سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه
امروز میخوام از تجربم تو کسب و کار اینترنتی براتون صحبت کنم، این که از کجا شروع کردم و چطوری شد من این کار رو برای همیشه انتخاب کردم....
شروع کار من با سایتهای کسب درامد بعد از خرید کامپیوتر با هزار زحمت و با نون کارگری و کمک بابام صورت گرفت چون پولم نمیرسید کارگری هم که سخت بود، نمیشد ادامه داد لااقل برای من اینطور بود چون دوست نداشتم...
یک سال اولش مثل این عقدهای ها فقط پیاس بازی میکردم طوری که وقتی صبح از خواب بیدار میشدم اولین کاری که میکردم کامپیوتر رو اول روشن میکردم، میرفتم دست و صورتم رو میشستم و بعدش بازی شروع میشد تا شب ....
حالا شاید پیش خودتون بگید عجب آدم بیکاری بودی، حقم دارید بیکار بودم دیگه چون کار نمی کردم، در واقع چون کاری نبود انجام بدم بیکار بودم (جواد خیابانی)😁، ولی دیگه؛ چون دیر تونستم به اون چیزی که میخوام برسم، برام عقده شده بود، باید طی میکردم این مراحل رو...
خلاصه سرتون رو درد نیارم، یه روزی همینطوری داشتم تو وب میگشتم یهو یک تبلیغ برام به صورت پاپ آپ ظاهر شد که چشممو خیلی گرفت؛ اسمش رو فک کنم "پکیج کسب درامد از اینترنت فلانی 🙂" اسم اون فرد رو دقیقا یادم نیست چون مربوط میشه به ۱۳ سال پیش، قیمتش هم تقریبا ۲۰ هزار تومان بود، " تا یک سال قبل همه فایل ها رو داشتم ولی چون دیگه فضای کامپیوترم رو اشغال کرده بود مجبور شدم پاکش کنم بخاطر همین اسمشو یادم نمیاد "
خلاصه من هم چون کار راحت دوس داشتم از خدام بود یه کاری باشه که بتونم تو خونه بشینم و پول دربیارم تا دیگه نیاز نباشه غر زدن بقیه رو تحمل کنم چون واقعا مغزم تحمل دستور گرفتن رو نداره {نمیدونم فقط من اینطوریم یا نه} بگید که شما هم، همین رویه رو دارید تا بدونم فقط من نیستم...
حالا شاید فکر کنید همون نگاه اول پکیج رو خریدم ولی نه این کارو نکردم پس سیوش کردم برا روزی که تصمیم رو علنی کنم، چون دو دل بودم، پیش خودم میگفتم شاید کلاهبرداری باشه چون واقعا طبق مطالعاتی که داشتم، اخبار و یه سری مطالب، ذهنم خود به خود درگیر مسائل هک بود که نکنه با یه کلیک و ثبت کردن اطلاعات حسابم، موجودیم خالی بشه، من هم احتیاط می کردم، بعد از کلی کلنجار تصمیم رو گرفتم و اون فایل رو خریدم و دیدم هیچ اتفاقی نیفتاد و موجودی حسابم سر جاش هست ولی تا چند روز هی منتظر بودم حسابم خالی بشه 😁🤦♂️
با این اتفاق، پیش خودم فکر کردم دیگه پی اس بازی به دردم نمیخوره بزار بشینم پای این پکیج ببینم چه خبر هست، آیا مارو به یک میلیاردر تبدیل می کنه یا نه؟!
فایل رو استخراج کردم پکیج به صورت یک نرم افزار بود، پسورد داشت باید وارد می کردی تا برات باز می شد، مثل یک گاو صندوق که تموم پولات رو توی اون گذاشتی تا محافظت بشه...
نرم افزار رو نصب کردم و پسورد رو بهش دادم، وارد محیط برنامه شدم گرافیک نسبتا خوبی داشت برا اون زمان (سال 92 و 93) بد نبود، محتوای برنامه فقط معرفی سایت های همکاری در فروش و یک سری سایت هایی که به صورت کلیکی روی تبلیغات می شد باهاش کسب درامد کرد بودش، تقریبا 10 تا 12 سایت رو توی پکیجش معرفی کرده بود که بعدا فهمیدم همه شون با لینک رفرال (زیر مجموعه گیری) اون فرد درج شده، جالب بود هم از فروش پکیجش پولی به دست آورد هم از جذب زیرمجموعه برای اون سایت ها چون وقتی من فروش داشتم اونم یه درصدی از فروش من به دست می آورد. هرکی که بود یه آدم زرنگی تشریف داشتن و فکرشون نسبت به اون زمان خوب کار می کرده، چون خیلی ساده می شد با یک سرچ همه اون سایت ها رو توی گوگل پیدا کرد ولی چون من و خیلیای دیگه بلد نبودیم، به خرید اون فایل بسنده کردیم...
دوتا سایت بیشتر به کار من اومدن یکی فروش فایل بود یکی دیگه هم فروش محصول، هر دو رو ثبت نام کردم و اطلاعات پنل کاربری رو تکمیل کردم، سایتی که مربوط به فروش محصول بود رو ساب دامین برای ایجاد سایت فروشگاهیم درست کردم (استفاده از دامنه رایگان سایت بدون هاست) خود شرکتی که اون سایت رو زده برای کاربر تهیه می کنه تا بتونه راحت تر فعالیتشو شروع کنه، یه مدت که باهاش کار کردم و دلسرد شدم چون واقعا سخت بود بشه فروشی داشت.
