اختصاصی طرفداری-بزرگترین بازیکنی که کنارش بازی کرده ای کیست؟ سوالی که خبرنگار از تیری آنری می پرسد و آنری که با دل پیرو، پیرس، ویرا، مسی، ژاوی، اتوئو، اینیستا، پویل، زلاتان و بالاتر از همه با زیدان بازی کرده است، پاسخ می دهد:"دنیس برگکمپ"
دنیس نیکولاس برگکمپ، پسرکی خجالتی و "لوس" که در دهم می 1969 در آمستردام چشم به جهان گشود. پدرش عاشق دنیس لاو بود و به همین خاطر اسم دنیس را برای او انتخاب کرد. خیلی زود به مدرسه فوتبال آژاکس رسید، به خاطر گوشه گیر بودنش ارتباط خوبی با دیگر بچه ها نداشت و غالبا مورد تمسخر آن ها قرار می گرفت، اما وقتی بحث فوتبال در میان بود او یکه تازی می کرد. یک روز عصر یوهان کرایف افسانه ای که سرمربی وقت آژاکس بود به تمرین تیم زیر 14 سال می رود:
وقتی او آمد کمی دستپاچه بودم، برایم غیرقابل باور بود که او به تماشای تمرین ما آمده است، کرایف که وضعیت مرا دید پیش من آمد و گفت؛ نگران نباش، فقط بازی خود را انجام بده و از آن لذت ببر.
یوهان به بازی او علاقه مند شده بود، چند سال بعد در حالی که فقط 17 ساله بود با جسارتی که خاصِ کرایف بود در ترکیب اصلی آژاکس قرار گرفت. او در آن فصل 14 بار برای آژاکس به میدان رفت، اما فصل بعد شروع شکوفایی برگکمپ بود. دنیس در سال 1987 فصل بسیار درخشانی را پشت سر گذاشت و به هلندی ها نوید ظهور یک فان باستنِ جدید داد. در این فصل آژاکس توانست جام حذفی هلند و جام برندگان جام اروپا را با پیروزی بر لوکوموتیو لایپزیک به دست بیاورد. پیشرفت برگکمپ در آژاکس چشمگیر بود، او از 2 گل در فصل اول و 6 گل در فصل دوم، به 16 گل در فصل سوم حضورش در آژاکس رسید. درخشش این جوان 19 ساله باعث شد خیلی زود به تیم ملی دعوت شود و اولین بازی خود را در مقابل ایتالیا انجام دهد، اما حضور ستاره هایی مثل گولیت و فان باستن باعث شد او از ترکیب تیم ملی در جام جهانی 90 دور بماند. اما این اتفاق هرگز برگکمپ را دلسرد نکرد. او در سال های 91، 92 و 93 به ترتیب با به ثمر رساندن 26، 30 و 33 گل در تمام رقابت ها توانست برای سه فصل متوالی عنوان آقای گلی رقابت های اردیویسه هلند را به دست آورد. درخشش او باعث شد تا اولین تورنومنت مهم ملی خود را در سال 92 تجربه کند. هلند در رقابت های یورو با درخشش و گلزنی های برگکمپ توانست به نیمه نهایی برسد و هلندی ها امیدوار بودند که با فان باستنِ جدید قهرمانی خود در دوره قبلی را تکرار کنند. اما این تیم در نیمه نهایی و در ضربات پنالتی به دانماک-قهرمانی که قرار بود نباشد-باخت و حذف شد.
با پایان فصل 92-93 برگکمپ تصمیم گرفت آژاکس را ترک کرده و به تیم بزرگتری بپیوندد. در آن روزها بازیکنان بزرگی که قصد بازی در تیم های بزرگ داشتند فقط یک مقصد پیش روی خود می دیدند؛ سری آ.
کرایف می خواست او را در بارسلونا به خود ملحق کند:
یوهان همیشه به نوعی از من می خواست به او در بارسلونا ملحق شوم. او همیشه به من می گفت که به هیچ تیمی نروم و اگر قصد ترک هلند را دارم، تنها باشگاهی باید بخواهم به آن بروم بارسلونا باشد.
اما دنیس هم مثل همه ستاره های آن روزها نتوانست در برابر وسوسه سری آ مقاومت کند:
همیشه این احساس را داشتم که می خواهم به ایتالیا بروم، بزرگترین لیگ در آن زمان. نمی خواستم به میلان بروم زیرا گولیت، ون باستن و رایکارد آنجا رفته بودند و من به عنوان یک هلندی چیز جدیدی برای عرضه در میلان نداشتم. انتخاب بر سر یوونتوس یا اینتر به وجود آمد. ما از طرف مقامات اینتر احساس بهتری را بدست آوردیم. آنها وعده های بسیاری دادند که بعد ها درک کردم چیزهایی بود که آنها بیش از اندازه در مورد آن حرف می زدند، اما عمل نمی کردند.
