مطلب ارسالی کاربران
آنالیزفنی:رئال مادرید-بارسلونا
آنالیزفنی: رئال مادرید-بارسلونا
یک/مشکل بزرگ رئال-خطوط را درست بچین: اصولا تیمهایی درفوتبال سیستم هایی با چندخط عرضی وبدون>>بازیکنان میان خطی<<طراحی می کنند که درفازدفاع ازروش تجمع وفشردگی استفاده کرده و چنان خطوط،مخصوصا خط هافبک ودفاع را به هم نزدیک می کنند که هیچ گونه>>گپ<<ی بین این خطوط وجود نداشته باشد و به اصطلاح فشردگی خطوط باعث خفگی فضا شود.. ولی وقتی این استراتژی سیستماتیک توسط فلسفه دفاع>>نیمه باز<<رئال مادرید مورد استفاده قرارمی گیرد،باعث بروز مشکلاتی می شود. به گل اول بارسلونا دقت کنید: روبرتو درفضای بین خط هافبک و دفاع رئال ایستگاه مقصد توپ می شود،درشرایط عادی کاسیمیرو به عنوان پست شش که درفازدفاع ملقب به مدافع میان خطی است یا بین کانال انتقال توپ اینیستا-روبرتو دیوارمی شود ویا روی روبرتو پرس کرده ومانع ازتصمیم گیری تهاجمی وی می شود اما وقتی کاسیمیرو درترکیب نیست و وقتی خطوط قراراست قطع حمله داشته باشند باعث می شود راموس با ترک منطقه خود به پرس مهاجم صاحب توپ حریف بپردازد. نتیجه؟یک >>در<<بین مارسلو-واران برای حرکت سوارز وگلزنی وی بازمی شود. گلهای سوم وچهارم: بازنیزدقیقا بازیکنی که پاس گل را می دهد >>مهاجم میان خطی<<است که جلوی خط دفاع رئال مادرید آزادی والبته زمان تصمیم گیری دارد.. پس وقتی با دفاع خطوط سه گل مشابه تاکتیکی می خوری یک حکم شکل می گیرد: استراتژی دفاعی اشتباه!!.. واین چالش درحمله کردن رئال نیزوجود داشت: بازی خطوط به شکل سه خط درسیستم 4 3 3خطی باعث می شود که الف: درهنگام انتقال ازدفاع به حمله، ضدحمله،پست شش که نماد اتصال خطوط وطراحی ضدحملات است وجود نداشته باشد تا بتواند سرعت فردی رونالدو-بیل را با سرعت انتقال وضعیت-توپ همراه سازد و ب: هنگام حمله مستقیم برپایه بازیسازی ازعقب،خط هافبک درعرض هم قرارمی گرفتند و فاصله زیادی با خط حمله شکل می گرفت و عملا بازی ترکیبی درکانال های طولی حذف می شد زیرا ایستگاهی بین این خطوط برای این کاروجود نداشت واین مسئله دقیقا به سیستم خطی ربط دارد که با حذف>>shutler<<ها که روی دست چپ وراست پست شش درعمق بازی می کنند و وظیفه اتصال خطوط و انجام تاکتیکهای بین بخش طراحی وبخش تمام کنندگی درحمله که بخش توسعه حمله است را برعهده دارند مسئله اتصال بازی درزمین خودی به 1/3هجومی با چالش همراه می شود. این امرباعث می شود که چنانچه دیدیم اکثریت پاسهای طولی مودریچ وکروس،پاسهایی بالای 35مترباشد که بصورت اتوماتیک خطای مبدا-مقصدی بیشتری را شامل می شود.. گزاره عدم استفاده بنیتزازپست شش می توانست درپایان بازی مدال شجاعت را برای وی به همراه آورد ولی محاسبات اشتباه باعث ملقب شدن رافا به احمق شد..
