف و تمایز: هدف صهیونیسم، برخلاف آرزوی مذهبی یهودیت، برپایی یک دولت-ملت سکولار و مستقل برای یهودیان در سرزمین تاریخی فلسطین بود.
نتیجه اصلی: صهیونیسم، آرمان مذهبی بازگشت به صهیون را سکولار و سیاسی کرد. این جنبش یک «پروژه ملیگرایانه» بود که قصد داشت از طریق اقدام انسانی، نه الهی، یک پناهگاه ایجاد کند. بنابراین، یک مسیحی، یک ملحد یا یک شخص با هر هویت مذهبی دیگری میتواند صهیونیست باشد، در حالی که بسیاری از یهودیان مذهبی یا سکولار ممکن است صهیونیست نباشند.
| بخش سوم: صدای یهودیان غیرصهیونیست و مخالف (از تاریخ تا امروز) |
از همان آغاز، صهیونیسم با مخالفت شدید بخشهای مختلف جامعه یهودی روبرو شد:
۱. مخالفت الهیاتی و ارتدوکس افراطی:
بخشهای وسیعی از یهودیان ارتدوکس (سنتی) صهیونیسم را یک انحراف مذهبی خطرناک میدانستند. گروههایی مانند «آگودات یسرائیل» (Agudath Israel) در ابتدا و بهویژه «ساتمار» (Satmar) تا به امروز، قاطعانه با صهیونیسم مخالفاند.
استدلال: آنها معتقدند که خداوند به یهودیان دستور داده است که در طول تبعید (گالوت) در آرامش و تابع قوانین سرزمینهایی که در آن زندگی میکنند بمانند و هیچ دولتی را برپا نکنند. تلاش برای برپایی دولت اسرائیل، «به تعجیل انداختن رهایی» و تحریک خشم الهی است. این یهودیان، با وجود اینکه عمیقاً مذهبی هستند و به اورشلیم عشق میورزند، تأسیس دولت اسرائیل را از نظر الهیاتی نامشروع میدانند.
۲. مخالفت سکولار، سوسیالیستی و اصلاحطلب:
یهودیان اصلاحطلب اولیه: بسیاری از رهبران یهودی اصلاحطلب (Reform) در آلمان و آمریکا در اواخر قرن ۱۹ مخالف صهیونیسم بودند. آنها معتقد بودند که یهودیت یک پیام جهانی و اخلاقی است و هویت آنها کاملاً در چارچوب کشورهای محل زندگیشان (آلمان، آمریکا و...) ادغام شده است؛ بنابراین، نیازی به تأسیس یک دولت جداگانه برای «بازگشت» نیست.
یهودیان سوسیالیست و بوُند (Bund): جنبشهای کارگری و سوسیالیست یهودی در اروپای شرقی معتقد بودند که راه نجات یهودیان نه در ناسیونالیسم صهیونیستی، بلکه در مبارزه برای برابری در کنار سایر کارگران جهان (جهانگرایی) است. آنها صهیونیسم را یک ایدئولوژی بورژوایی و ناسیونالیستی میدانستند.
۳. صدای یهودیان علیه اشغالگری و نسلکشی کنونی:
در دهههای اخیر و به ویژه پس از جنگهای ۱۹۶۷ و اشغال کرانه باختری و غزه، نسل جدیدی از یهودیان بهطور فزایندهای ضد صهیونیست (Anti-Zionist) یا شدیداً منتقد سیاستهای اسرائیل شدهاند.
این گروهها و افراد تأکید دارند که انتقاد از صهیونیسم یا سیاستهای دولت اسرائیل (که شامل اشغال، شهرکسازی و خشونت فعلی میشود) نه تنها یهودیستیزی نیست، بلکه در واقع ریشه در عمیقترین ارزشهای یهودی دارد.
نمونههای معاصر: سازمانهایی مانند «صدای یهودی برای صلح» (Jewish Voice for Peace - JVP) و «اگر حالا نه» (IfNotNow) در آمریکا، و همچنین بسیاری از یهودیان آکادمیک و روشنفکر در سراسر جهان، بهصراحت علیه سیاستهای کنونی اسرائیل، شهرکنشینی و آنچه «نسلکشی» در غزه میخوانند، موضعگیری میکنند.
استدلال آنها: این فعالان میگویند که حمایت از عدالت برای فلسطینیان، لزوماً ادامه راه پیامبران یهود و اجرای فرمان «تیکون عولام» است. آنها با استفاده از منابع سنتی یهودی، اشغال و ظلم را مغایر با آموزههای دینی خود میدانند و بر این باورند که «یهودی بودن» به معنای همراهی با قدرتی که ظلم میکند، نیست.
| نتیجهگیری: تمایز و مسئولیت |
تمایز قائل شدن میان یهودیت و صهیونیسم یک ضرورت اخلاقی و سیاسی است.
یهودیت یک هویت مذهبی-فرهنگی است که مورد قضاوت قرار گرفتن آن درست نیست.
صهیونیسم یک ایدئولوژی سیاسی است که منجر به تأسیس یک دولت شده و مانند هر ایدئولوژی و دولت دیگری، باید مورد نقد سیاسی و حقوقی قرار گیرد.