در اینتر به برگکمپ قول داده شده بود که تیم بازی هجومی را در دستور کار قرار خواهد داد، همان چیزی که برگکمپ دوست دارد:
آنها این کار را انجام دادند اما تنها برای ماه اول ! این چیزی نبود که من امید داشتم.
فصل اول حضور او در اینتر تقریبا بد بود. او خوب گل می زد اما نتوانست درخشش های چشمگیر خود در آژاکس را تکرار کند. فصل دوم اما بد نبود، فاجعه بود!
روزهای بد او در اینتر باعث شد رسانه های ایتالیایی به شدت به او بتازند، در یک اقدام تعجب برانگیز یکی از رسانه ها که هر هفته جایزه "احمق هفته" را به صورت نمادین به ضعیف ترین بازیکن هفته اهدا می کرد، نام این جایزه را به "برگکمپ هفته" تغییر داد!
فشار رسانه های ایتالیایی برای او غیر قابل تحمل شده بود. برگکمپ بعدها در مقایسه رسانه های ایتالیا و انگلیس گفت که انگلیسی ها آنقدر که می گویند بد نیستند. معتقد بود در 8 هفته ابتدایی که او نتوانست برای آرسنال گلزنی کند، انتقادهای رسانه های انگلیسی شروع شد اما این انتقادها بسیار منصفانه تر و قابل تحمل تر از ایتالیا بود:
در ایتالیا کافی بود یک بازی بد باشم، آن ها تا روزها دست از سرم برنمی داشتند و همیشه می خواستند مرا بابت آن بازی مورد بازجویی قرار دهند. آن ها حتی به این هم اکتفا نمی کردند، بعضا حرف های خنده داری گفته می شد؛ یکبار که موهای خود را کوتاه کردم آنها گفتند موهای من در حال ریختن است زیرا نمی توانستم از عهده کار خود بر آیم !
همه این اتفاقات باعث شد تا رابطه برگکمپ و اینتر خیلی زود به پایان خود نزدیک شود.
اما در انگلیس، آرسنال همکاری خود با جورج گراهام را قطع کرده بود و در دوره گذار قرار داشت. بعد از رفتن گراهام، "بروس ریوچ" برای مدت کوتاهی مربی آرسنال شد. نتایج او متوسط بود و در چند هفته ای که سرمربی آرسنال بود نتوانست کار خاصی انجام دهد. ریوچ به حدی معمولی بود که بسیاری از هواداران جوان آرسنال حتی اسم او را هم نشنیده اند، اما او کاری خاص در آرسنال انجام داد، ریوچ برگکمپ را به آرسنال آورد!
قصد ترک اینتر را داشتم، به محض اینکه فهمیدم از آرسنال پیشنهاد دارم به هیچ تیم دیگری فکر نکردم.
ماسیمو موراتی که از این انتقال خوشحال به نظر می رسید در مصاحبه ای گفت ریوچ! تو خوش شانس خواهی بود اگر برگکمپ 10 گل برای آرسنال بزند!
در روزهای اول به نظر میامد حرف های موراتی درست باشد. دنیس در 8 بازی ابتدایی خود برای آرسنال گلی نزد اما بالاخره در بازی با ساوتهمپتون پایش به گلزنی باز شد.
در ابتدای ورودم به خوبی نمی دویدم و زیاد با نوع بازی هماهنگ نبودم زیرا سازگاری من با لیگ برتر قدری طول می كشید . فشار زیادی بر روی من بود و همیشه می دیدم كه روزنامه ها می گویند برگكمپ چند ساعت زمان می خواهد تا گلزنی را شروع كند خوشبختانه در دیدار مقابل ساوتهمپتون بالاخره توانستم و به محض اینکه كه گلزنیم شروع شد فشارها نیز كنار رفت.
برگکمپ توانست به خوبی خود را با آرسنال تطبیق دهد، او در آن فصل در 75 درصد گل های آرسنال تاثیر مستقیم داشت!
سال بعد آرسن ونگر به آرسنال اضافه شد و این یعنی اوج دوران فوتبالِ دنیس برگکمپ. او زیر نظر آرسن ونگر به یک پست دهِ مهار نشدنی تبدیل شد. برگکمپ با ونگر سه بار لیگ برتر، چهار بار اف ای کاپ و سه بار کامیونیتی شیلد را برد. چهار عنوان نایب قهرمانی لیگ، یک نایب قهرمانی لیگ قهرمانان، دو بار تکرار عنوان دوگانه برای آرسنال و قهرمانی بدون شکست در فصل 2004 به خوبی ثمره حضور برگکمپ در آرسنال را نشان می دهد.