رفتم سراغ فروش فایل اونم به این صورت فعالیتم رو باهاش شروع کردم، این سایت فایل های مانند پاورپوینت، جزوه و سایر مواردی که برای عموم مناسب بود رو می شد فروخت، پورسانت های خوبی داشت. دیگه یاد گرفته بودم که وقتی چیزی رو می خوام تا بتونه نیاز منو براورده کنه، باید توی گوگل سرچ کنم تا حداقل بشه از اون طریق راهکاری چیزی پیدا کرد همین کار رو کردم.
با این روش تونستم وبلاگ هایی رو پیدا کنم که می شد محصولات رو اونجا برای فروش بزارم، اون هم یه مدت کار کردم به این صورت که یک محصول رو توی وبلاگ معرفی می کردم و چند روزی منتظر می موندم ببینم چه اتفاقی قراره بیفته ولی آب از آب تکون نمیخورد چون انتظار داشتم با یک حرکت، بشه فروش میلیونی ثبت کرد...
دیگه متوجه این نبودم که باید فعالیتم رو بیشتر کنم تا بتونم حداقل به اون چیزی که می خوام برسم، همینطوری باز ادامه می دادم ولی فایده نداشت اونم باز یه مدت ترک فعالیت کردم و رفتم به اون یکی سایت که مربوط می شد به فروش محصول، سایت رو باز کردم وارد پنل کاربری که شدم یه مبلغی به چشمم خورد پورسانت فروش بود ولی رنگش قرمز هست، اون موقع نمی دوستم چرا اینطوریه، بعد چند روز دوباره وارد پنل شدم، یکم سایت رو زیررو کردم متوجه شدم که یک محصول از سایتم فروش رفته ولی برگشت خورده و برای من تبدیل به بدهی شده، یه جورایی برام تبدیل به جرقه شد و باعث شد جستجو رو توی گوگل بیشتر کنم که یه راهکاری بشه پیدا کرد
همینطورم شد بعد از کلی گشت و گذار تونستم یه سایتی رو پیدا کنم که بازدید خیلی خوبی داره، تعداد بازدیدها رو زنده نشون میداد، من هم هیجان داشتم؛ هم استرس، هیجانش برای این بود که سایت عالی گیرم اومده استرسشم واسه پولی بود که باید برای ثبت تبلیغ پرداخت میکردم چون میترسیدم که پولم بره و فروشی نداشته باشم، ولی باز با همون دودلی که داشتم تبلیغم رو ثبت کردم، نتیجه برای اولین تبلیغ بد نبود همون روز تو پنل سفارش ثبت شد ولی پورسانتش کم بود اما تبدیل به برگشتی شد
سایت هم یه جوری بود که میشد با پرداخت یک مبلغی، آگهیتو برای چند لحظه بیاری اول آگهی های صفحه نخست، مثل نردبان دیوار اون موقع یادم نمیاد سایت دیوار وجود داشت یا نه اگر هم بود فک نکم مثل این میشد ازش فروش داشت، من هر روز محصول جدید تو سایت آگهی میزدم، طوری که اون روز یک الی دوتا فروش برام ثبت میشد اسم محصولات رو یادم نیست ولی یکی رو خوب یامه اونم بخاطر این که پورسانتش خیلی خوب بود، یه تخت و خواب بادی بود قیمتش حول و حوش ۵۰۰ شصد، و پورسانتش ۶۰ تومن میشد، من برای این محصول به ذهنم رسید که باید پول بیشتری بابت تبلیغش خرج کنم چون دیگه پولی که نصیبم میشد بابت فروشش به صرفه بود
نتیجه عالی شد هر روز دو تا سه فروش برام تو پنل ثبت میشد، و من که قبلش حقوق کارگریم روزی تقریبا ۱۵ تا ۲۰ تومن بود الان خیلی راحت تونستم روزی ۶۰ تا ۱۸۰ کار کنم، تجربه خوبی شد برام چون موفق شده بودم به اون آرزویی که داشتم برسم حالا هرچند کم ولی از نظر ذهنی تونسته بود من رو تو حاشیه امنیت بزاره، به طوری که دیگه از بیکاری نمیترسیدم و میدونستم که میتونم از این راه پول دربیارم خیالم از این بابت راحت بود، اینطوری شد که من برای همیشه این راهو انتخاب کردم چون قبلش گفتم دوست نداشتم کسی بهم دستور بده، دوست داشتم خودم هر موقع که لازم بود و مغزم دستور داد، کارم رو انجام بدم و در کل خودم آقا بالاسر خودم باشم
در آخر به این نتیجه رسیدم که اون ترسام بابت هزینه کردن منطقی بودش ولی مهم نبود این راه بهم نشون داد برای چیزی که می خوام به دست بیارم باید خرج کنم، چیزایی که وقتم رو می گیره و فقط زمان رو ازم سلب می کنه ازش دوری کنم تا به اون ایده آل خودم برسم ولی همیشه نباید انتظار اینو داشت که یک شبه ره صد ساله رو رفت، باید تلاش کرد، راه های زیادی رو امتحان کرد برای این که به نتیجه رسید، و این که بابت هرکاری می خواید شروع کنید باید تحقیق کرد، حالا از طریق گوگل یا به هر شکل دیگه ایی که به ذهنتون می رسه این کار رو انجام بدین راهتون هموار میشه حتما...
امیدوارم براتون جالب بوده باشه