وقتی این دو مفهوم در هم آمیخته میشوند، دو اتفاق مخرب رخ میدهد: اولاً، انتقاد مشروع از اشغالگری و سیاستهای دولت اسرائیل به اشتباه «یهودیستیزی» قلمداد میشود؛ و ثانیاً، میلیونها یهودی در سراسر جهان، که مخالف این سیاستها هستند یا دغدغه زندگی در تبعید را دارند، با سیاستهای یک دولت خاص همردیف میشوند.
بنابراین، هر یهودی شهرکنشین نیست و هر یهودیای صهیونیست نیست. بلکه یهودیان منتقد، با اعتقاد به ارزشهای عدالتمحور آیین خود، فعالانه در خط مقدم مبارزه علیه ستم و نسلکشی کنونی قرار دارند. این تمایز برای ساختن گفتمانی مبتنی بر حقیقت و عدالت ضروری است.
| چهرههای برجسته یهودی مخالف صهیونیسم و اشغالگری |
الف) اندیشمندان، دانشگاهیان و نویسندگان
این گروه از طریق تحلیلهای تاریخی، سیاسی و اخلاقی، به نقد بنیادین صهیونیسم و سیاستهای عملی اسرائیل پرداختهاند:
نوام چامسکی (زبانشناس، فیلسوف و منتقد سیاسی) یکی از مشهورترین روشنفکران یهودی در جهان است که همواره صهیونیسم و سیاستهای آمریکا در حمایت از اسرائیل را بهشدت نقد کرده و از حقوق فلسطینیان دفاع میکند. جودیت باتلر (فیلسوف پساساختارگرا و نظریهپرداز جنسیت) از فلاسفهی برجسته معاصر است که علناً خود را یک یهودی ضد صهیونیست میداند و حمایت از جنبش تحریم (BDS) را با اصول اخلاقی یهودیت در پیوند میبیند.
آوی شلایم (مورخ و استاد روابط بینالملل) یکی از چهرههای اصلی گروه «مورخان جدید» اسرائیل است که با تکیه بر اسناد محرمانه، روایت رسمی از تاریخ تأسیس اسرائیل و نقش آن در آوارگی فلسطینیان را به چالش کشیده است. ایزاک دویچر (نویسنده و مورخ مارکسیست فقید) از مهمترین متفکران قرن بیستم بود که صهیونیسم را یک راهحل ناسیونالیستی ناکارآمد برای مسئله یهود میدانست.
سارا روی (محقق اقتصاد سیاسی و متخصص غزه) با تمرکز بر اقتصاد ویرانشده غزه و رنج مردم آنجا، از منتقدان ثابت و شدید سیاستهای محاصره اسرائیل است. پیتر بینارت (روزنامهنگار و نویسنده) اگرچه سابقاً یک صهیونیست لیبرال بود، اما اکنون به یکی از قویترین صداها در حمایت از راهحل «یک دولت» برای فلسطینیان و اسرائیلیها تبدیل شده و صهیونیسم را بهدلیل تضاد با دموکراسی نقد میکند.

ب) هنرمندان، فیلمسازان و فعالان مذهبی
در حوزه عمومی و فرهنگی نیز چهرههای پرنفوذی علیه سیاستهای اسرائیل موضع گرفتهاند:
جاناتان گلیزر (کارگردان سینما و برنده اسکار) در سال ۲۰۲۴ هنگام دریافت جایزهاش برای فیلم «منطقه مورد علاقه»، علناً از یهودی بودن خود برای انتقاد از سوءاستفاده از هولوکاست برای توجیه اشغالگری و درگیریهای کنونی استفاده کرد و سروصدای زیادی به پا کرد. فیل اوکس (خواننده و ترانهسرای فولک فقید) در دههی ۶۰ میلادی، با وجود تبار یهودی، یکی از صریحترین منتقدان سیاستهای اسرائیل بود.
همچنین، جامعه حسیدی ساتمار (جنبش بزرگ مذهبی ارتدوکس افراطی) همچنان از نظر الهیاتی با صهیونیسم مخالف است و بر این باور است که تلاش برای تشکیل دولت یهودی قبل از ظهور مسیحا کفرآمیز و نامشروع است.
ج) سازمانها و صدای جمعی
در حوزه فعالیتهای اجتماعی، گروههای یهودی زیادی فعالاند که علناً موضع ضد صهیونیستی دارند و در اعتراضات شرکت میکنند:
صدای یهودی برای صلح (JVP) (سازمان فعالان ضد صهیونیست) بزرگترین و سازمانیافتهترین گروه یهودی در آمریکا است که صراحتاً ضد صهیونیست بوده، از جنبش بایکوت (BDS) حمایت میکند و در اعتراضات گسترده علیه اقدامات نظامی اسرائیل شرکت دارد. اگر حالا نه (IfNotNow) (سازمان فعالان جوان یهودی) عمدتاً متشکل از جوانان است که تمرکز اصلیاش بر پایان دادن به اشغالگری و زیر سؤال بردن سکوت نهادهای یهودی در برابر خشونتها است.
این افراد و گروهها همگی تأکید دارند که مخالفت آنها با صهیونیسم یا سیاستهای دولت اسرائیل، نه خیانت، بلکه تجلیِ وفاداری به عمیقترین ارزشهای اخلاقی و عدالتمحورِ یهودیت است.