آندرانیک نالبندیاندرپاسخ ادعای حرفه ای گری برخی هواداران تراکتورسازی و کنایه شان به هواداران و تیمهای سرخابی ایران در ذیل مطلب نقل قولی میکنم از استاد بزرگوار جناب دکتر بهروش باشد باشد که اندکی بیاندیشید بیاندیشید!!!
چندسال پیش مس سونگون قهرمان لیگ برتر فوتسال شد، اما در مراسم قهرمانی این تیم برخی از عوامل باشگاه با پرچم تراکتورسازی به جشن و پایکوبی پرداختند. مساله طوری است که انگار اینها شهروند خارجی هستند و بعد از قهرمانی تنها با پرچم کشور خودشان حاضرند جشن بگیرند. ماجرای دربی خندهدار تراکتورسازی و ماشینسازی هم پردهای دیگر از همین داستان است. بحث مالکیت مشترک دو تیم به کنار، اما اینکه هواداران یک باشگاه در دیگری ذوب شدهاند و یک کل واحد را تشکیل دادهاند ابدا قابل درک نیست. گزارشگر همین داربی بیحال روزی در جایی از حرفهایش میگفت: «زمانی در مسابقات رودرروی دو تیم، هواداران تراکتور و ماشین به صورت نصف- نصف در ورزشگاه باغشمال مینشستند، اما امروز خبری از هواداران ماشین سازی نیست.» ... چرا نیست؟ چطور چنین چیزی ممکن است؟ آنها چگونه تصمیم گرفتهاند یک شبه تیمشان را عوض کنند و هوادار باشگاه بزرگتر باشند؟
انگلیسیها به عنوان مبدعان فوتبال در جهان میگویند: «یک مرد میتواند شغلش، حزبش، وطنش و حتی همسرش را تغییر بدهد، اما تیم فوتبالش را هرگز.» پس این چه فرهنگ غیرفوتبالی منحرفی بود که پایگاه اجتماعی ماشینسازی را رو به زوال برد و از این تیم، یک حیاط خلوت امن و کامل برای تراکتورسازی ساخت؟ تیمی که مثل آب خوردن میزبانیاش را به تراکتور میبخشد، بازیکنان مازاد برادر بزرگتر را جذب میکند و مهرههای کلیدیاش را در اختیار آن قرار میدهد. حتی غیبت مقطعی ماشینسازی در سطح اول فوتبال ایران هم توجیه درستی برای این اضمحلال و خودباختگي تاریخی نیست؛ مگر خود تراکتورسازی سالها در دسته پایینتر توپ نزد؟ اصلا مگر همین حالا داماش گیلان با اسم و عنوانی عاریهای در لیگ دسته دوم حضور ندارد؟ پس چرا داماشیها از فرصت لیگ برتری شدن سپیدرود سود نمیبرند و در دل این تیم هضم نمیشوند؟ شاید پرآشوبترین منطقه به رسمیت شناختهشده در نقشه فوتبال جهان، ایالت باسک اسپانیا باشد؛ اما حتی در همین منطقه هم یک داربی بسیار جدی و خشن بین اتلتیک بیلبائو و رئال سوسیهداد برگزار میشود؛ همانطور که در کاتالونیا اسپانیول برای بارسا، رقیبی به مراتب موذیتر از رئال مادرید به شمار میآید. این حرفها، این رقابت و مبارزه ازلی و ابدی حتی به کوچکی و بزرگی تیمها هم ربطی ندارد. در تورین هیچگاه برای هواداران تورینو مهم نبوده که یوونتوس تبدیل به چه باشگاه بزرگی شده و شهرتش تمام عالم را فتح کرده است. آنها حاضرند همه مسابقات دنیا را ببازند، اما یووه را ببرند !!!