”زندگی نسنجیده، ارزش زیستن ندارد.“ -سقراط بزرگ
غایت سقراط از بیان سنجش زندگی، اشاره به شناخت بهتر خودتان و جهان اطرافتان است؛ از طریق خودشناسی است که می توان خردمند شد و به سطوح برتری از آگاهی دست پیدا کرد. افراد خردمند معمولا انسان های باهوشی هستند که در زندگی فردی نیز موفق بوده اند. خردمندان بی وقفه در جستجوی دانش هستند و هیچ چیز برای آن ها از این مهم تر نیست؛ زیرا آن ها به این واقعیت پی برده اند که زندگی بدون حکمت، بی معنا و کاملا تهی است. اما چگونه است که یک فرد می تواند خردمند باشد؟ نکات زیر مانند یک راهنمای کاربردی و عملی جهت خردمند شدن برای شما به کار می آیند.
عمل کردن پنج “راز” زیر، به عنوان راهنمایانی برای هدایت شما در مسیر دستیابی به خرد خواهد بود و ممکن است که مسیر زندگی شما را برای همیشه تغییر دهد:
۱-تردید گرایی
دکارت می گوید: “به همه چیز باید شک کرد.”
اولین راز در مورد خردمند بودن، شک کردن به باورهایی است که از طریق سنت ها به شما تحمیل شده اند. هر گونه ایدئولوژی که از درک و خرد خود شما جوانه نزده است، باید صادقانه مورد پرسش و موشکافی قرار گیرد. ایدئولوژی های کهنه قدیمی ها، فقط باعث می شوند در جهل و باور کورکورانه باقی بمانید.
۲-دانش جویی
پیامبر اسلام می گوید: “علم را بیاموزید ولو در چین باشد.”
پس از اینکه به باورهایتان شک کردید، سفر خود را به سوی دانش آغاز کنید. در جسجوی دانش در هر مکان، کتاب و یا مستنداتی که ممکن است مفید واقع شود، بپردازید. اما همیشه به یاد داشته باشید که به طور انتقادی فکر کنید و ذهن خود را برای پذیرش باورهای جدید و تغییر، کاملا باز نگه دارید.
۳-عمل گرایی
بروس لی می گوید: “دانستن کافی نیست؛ باید عمل کنیم. خواستن کافی نیست؛ باید بدست آوریم.”
دانش تنها زمانی به حکمت تبدیل می شود که عملی شود، در غیر اینصورت وجود آن صرفا تحمل یک بار غیرضروری است. بسیاری از مردم به دانش خودشان افتخار می کنند و به موعظه اطرافیانشان می پردازند اما موعظه هایشان هیچ نمود عملی در زندگی خودشان ندارد. اگر می خواهید با خودتان و دیگران صادق باشید، اطمینان حاصل کنید که دانش خود را به تصویر می کشید و ارزش ها و ایده های خود را با روش زندگی تان بیان می کنید.
۴-عبرت آموزی
بهترین آموزگار شما، آخرین اشتباه شماست.
پس از اینکه دانش خود را به کار گرفتید، احتمال زیادی وجود دارد که متوجه شوید اشتباهات زیادی را در مسیر مرتکب شده اید. اگر اشتباه کردید، به یاد داشته باشید که شما هنوز در مسیر هستید. فقط کمی گم شده اید و باید دوباره بدنبال نور بگردید. این باعث نمیشود که تمام راه را برگردید. اشتباه فاجعه نیست. جامعه به ما خورانده که اشتباه کردن چیز بدی است؛ اما افراد خردمند متوجه هستند که اشتباه کردن دقیقا همان چیزی است که به ما کمک می کند تا عاقل تر شویم. جامعه مسیرهای اشتباه زندگی را بر اساس سلیقه جمعی به شما ارائه می کند و به شما اینطور القا می کند که چنین مسیرهایی نباید پیموده شوند. بدین صورت شما مجاب می شوید که نباید هیچ اشتباهی کنید. اما حقیقت این است که مادامی که از اشتباهات درس بیاموزید، خوبند.
۵-رهایی
بودا می گوید: “تنها چیزی را از دست می دهی که بدان چنگ زده ای.”
خردمند ها آنچه را که اهمیتی ندارد رها می کنند. از گذشته با خودتان چه آورده اید؟! مهم نیست که در گذشته چه اشتباهاتی انجام داده اید و یا مرتکب چه شکست هایی شده اید، چه افراد اشتباهی در زندگی تان بوده اند و چه ضعف هایی داشته اید. همانطور که در مورد قبل اشاره شد، از گذشته نیز باید درس بگیرید و آنچه که اکنون در این جا و همین حالا قرار دارد اهمیت دارد. هیچ کس کامل نیست و شکست یک بخش ضروری از زندگی است. پس از گذشته ی خودتان درس بگیرید اما به آن وابسته نباشید، یعنی بیاموزید که آنرا رها کنید و همیشه بدون پشیمانی به سمت جلو حرکت کنید. رهایی گذشته به شما آزادی، انطباق با تغییر و تکامل می بخشد.