فصل 97-98 یکی از موفق ترین سال های حضور برگکمپ در آرسنال بود. او در این فصل علاوه بر فتح دوگانه داخلی با آرسنال، توانست به عنوان سومین بازیکن برتر فوتبال دنیا شناخته شود:
در خلال نیمه اول فصل 97-98 بهترین دوره فوتبال حرفه ای خودم را سپری كردم ، هر كاری كه می خواستم می كردم ، بدنم فوق العاده آماده بود و همه چیز برای من خوب پیش می رفت . روی فرم بودم و سالی استثنایی برای من بود.
ونگر نیز با او موافق است و درباره آن سال رویایی اینگونه می گوید:
او در خارج از محوطه جریمه گلزنی می كند ، درست مانند یك هافبك . همچنین بسیار كمتر از دیگران به توپ ضربه می زند تا گل زنی كند ، تنها یك ضربه در حالیكه دیگران دو یا سه ضرب نیاز دارند . او بهترین دوران فوتبالش را سپری می كند و فكر نمی كنم كسی بهتر از او وجود داشته باشد.
در همان فصل برگکمپ بهترین بازیکن لیگ جزیره شد و علاوه بر این ها او توانست در برابر لستر هت تریک کند، یک هت تریک ویژه! سه گلِ برگکمپ در این بازی به عنوان اولین، دومین و سومین گل برتر ماه انتخاب شدند!
داستان اکثر گل های برگکمپ مثل همین سه گل به لستر بود، او به سختی می توانست گل معمولی بزند! گل های برگکمپ همیشه خاص بودند، یکی از بهترین گل های برگکمپ-که از او به عنوان خدای کنترل توپ یاد می شود- و شاید یکی از بهترین گل های تاریخ، گلش به نیوکاسل بود:
اولین فکر من این بود که قصد دارم هر کاری که لازم است انجام دهم تا این توپ وارد دروازه شود 10 یارد قبل از آنکه توپ به من برسد تصمیم خود را گرفته بودم که دفاع را دور بزنم. اگر خودتان برای زدن چنین گلی تلاش نکرده باشید هیچوقت نخواهید فهمید که زدن چنین گلی چقدر سخت است.
ونگر در مورد این گل می گوید:
یك گل دنیس برگكمپی! او فقط گل زیبا به ثمر می رساند . اگر كسی بخواهد بهترین گل های تاریخ را جمع آوری كند بی شك یكی از گل های رده بالا همین گل است.
اما از نظر خودِ برگکمپ، بهترین گلش، گل به آرژانتین در جام جهانی بود:
گل مقابل آرژانتین برترین گل من است. گلی مانند آن، به سبک من، در آن مرحله. عکس العمل من بعد از گل احساسی بود زیرا رویای جام جهانی را بیاد آورد که از هفت - هشت سالگی در ذهن داشتم. چطور آن را انجام دادم؟ اول یک ارتباط چشمی با فرانک دی بوئر وجود داشت، او حرکت را شروع کرد تا توپ را به من برساند. سپس با نهایت سرعت دویدم و 6 یارد از دفاع فاصله گرفتم. توپ از روی شانه من در حال آمدن بود. من در یک خط مستقیم حرکت کردم، به هوا بلند شدم تا توپ را بگیرم، کاملا در اختیار خود در آوردم. ضربه دوم به توپ آن را به داخل آورد تا مطمئن شوم روبرتو آیالا از جریان بازی کنار رفته و زاویه بهتری را مقابل دروازه دارم، من تیر آن طرف را نشانه گرفتم و ضربه خود را به آنجا فرستادم. بعد از تماس دوم با توپ می داتستم که نمی تواند اشتباه پیش برود، هیچ شانسی برای جبران حتی یک اشتباه وجود نداشت!! شما باید هرچه در توان دارید مطلقا بدهید، به مانند اینکه مسیر زندگی شما را در به سوی این موقعیت هدایت کرده است.
گلی که با فریادهای دیوانه وار گزارش گر بازی همراه شد؛ دنیس برگکمپ، دنیس برگکمپ، دنیس برگکمپ.... و گلی که به عنوان یکی از برترین گل های تمام ادوار جام جهانی شناخته شد.
موفقیت های برگکمپ در آرسنال ادامه داشت و تمدید قراردادهای متوالی با او باعث شده بود در سال 2005 او دهمین سال حضورش در آرسنال را تجربه کند، در یکی از بازی های آن فصل آرسنال توانست با نتیجه قاطع 7-0 اورتون را شکست دهد، 4 پاس گل و عملکردی درخشان باعث شد هواداران یکصدا شعار "یک سال دیگر" را سر دهند و از اسطوره خود بخواهند تا تیم خود را ترک نکند:
سخت است كه احساسی نشوید وقتی همه ورزشگاه یك صدا فریاد میزنند یك سال دیگر بمان . من تصمیمم را گرفته ام و این تشویق ها مرا روشن تر كردند . همچنین اگر هواداران كوچكترین شكی دارند باید آن را دور بریزند . در نظر من وقتی هواداران فكر می كنند من یك سال دیگر میتوانم بازی كنم پس دلیل برای انجام ندادنش نیست . این دیدگاهی فوق العاده برای من است.
