طرفداری - آندرس اینیستا، کاپیتان ارزشمند بارسلونا در مصحبه با مجله این باشگاه به مرور سالهای حضورش در لاماسیا پرداخت و چندین بار ابراز امیدواری کرد فوتبالش را در تیم محبوبش به پایان برساند. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این مصاحبه به نقل از وب سایت رسمی بارسلوناست.
در کتابتان ذکر کرده بودید که بدترین خاطره شما در دوران بازیگریتان در بارسلونا اولین شبی بوده که به لاماسیا پیوسته بودید.
شخصا جدایی از خانواده و پدر و مادر آن هم در سن پایین برایم خیلی دشوار بود. با توجه به اینکه زندگی من در شهر به حضور در کنار خانواده و دوستانم خلاصه میشد. به همین دلیل هم ترک آنان خیلی سخت و آن روز، یکی از بدترین روزهای زندگیام بود. با این حال، تلخی آن روز قابل مقایسه با دستاوردهایی که از گرفتن این تصمیم نصیبم شد، نیست.
بهترین خاطره شما از حضور در لاماسیا
بهترین خاطره، دیدن بازیکنیست که حالا هستم، است. نمی توانم تنها یک لحظه را نام ببرم. اگرچه این درست است که روزی که برای اولین بار در تیم اول باشگاه به میدان رفتم، مهمترین لحظهام بوده است. چون سالها رویای آن را در سر میپروراندم و آن روز فرصت تحقق بخشیدن به آن را پیدا کردم.
شما گفتهاید که رفتن به لاماسیا مهمترین اتفاقیست که در زندگی برایتان رخ داده است
با اختلاف. چرا که تمام سالهایی که آنجا بودم به من این اجازه را داد تا به بازیکن و کسی که هم اکنون هستم، تبدیل شوم.
والدین شما چگونه به جداییتان راضی شدند؟
رفتن به لاماسیا تصمیمی شخصی بود که البته با موافقت پدر و مادرم گرفته شد. در سن 12 سالگی، واضح است که والدین شما مخالفت کنند اما من در حال رفتن به جایی بهتر بودم. به باشگاهی که به من فرصت رشد به عنوان یک فوتبالیست و یک انسان را میداد. فکر میکنم پدر و مادرم آن زمان مرا پسری مسئولیت پذیر دیدند و اینکه من واقعا می دانستم از رفتن به بارسلونا چه هدفی دارم، در تصمیمگیریمان اهمیت زیادی داشت.
اگر در شهرتان میماندید، چه کاری انجام میدادید؟
با توجه به خانوادهای که داشتم و شرایط آن زمان، فکر میکنم اگر میماندم درباره صلاحیت و استعدادهای مردم مطالعه میکردم. مدرسه ما چسبیده به خانهمان بود اما طبیعتا اگر مایل به ادامه تحصیل در دانشگاه بودم باید به آلباسته یا دیگر شهرها میرفتم. در شهرهای کوچک شرایط چندان جالب نیست و جوانان معمولا به سرعت شروع به کار میکنند.
قطعا آرزوهای زیادی در زندگیتان دارید اما یکی از آنها بازنشستگی در بارسلوناست...
امیدوارم همینطور شود.
اینکه تمام دوران فوتبالتان را تنها در یک باشگاه بگذرانید، مایه افتخار است؛ نیست؟
خیلی دوست دارم اینگونه بشود. وقتی تازهوارد هستید، نمیدانید در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد اما وقتی چندین سال در یک تیم بازی میکنید، دوست دارید در همان تیم هم بازنشسته شوید. هدفم از همان ابتدای ورود به بارسلونا کسب موفقیت بود و حالا اگرچه موفقیتهای زیادی کسب کردهام اما هنوز قانع نشدهام. لحظات دشواری بود وقتی ترجیح میدادم فقط 10 دقیقه در بارسا بازی کنم تا در تیم دیگری بازیکن ثابت باشم. اما تحمل این دشواریها به من اجازه داد تا چیزهای ارزشمندی را در آینده کسب کنم.
در سن 32 سالگی در اوج دوران فوتبالتان قرار دارید. اما همانطور که می دانید، قسمت اصلی زندگی پس از این به سوی شما خواهد آمد. آیا تاکنون به دوران پس از فوتبالیست بودن فکر کردهاید؟
به این قضیه فکر نمیکنم. بعدها هر اتفاقی ممکن است بیفتد و همهچیز را عوض کند اما در حال حاضر فقط به فوتبال و بارسلونا فکر میکنم. معتقدم پس از فوتبال هم به نحوی در جایی مرتبط با فوتبال خودم را سرگرم خواهم کرد.
دوست دارید آن جا، بارسلونا باشد؟
بله. البته! این که کاملا واضح است. اما کسی از آینده خبر ندارد. در حال حاضر در جایگاهی نیستم که بگویم دوست دارم در چه قسمتی باشم. اما امیدوارم در بارسلونا بمانم. با این حال، حالا برای مطرح کردن این حرفها خیلی زود است!
آیا چیزی درباره پروژه ماسیا 360 میدانید؟
بله و فکر میکنم این یک پروژه فوق العاده و جاهطلبانهست که به باشگاه این اجازه را میدهد تا در هر سطحی کارهای بزرگی انجام بدهد. پروژهای که به همه بازیکنان سابق و فعلی باشگاه اجازه ایفای نقش در یک کار مهم را میدهد و معتقدم باشگاه را از اینی که هست هم بزرگتر خواهد کرد.
چه حرفی برای پدر و مادرهایی که فرزندانشان را به بارسلونا میآورند، دارید؟
به آنها میگویم کاملا آرام و مطمئن باشند. چون فرزندانشان را به دستهای مطمئنی سپردهاند. اگر والدینی چنین تصمیمی میگیرند به این دلیل است که میدانند لاماسیا، بهترین مکان برای رشد و پیشرفت فرزندشان در مسیری صحیح است. با این حال نباید کسی را مجبور به انجام کاری کنیم. خصوصا کودکان را. چون هر فردی با دیگری متفاوت است و همین تفاوتهاست که جامعه امروزی را به وجود آورده است. جهان تغییر کرده و لاماسیا نیز به تبع آن عوض شده؛ به همین دلیل هم اداره کردن آن آسان نیست. دقیقا به همین خاطر هم هست که معتقدم نگرش خانوادهها و کودکان نیز سهم بسزایی در آینده فرزندشان دارد. واضح است کسانی که در بارسلونا کار میکنند، نسبت به وظایفشان آگاهند اما معتقدم نگرش پدران، مادران و فرزندان نیز اهمیت زیادی دارد.