امین مروتییکی از فاکتورهایی که تیمهای مطرح باید تو خرید بازیکن لحاظ کنن و نمیکنن شرایط روحی و شخصیتی بازیکنه. به خصوص جوون ها رئال به خاطر فشار و حواشی موجو اطراف این تیم معمولا تا چن سال قبل بیشتر آسیب میدید از این قضیه و اغلب بازیکنایی که با قیمت گزاف میخرید نمیتونستن بازی خودشونو ارائه بدن و معمولا افت میکردن. به خاطر همین به باشگاه بازیکن خراب کن معروف شده بود و الان با تغییری که تو ساختار جذب بازیکنش کرده و تغییر فرهنگ سازمانیش شرایط خیلی بهتری پیدا کرده و معمولا جو رختکن رو خیلی خوب مدیریت میکنن با کمک بازیکنایی مثل کریس و راموس. اخیرا این وضعیت که کمتر سالهای قبل تو بارسا مشاهده میشد به این تیم منتقل شده. قبلا بارسا باشگاهی بود که مدل تیم داریش و سبک بازیش رو آدم متفکر و قفوتبال فهمی مثل کرایوف پایه گذاری کرده و اغلب تیمشون از تیم پایه تغذیه میشد که کاملا با فلسفه و فوتبال به شکل این تیم آشنا بودن و فرهنگ سازمانی کاملا مناسب با فلسفه فوتبالش رو رشد داده بود و اگر دست به خرید میزد که اغلب از آمریکای جنوبی بازیکن میگرفت میتونستن با کمترین اصطکاک با تیم هماهنگ شن. ولی الان بارسا داره راهی رو میره که شاید از نظر مالی به نفعش باشه یعنی مدل اقتصادی و برندسازیی که پرز سالهای قبل به به وجود آوردن کهکشانی ها به راه انداخت ولی قطعا از نظر فوتبالی به شدت به ضررشه. اونها هنوز دارن از پایه های تیمی که رایکارد ابداع کرد و به درستی توسط پپ به عرش رسید استفاده میکنن. یعنی اونها هنوز نتوستن بعد از این همه خرج و هزینه جایگزین مناسبی برای بازیکنایی که از دست دادن مثل ژاوی و یا بازیکنایی که به مرز بازنشستگی نزدیک میشن مثل اینیستا و بوسکتس پیدا کنن. هنوز تیمشون داره بر پایه این بازیکنا و البته مسی میگرده و هیچ کدوم از بازیکنایی که با قیمت گزاف خریدن کارایی حتی نزدیک به این بازیکن ها هم نداشتن شاید از تراشتگن بشه به عنوان بهترین خرید بارسا نام برد و یا امتیتی خرید آینده داری نشون میده ولی اکثر خریداشون نتونستن کاری برای رشد این تیم بکنن. به نظر میرسه این باشگاه از فلسفه دلچسبش فاصله گرفته و بعد رفتن نسل عالی فعلی به وضعیت نابهنجاری مواجه بشه. خرید نیمار و معامله ای که حتی پرز هم از اون به خاطر ناشفاف بودن و نادرست بودن دست کشید کاملا گواه روشنی بر این مدعاست.