در سال 2006 یازده فصل همراهی آرسنال به پایان رسید و دنیس پس از آن فینال دراماتیك مقابل بارسا از دنیای فوتبال خداحافظی كرد تا پایانی بزرگ به 20 سال زندگی فوتبالی كه سرشار از گلهای زیبا و لحظات شگفت انگیز بود بدهد . بیش از 700 بازی برای باشگاه هایش و تیم ملی هلند انجام داد ، 271 گل به ثمر رساند و می توان گفت به همین مقدار نیز پاس گل داد .
آرسن ونگر دنیس را بعد از پیروزی آرسنال مقابل وست بروم ویچ ستود . بازی كه در بهار 2006 انجام شد و یكی از آخرین بازی های حرفه ای دنیس بود .
هوش و كلاس بالا . كلاس بازی به اینكه با توپ چه كار میتوانید انجام دهید مرتبط است ، اما هوش باعث می شود تا شما از تكنیكتان در موثرترین راه استفاده كنید . كاری كه او همیشه با توپ میكرد یك سر و یك مغز داشت ! و تكنیكش همواره این اجازه را به او می داد كه ببیند و هر آنچه میخواهد با توپ انجام دهد را تصمیم بگیرد.
در سال 2006 باشگاه آرسنال همزمان با افتتاح ورزشگاه اشبورتن گرو یک بازی خداحافظی باشکوه برای برگکمپ ترتیب داد تا او در آخرین بازی خوددر مستطیل سبز رودرروی تیم سابق خود آژاکس قرار بگیرد و به 20 سال دوران طلایی خود در فوتبال پایان دهد.
فتح لیگ و جام حذفی (2بار) هلند، قهرمانی در جام برندگان جام اروپا و جام یوفا با آژاکس، قهرمانی جام یوفا با اینتر، قهرمانی لیگ برتر انگلیس (3 بار)، اف ای کاپ (4بار)، کامیونیتی شیلد (3 بار)، نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا و مقام چهارم جام جهانی از افتخارت تیمی دنیس برگکمپ است. در مورد افتخارات فردی هم می توان به عناوین بازیکن جوان فوتبال هلند، برترین گلزن لیگ هلند (3بار)، برترین بازیکن فوتبال هلند(2 بار)، برترین گلزن تاریخ تیم ملی هلند ( در فاصله سال های 98 تا 2003)، سومین بازیکن برتر جهان(1992)، دومین بازیکن برتر جهان(1993)، بازیکن ماه لیگ جزیره(4 بار)، حضور در تیم منتخب لیگ جزیره، بازیکن فصل لیگ جزیره، بهترین بازیکن لیگ جزیره از نگاه بازیکنان، برترین گل فصل لیگ جزیره( 2 بار)، حضور در تیم منتخب جام جهانی 98 و حضور در لیست 100 نفره برترین بازیکنان تاریخ به انتخاب پله اشاره کرد.
وقتی از برگکمپ صحبت به میان می آید، نمی توان از فوبیای او به پرواز حرف نزد، ظاهرا او در یک سانحه هوایی خواهر خود را از دست داده بود و بعد از آن اتفاق هرگز سوار هواپیما نشد، برگکمپ در این مورد می گوید:
خیلی ها فكر می كنند من اصلا با هواپیما سفر نكرده ام، اما من قبلا پرواز كرده ام . خیلی ناگهانی این تصمیم را گرفتم كه دیگر سوار هواپیما نشوم زیرا فهمیدم كه پرواز كردن در بازی من تاثیر بسیاری می گذارد . همیشه قبل از بازی نگران پروازم و در خلال بازی نیز نگران پرواز بازگشتم ! این نه برای من خوب است نه برای باشگاهم. من تصمیم گرفتم كه دیگر پرواز نكنم و وقتی نتیجه این تصمیم را دیدم فهمیدم كه تصادفی نیست . زیرا من بهترین دوران حرفه ایم را در آرسنال وقتی سپری كردم كه دیگر با هواپیما سفر نمی كردم . درست است که برخی بازی ها را از دست می دادم اما ممكن بود در همان بازیها مصدوم هم بشوم!
اما...چه نیازیست به پرواز ؟ وقتی می توانی روی آب قدم بزنی...