در جهانی به نام اینترنت میلیارد ها کهکشان وجود داره
یکی از بزرگترین کهکشان ها اسمش طرفداریه که توش منظومه های زیادی وجود داره از جمله منظومه اخبار، منظومه ویدیو ها، منظومه توییت ها، تبلیغات و... اما یکی از گلدسته های این کهکشان منظومه کاربرانه که توش کاربرای مختلفی وجود داره و هر کاربر پادشاه یه سیاره هس
بعضی کاربرا به طور ناگهانی تو جاهای دور افتاده ای تو سیاهچاله هایی مخوف زندانی شدن که برای احترام به گمشدگان چندتاشونو معرفی میکنیم
- اصغر بزرگترین مبارز کل کهکشانه. او با دلاوری ها و شجاعت بالایی که داره کل کاربرا رو با هم متحد کرده و برای نبرد با بقیه کهکشان ها فرماندهی و برنامه ریزی خوبی داره و تو همه نبردا هم پیروز شده
- حضرت شخص بسیار شخیصیه و هر شب محفل های مختلفی تو منظومه راه مینداخت و باعث سرگرم شدن کل کاربرای منظومه میشد
- موری روسونری فیلسوف بسیار بزرگ و با اخلاقی بود که کاربرا چیز های زیادی ازش اموختن
تا همینجا کافیه و بقیه بزرگواران زندانی برای بعد.
اما چند نفر از افرادی که هنوز در قید حیاتند و در منظومه کاربرا زندگی میکنن به شرح زیرن
- علیو بزرگترین دانشمند این منظومه هس. او با کشفیات خارق العاده ای که هر روز داره همه رو به تعجب وامیداره. اسطوره ایه برای خودش.
- بوندس فن معلم نمونه و استاد بزرگ کاربراس. هر روز امتحانای مختلفی از اعضا میگیره که شرکت توشون اختیاره تقلب و سرچ و... هم کاملا ازاده در اخر همه بالاترین نمره رو میگیرن
- دیوید مویس بدبخت خیلی مجهوله دیگه نمیشه توصیفش کرد
- امین فدایی با اختلاف فضول ترین کاربره و تو کار همه سرک میکشه تا ببینه کی تو چیزای مختلف اوله ولی در کل بچه خوبیه
- سعید جاویدی کاری به سیاره خودش نداره کلا بین سیاره ها سفر میکنه و بچه خوشگلای هر مکان رو میدزده
- امیرحسین بهمنیار کارگردان و فیلم شناس بزرگ منظومه هس کل فیلما توسط ایشون ساخته و تحلیل میشن
- علاوه بر اینا یه سیاره هم هس که به دو سرزمین بزرگ کلویی و اریانا تقسیم شده و عاشقان این دو نفر با عشقشون زندگی میکنن این سیاره چندتا سرزمین فرعی هم داره
به علت نداشتن بودجه کافی مجبوریم قسمتو کوتاه تر کنیم و بقیه عزیزانو تو قسمتای بعد به مرور باهاشون اشنا میشیم
یه روز تو ستاره بزرگ منظومه کاربران با هم جلسه گذاشتیم که چطور کاربرا با هم دیگه کنار بیان و چجوری متحد بشیم برای پیدا کردن زندانیان گمشده بزرگوار. با جلیقه های ضد حرارتی که پروفسور علیو ساخته بود رفتیم. بعد از چند دقه یه ربات جنگی فضایی وارد جلسه شد ما فک کردیم دیوید مویس بدبخت مجهوله که هر روز به یه شکل مختلف در میاد. اما وقتی به طرفمون شلیک کرد فهمیدیم اون نیس! ربات گفت: من برای یه سیاره دیگه ام و توسط ارباب مامور شدم شما رو نابود کنم.
ادامه دارد...