دو/رازبارسای انریکه-نفردوم،سپس نفرسوم ودرصورت نیازنفرچهارم: مهمترین نکته برای تیم بارسا به عنوان بهترین تیم بازی درطول جهان مسئله تعدادبالای کارهای ترکیبی است. برای رسیدن به این منظور،انریکه تغیراتی نسبت به >>سه گانه بگیر دیگر<< گواردیولا به وجود آورده،تفاوتی که دلیل اصلی برد و کیفیت بالای حملات ترکیبی بارسلونا درال کلاسیکو بود. پپ گواردیولا اعتقاد داشت بازیکن راس درهروضعیت بازیکن صاحب توپ است که نسبت به وی دو بازیکن درخط عرضی او ویک بازیکن درخط طولی ش قرار می گرفتند. این یعنی دو گزینه بازی عرضی ویک گزینه بازی طولی برای بازیکن>>راس<<. به این ترتیب تیم با افزایش مالکیت درکانالهای عرضی مواجه شده وپیرو آن بازی محبوب گواردیولا یعنی بازی>>موقعیت محور<< که تلاشی است برای عبور ازموقعیت های با درصد خطرکم برای رسیدن به موقعیت های صددرصدی شکل می گیرد.. این مبنای بازی توسط تیتو وتاتا هم به عنوان>>سبک برنده<<مورد استفاده قرارمی گرفت تا اینکه نوبت به انریکه رسید و وی اساس بازی را تغییر داد. طبق مانیفست تاکتیکی لوچو،بازیکن صاحب توپ بازیکن>>راس<<است که نسبت به وی یک بازیکن درکانال عرضی و دو بازیکن درکانال طولی قرارمی گیرند. این یعنی یک گزینه پاس عرضی و دو گزینه پاس طولی. این دیدگاه که دقیقا برعکس افکارپپ فیلسوف است باعث شده بارسا چنانچه دریک سال ونیم گذشته دیدیم والبته اوجش درالکلاسیکو نمایش داده شد،تیمی باشد سرعتی-ترکیبی در کانالهای طولی زمین،بهترین تیم دربازی عمقی،دریک دوی عمقی،درخلق فضای متحرک عمقی،دربازی بدون توپ عمقی،در ایجاد اشکال هندسی عمقی،که نمونه مثال زدنی اش، زدن چهارگل روی بازی ترکیبی درکانالهای طولی درمصاف شنبه شب برابر تیم بنیتز بود،مربی که به استاد تاکتیک های دفاعی مشهور است... اما انریکه این فلسفه فنی را درقالب چه الگو وتاکتیکی که شامل جزئیات می شود را درزمین پیاده می کند: دستور شماره یک درهنگام انتقال طولی توپ،>>دبل پویت<<خطوط است ،یعنی گروه های دونفره درخط های هافبک وحمله که توانایی ترکیب سازی را با هم داشته باشند. اصولا یکی ازمهمترین شاخصه های خرید بازیکن درفوتبال روز دنیا مبحث>>قابلیت ترکیب سازی وترکیب شدن<<بازیکنان است.. مثلا تیمی که می خواهد یک بازیکن پست 10بخرد ابتدا تمام خصوصیات بازیکن مورد نظر را با خصوصیات بازیکنان قدیمی تیم درپست های هشت ونه که درطول بازی ارتباط مستقیم تاکتیکی با وی را دارند را مورد تحلیل وتطبیق قرارمی دهد ودرصورت کسب نمره بالای >>92<<درنرم افزار شرکت optaاقدام به خرید این بازیکن خواهند کرد زیرا داده های تحلیلی اعلام می کنند که این بازیکن مثلا با بازیکن پست هشت قابلیت ترکیب سازی دارند.. بارسای انریکه در هردو خط هافبک وحمله یک زوج>>دبل پویت<<ی فوق العاده را درترکیب خود می بیند. راکیتیچ-اینیستا به عنوان پست های هشت وده تیم درخط میانی که اساسا مبانی دبل پویت براساس ترکیب این دو پست شکل گرفته است و دبل پویت نیمه کلاسیک-نیمه مدرن سوارز ونیماردرخط حمله. درواقع طریقه استفاده انریکه ازیک دبل پویت درخط حمله ای سه نفره حرکتی ماجراجویانه درغیاب مسی بود که درالکلاسیکو نهایت کیفیت خود را نشان داد. چرا ماجراجویانه و به چه علت بصورت تلفیقی ازکلاسیسم-مدرنیسم؟؟ انریکه با قراردادن یک زوج درخط حمله ای سه نفره عملا یک نفر>>روبرتو<<را ازفعالیت پوزیشنی حذف کرده تا برای دونفر>>نیمار وسوارز<<فضای آزاد ایجاد شود. این مسئله ماجراجویانه دلیل می شود که روبرتو برای خدمات دادن درکل عرض بین خط هافبک وحمله خودی بازی کند والبته با آمارپنج پاس گل موفق هم نشان دهد.. درسوی دیگر این زوج سازی حمله درسیستم های دو مهاجمه کلاسیک یک اصل است اما با دو بازیکن متفاوت ازلحاظ خصوصیات. یک سایه ویک هدف.. درحالی که دبل پویت مدرن بارسلونا شامل دو مهاجم پویا وبا توان حرکتی بالا برای استفاده ازکوچکترین فضاها است.. دو مهاجم شبیه به هم ولی به جای خنثی کردن همدیگر،به کامل کردن هم پرداخته اند.. بخش بعدی درمرحله حمله بارسلونا>>اضافه شدن نفرسوم<<است که به دبل پویت اضافه شده تا یک مثلث خلق شود.. برخلاف سیستم گواردیولا که نفرسوم ازهمان خطی که توپ تحت تملکش بود برمی خواست وبه همین دلیل اکثرمثلث ها درعرض شکل می گرفتند والبته شکل پوزیشنی بارسا هم به تعدادی قطعه مثلثی می مانست ولی درسیستم انریکه،نفرسوم برای ایجاد مثلث ازعقب توپ می آید وجلوی توپ استقرارپیدا می کند.. اضافه شدنهای مدافعان چپ وراست به دبل پویت میانه میدان و حمله با ایجاد مثلث،اضافه شدن روبرتو یا راکیتیچ به دبل پویت خط حمله و تک به تک شدن بعد ازانجام مثلث ازگونه های مختلف نفرسوم درحمله بارسا است.. حدود 90درصد حملات بارسلونا دربازی با رئال وعموما کل بازیها با دبل پویت ها ومثلث ها و انتقال توپ ازیک دبل پویت به یک دبل پویت یا مثلث شکل می گیرد اما انریکه ازنفرچهارمی هم برای ده درصد دیگراستفاده می کند. عموما نفرچهارم دراکثروضعیت ها هنگام تجمع دفاعی حریف وارد می شود و شرایط ایجاد پوزیشنی هندسی را درقطعه های هجومی مختلف زمین انجام پذیرمی سازد.. نکته مهم برای بحث نفرچهارم این است که این عمل اضافه شدن براساس فرم های ازپیش طراحی شده ای مانند اضافه شدن روبرتو به خط هافبک وتبدیل یک لوزی یا اضافه شدن راکیتیچ به خط حمله وایجاد یک مربع درقلب تجمع های دفاعی حریفان صورت می پذیرد.. برنامه ای مدون ازسوی انریکه درفازحمله بصورت حرکات طولی که تیم را درامرانتقال سریع توپ بسیارخطرناک کرده است.
سه/استراتژی برنده،وضعیت بازنده: دربازی شطرنج همواره مهره سفید به علت انجام حرکت اول صاحب پوزیشنی تهاجمی و به اصطلاح برنده است زیرا همواره یک حرکت جلوتراست.. مهره سیاه هم مدام درطول بازی برای گرفتن یک مساوی عملیاتهای ترکیبی حمله حریف را با دفاع کردن ناقص می کند.. انتظار ازبنیتزنیز دراین بازی به عنوان شطرنج بازصاحب مهره سفید یک استراتژی عالی،یک شروع بازی فوق العاده و پیرو آن ایجاد وضعیت برنده درطول بازی بود. اما استراتژی اشتباه باعث فکرکردن مهره سیاه به تهاجم شد زیرا دردفاع فشاری روی خود احساس نمی کرد،درواقع نکته مهم این است که هیچ شطرنج بازسفیدی بازی دفاعی نمی کند اما بنیتزاین اشتباه را که همان خودکشی استراتژیک بود انجام داد وباعث باختن وضعیت وپیرو آن نتیجه شد.. درواقع هرگزاین مهم نیست که شما چه تعداد استراتژی وگشایش تاکتیکی بلد هستید بلکه مهم طریقه استفاده ازآنهاست. چنانچه اگرمهره سیاه نیزدرجواب گشایش دفاعی سفید،یک گشایش دفاعی اتخاذ می کرد عملا اشتباه بزرگتررا مرتکب می شد. بارسا دردقیقه 11گل زد زیرا به محض بازیخوانی گشایش اشتباه رئال،حمله کردن را به شاه-قلعه وصرف وقت استراتژیک درزمین خودی ترجیح داد.. 200پاس بیشترگواهی بهتری براین گزاره است... من دراین رابطه داشتن قدرت تبین استراتژی برطبق وضعیت های مختلف وبازیخوانی قوی،ذهن مخاطب را به بازی رفت نیمه نهایی لیگ قهرمانان 2010می برم،جایی که اینتربا مورینیو دفاعی سه بریک برد و این نتیجه را مرهون بازی تهاجمی وفشارزیاد خود بود.. بنیتزیک کاراکتربد البته برای رئال نخواهد بود اگربه وی فرصت اشتباه کردن داده شود.. نابغه ها نیازبه اشتباه کردن دارند...
آنالیزور:مجتبی مرشدنژاد