**Thrice the work among men divide
A testament to the father’s glory or to mankind
A tower to be raised from the ground
A brass trio to resound…**
ترانه داستان یک "اسب نر شیطانی" اسطورهای را روایت میکند؛ موجودی عظیم با پوششی سیاه و یال بلند که در نور ماه میدرخشد.
این اسب ابتدا رامناپذیر است، اما "دست پدر" آن را رام میکند تا بهعنوان نیرویی قوی برای انسان خدمت کند.
با این حال، بهآرامی پرده از تضادی جلب میکند: موجودی که از "هَل" فرستاده شده تا خدمت نماید، اما در عوض جان میگیرد و عهدی خیانتآمیز شکل میگیرد.
تصویر «سنگ تاریک» و «کمانسواران» به نمادی از مجازات و سرنوشت اجتنابناپذیر اشاره دارد؛ موجود آخر همیشه منتظر فرصتی برای بازپسگیری پاداش خود است.
ترانه انتهایی هشدارگونه دارد: «ای بیخوردهدل، آن سنگی را که برداشتهای رها ساز… مباد سوار بر این اسب تاریک شوی.»