مطلب ارسالی کاربران
مستعمره زبانمان هستیم و چیزی از خود نداریم !!!
مستعمره زبان مان هستیم
و چیزی از خود نداریم!
به قلم : امید فراغت
چه بنویسم!؟ اگر انگلیسی ها فوتبال را کشف نمی کردند آیا ما می توانستیم فوتبال را کشف کنیم ؟ قاعدتا خواهید گفت.....!
فوتبال و قوانین مربوط به آن وارداتی است. یک کشف و طراحی بیرونی، ما فقط شبیه سازی کرده ایم و آن را بازی می کنیم!
برای همین است که در بازه های مختلف زمانی طراح و یا مربی بیرونی وارد می کنیم تا بتوانیم سطح کیفی خود را ارتقاء بدهیم.
به همین سادگی باید پذیرفت که ما چیزی از خود نداریم ! و هر آنچه که هست یک شبیه سازی ساده است که به تبع یک مدل و مدل های مختلف در حال اجرای نمایشی هستیم که سناریوی آن در بیرون مرزها نوشته شده است لیکن به دلایلی نمی توانیم این مدل ها را به اجرای درست بگذاریم.
چه بنویسم!؟ از پیوستگی محرومیت ها که به تبع قیاس ها به وجود آمده است ذائقه های من و من ها را دگرگون ساخته است و ذائقه اکنون ذائقه گذشته نیست که سرخوشی برای من و من ها به همراه بیاورد.
یک طرف فوتبال آمریکایی و اروپایی و در طرف دیگر فوتبال ایرانی! و به من و من ها هم می گویند بضاعت ما همین است.
گویش ها و حماسه سازی هایی که فقط مصرف داخلی دارد و بس! لیکن دیالوگ ها به گونه ای است که یاد شعری در گذشته می افتم که بعد هر فوتبال گل کوچیک اگر برده بودیم ، می گفتیم « ما بردیم ما بردیم چلو کباب رو ما خوردیم» و اگر هم باخته بودیم ، می گفتیم « ما باختیم و ما باختیم آمریکا رو ما ساختیم!»
گناه من چیست که جای جوان آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی، فرانسوی، سوئدی، سوئیسی و ....نیستم ! شرح حال آن ها و تصاویر توسعه گرایی آن ها را از قاب رسانه ها می بینم و می شنوم و این افسوسی است که دامن من و من ها را گرفته است و از فرط گرسنگی و تشنگی باید به غذاهای تکراری بسنده کنیم.
واقعیت ها را می پذیرم اما وقتی قواره دهان مان قد بلندتر از عملکردهاست ، کمی توهم خود شیفتگی به من دست می دهد!
چه بنویسم!؟ که باید هر پنج سال یک بار شاهد یک دربی به اصطلاح زیبا باشیم ، به اروپا و آمریکا کاری ندارم اما با توجه به قرابت با آسیایی ها متاسفانه نه چین، نه کره جنوبی، نه ژاپن،نه مالزی ، نه سنگاپور و نه ....هستیم!
پس به کدامین مدل و طراحی خویشی داریم؟ که اینگونه حماسه سازی ها و قهرمان بازی ها ، پیوسته در دهان مان خیس می خورند و جوانه می زنند!
شاید به دلیل رکودهای عمیق فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ورزشی و به عبارتی بیکاری تکراری که به علت خودمحوری، خودگویی،خودخوری و ....و همچنین حماسه سازی ها و قهرمان سازی هایی که فقط مصرف داخلی دارند و برای مشغول سازی اذهانی که نه کتاب ، نه روزنامه و نه مجله می خوانند به دنبال تک بازی هایی نظیر دربی و دربی ها می گردیم که هیچ عرضه می کنند و این هیچ همانند « خمیری » است که مدت زمانی آن را در دست مان ورز می دهیم تا ما نیز مثل کتاب نخوان ها ، روزنامه نخوان ها و مجله نخوان ها مشغول باشیم.