برای آرسنال 12 ماه اخیر با همه سالهای پیش از آن تفاوت داشت؛نه تنها برای اولین بار در 6 سال اخیر، هیچ ستاره ای امیریتس را ترک نکرد، که خرید اوزیل نشانه تغییر فصل در این باشگاه بود.
1- از بین همه آیین های سرخپوستی، دشوارترین آن، امتحانی است که یک نوجوان برای ورود به دنیای بزرگسالی باید آن را از سر بگذراند؛ رفتن به قلب جنگل وحشی و بازگشتن با یک شکار. آزمونی برای پشت سر گذاشتن دوران کودکی و ورود به دنیایی که هر گام اشتباه، می تواند به پایانی غم انگیز و دردناک تبدیل شود. سرخپوست جوان هرچقدر با شکار بزرگتری برگردد، جایگاه بالاتری در قبیله پیدا می کند و اگر دست خالی و شکست خورده باشد، باید با طعنه های بقیه کنار بیاید، با لقبی همچون "متخصص ناکامی"!
2- دو دیدار پیش روی آرسنال برابر بایرن مونیخ، آزمون بلوغ شاگردان آرسن ونگر است؛ فرصتی برای اینکه توپچی ها نشان بدهند کابوس سال های اخیر را پشت سر گذاشته اند. از آخرین جامی که آرسنال برده، نزدیک به 9 سال می گذرد؛ خاطره ای دور که نسل جدید طرفداران آرسنال (کودکانی مانند کروز، پسر دیوید بکام که همیشه با لباس های بِربِری، روی سکوهای امیریتس دیده می شوند) آن را به یاد ندارند. اما ناکامی بزرگتر، از دست رفتن جایگاه آرسنال در بین بزرگان لیگ برتر و چمپیونزلیگ بود.
همین تابستان قبل کسی نمی توانست تصور کند که توپچی ها تا هفته بیست و ششم لیگ برتر، آن بالاها و در جمع مدعیان قهرمانی باشند و یا در جام حذفی، با عبور از تاتنهام و لیورپول، به فینال ومبلی فکر کنند؛ بس که در این سال ها سقف آرزوهای تیم ونگر کوتاه تر شده بود و در نبردهای کوچک، شکست خورده بودند. همین فصل قبل بود که آنها در FA Cup، مغلوب بلکبرن شدند و جام اتحادیه را با شکست برابر بردفوردسیتی (کسی اسم این تیم را شنیده بود؟) ، ترک کردند.
حتی شکست نزدیک مقابل همین بایرن مونیخ در چمپیونزلیگ هم نتوانست چندان اعتباری برای شاگردان ونگر دست و پا کند؛ چه اینکه شکست بایرن در خانه را بسیاری به حساب غرور و سهل گیری آنها گذاشتند؛ تیمی که در خانه آرسنال به آن راحتی پیروز شده بود و بعدا بارسا را به تحقیرآمیزترین شکل ممکن از چمپیونزلیگ بیرون انداخت، ممکن نبود جز به غرور خود ببازد.
3- از دو دیدار سال قبل آرسنال و بایرن، دنیا خیلی تغییر کرده است؛ آرسنال و بایرن هم. بایرن با معجزه هاینکس، یک سه گانه تاریخی را فتح کرد و میراث او در دست گواردیولا، به تیمی شکست ناپذیر تبدیل شده است. کسی آخرین شکست آنها در بوندس لیگا را به یاد ندارد و دراروپا هم هیچ حریفی جز در فینال، دوست ندارد مقابل آنها قرار بگیرد.
برای آرسنال 12 ماه اخیر با همه سال های پیش از آن تفاوت داشت. نه تنها برای اولین بار در 6 سال اخیر، هیچ ستاره ای امیریتس را ترک نکرد، که خرید مسوت اوزیل، بهترین پاسور فوتبال اروپا و ستاره تیم ملی آلمان، نشانه تغییر فصل در باشگاه لندنی توصیف شد. ونگر در چند فصل اخیر آنقدر ناخن خشکی کرده بود که وقتی حاضر شد برای اوزیل 47 میلیون بپردازد، حتی رئالی ها را هم شگفت زده کرد. "پروفسور" که سال گذشته از "اقتصاد سوسیالیستی" باشگاهش دفاع کرده بود، ناگهان درهای باشگاهش را به روی "بازار"، باز کرد.
این تغییرات بود که باعث شد آرسنالِ این فصل، تیم ترسوی سال های قبل نباشد؛ تیمی که هفته های ابتدایی را در شوک از دست دادن و نخریدن سپری می کرد و هفته های پایانی تنها به این دلخوش بود که سهمیه چمپیونزلیگ را به دست آورده است.
4- وقتی آرسنال در آخرین دیدار مرحله گروهی چمپیونزلیگ مقابل ناپولی شکست خورد تا به عنوان تیم دوم راهی مرحله بعد شود، هوادارانش می دانستند که ممکن است با چه دردسری روبرو شوند و وقتی قرعه بایرن به توپچی ها خورد، خیلی ها ونگر را به باد انتقاد گرفتند که چرا دیدار برابر ناپولی را جدی نگرفت.
اما حالا دیدار برابر بایرن می تواند آغاز یک دوره تازه برای آرسنال باشد؛ تیمی که اگرچه این فصل نتایج خوبی گرفته اما در دیدارهای بزرگ، هنوز بی تجربگی و ناپختگی اش را نشان می دهد. همین هفته قبل بود که آنها در 20 دقیقه، چهار گل از لیورپول خوردند و یکی- دو ماه قبل هم با 6 گل در خانه منچسترسیتی تحقیر شدند.
به این ترتیب، دو دیدار برابر بایرن و صعود به مرحله بعد چمپیونزلیگ، اهمیتی دو چندان و نمادین برای ونگر و شاگردان پیدا کرده است؛ آزمونی برای بلوغ، جنگی برای بقا در بین بزرگان اروپا.
تردیدی نیست که بخشی از موفقیت آرسنال در رقابت های این فصل لیگ برتر، حاصل قرار داشتن تیم های رقیب در دوران گذار است؛ منچسترسیتی، چلسی و منچستریونایتد مربیان شان را تغییر دادند و لیورپول در آغاز یک راه طولانی قرار دارد و این فرصت را برای درخشش توپچی ها فراهم کرده است. اما فصل بعد که رقبا جدی تر و جنگ واقعی تر شود، آنها به سلاح های بیشتری نیاز دارند؛ به خرید ستاره های بزرگتر و حفظ چهارچوب تیم فعلی؛ و این جز با یک "شکار بزرگ" به دست نمی آید؛ مثلا یک جام یا قربانی کردن تیمی مانند بایرن در معبد چمپیونزلیگ؛ این هدیه ای است که جوانان ونگر برای ورود به جمع بزرگان قبیله، باید تقدیم خدای فوتبال کنند.