🔸صد کتابی که قبل از مرگ باید بخوانیم
🔹قسمت ششم
📖 عشق 👤 تونی موريسون
این رمان مسحورکننده از برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات، تونی موریسون، بسیار یادآور آثار ویلیام فاکنر است و به عشق و نفرت، قدرت و فساد، و مسائل مربوط به رنگ پوست و طبقه ی اجتماعی در زندگی سه نسل از زنان سیاه پوست در یک محله ی ساحلی رو به زوال می پردازد. زندگی بیل کوزی، پر بود از ابراز علاقه و محبت زنان بسیار زیادی که حاضر بودند برای جلب توجه او، دست به هر کاری بزنند. اما به نظر می رسد که مرگ کوزی نه تنها پایانی بر این ابراز علایق نبوده، بلکه باعث به وجود آمدن تنازعات و کشمکش های بعضا خشونت آمیزی بین همسر، دختر، نوه، کارمند و معشوقه ی او نیز شده است. هر کدام از شخصیت های اصلی کتاب، خاطرات و اموال کوزی را متعلق به خود دانسته و از هیچ چیز-از دسیسه چینی گرفته تا اعمال خشونت-برای تصاحب آن دریغ نمی کنند. تونی موریسون با نوشتن رمان عشق، اثری زیرکانه، خنده دار، هیجان انگیز و تأثیرگذار خلق کرده است.
📖 حکایتی از گنج👤 شيکيبو موراساکی
داستانِ زندگی پسر یکی از امپراتوران ژاپن است که اینجا هیکارو گنجی نامیده شده. وی زندگی خود را همچون یکی از درجهداران دربار آغاز میکند. این داستان بیشتر به سرگذشت عشقی او و جایگاهش در اشرافیت دوران هیان میپردازد.
از چهرههای اصلی دیگر داستان، یکی از ندیمههای هیکارو گنجی است. گِنجی به دنبال عشق و مهر زنان میرود و با بهره گرفتن از پایگاه اشرافی خود زنان چندی را به خود جذب میکند. زن اوّلش آئویی نو اوئه از او ناخرسند است. دیری نمیگذرد که ناچار به ترک پایتخت میشود، ولی پس از پدر شدن به این شهر بازمیگردد. گنجی سرانجام میمیرد و گفتار آخر داستان در مورد پسرانش است
📖 مرد بدون خاصیت👤 روبرت موسيل
روبرت موزیل، یکی از موثرترین نویسندگان آلمانیزبان و از آغازگران مکتب اکسپرسیونیسم آلمانی در حوزهی ادبیات است. موزیل به فلسفه و ریاضیات گرایش داشته است. این رویکرد آثار وی را به سرشت و خیمی دچار کرده است تا برخی منتقدان با واژگانی چون دشوار، سختخوان و جاهطلبانه از آنها یاد کنند.
«مرد بدون خاصیت» نام شاهکار «روبرت موسیل» است که گاردین آن را در فهرست 10 کتاب مشکلفهم خود قرار داده است. این رمان سه جلدی ناتمام داستان مرد 32 سالهای را روایت میکند که به دنبال حقیقت میگردد، اما تردید او در مسائل اخلاقی و بیتفاوتی نسبت به زندگی از او شخصیتی بدون خاصیت و ویژگی میسازد.
📖 لولیتا👤 ولاديمير نابوکف
در آغاز تحلیل رمان لولیتا به خلاصه و طرح رمان باید اشاره ای کرد. هامبرت یک استاد زبان است. او عاشق دلورس هیز، دختر بچه ی ۱۲ ساله می شود. هامبرت او را لولیتا می نامد. راوی داستان رمان لولیتا خود هامبرت است که از داخل زندان زندگی خود را برای هیات منصفه ای که بعداً با آنها مواجه خواهد شد شرح می دهد. هامبرت در کودکی عاشق دختری به نام آنابل لی است. آنابل لی در همان دوران کودکی در اثر بیماری از بین می رود. و هامبرت مدعی است که به دلیل عشق ناکام خود به آنابل لی حالا به دختر بچه های ۹ تا ۱۴ ساله که آن ها را نیمفت ها می نامد گرایش دارد.
چیزی از انتشار لولیتای جنجالی نگذشت که استنلی کوبریک افسانهای در سال ۱۹۶۲ و سالها بعد آدریان لین در سال ۱۹۹۷ با اقتباس از لولیتا فیلمیهایی با همین نام ساختند. با این حال هیچ کدام نتوانستند که هامبرتی که ناباکوف خلق کرده و حس و حالی که به خواننده منتقل میکند را به تصویر بکشند.
📖 1984👤 جورج اورول
تقریبا غیرممکن است که شما بیشتر از ۲۰ جلد کتاب خوانده باشید و اسم جرج اورول و یا اسم کتاب های معروف او یعنیکتاب ۱۹۸۴ و کتاب قلعه حیوانات را نشنیده باشید.
کتاب ۱۹۸۴ در سال های اخیر به عنوان یک کتاب برجسته در محافل ادبی جهان بسیار مورد توجه بوده و نویسنده آن را در ردیف نویسندگان سرشناس ادبیات انگلیس قرار داده است. کتاب برجسته عصر – لقبی است که مطبوعات موثر انگلیس پس از انتشار کتاب ۱۹۸۴ به آن داده اند.
جرج اورول کتاب ۱۹۸۴ را استادانه نوشته و موضوعات مختلف را بسیار زیبا به همدیگر وصل میکند. پیشبینیهای اورول بسیار جسورانه است و نوشته های او در مورد دغدغههای فکری انسان، ترس، امید، وجه تاریک قدرت، جدال دروغ و حقیقت، و… بسیار دقیق هستند.
دنیای حیرتانگیز و ترسناکی که جرج اورول در رمان خود به تصویر کشیده از سه کشور بزرگ، مقتدر و بیرحم تشکیل شده است که دائما در باهمدیگر در جنگ هستند:
اوشینیا،اوراسیا،ایستیشیا،داستان کتاب ۱۹۸۴ در لندن، یکی از شهرهای بزرگ اوشینیا اتفاق میافتد.
📖 دگردیسیها👤 اويد
کتاب افسانه های دگردیسی، مجموعه ای از اشعار کلاسیک نوشته ی اوید است که هنوز هم به عنوان یکی از جذاب ترین دریچه ها به سوی غنای اسطوره شناسی کهن در نظر گرفته می شود. این اشعار حماسی جاودان که داستان خود را با خلق جهان آغاز کرده و با مرگ جولیوس سزار به پایان می برد، دربردارنده ی انواع و اقسام داستان های جذابی چون حکایت جیسون و آرگونوت ها، اورفئوس و اوريديس، جنگ تروآ، اکو و نارسیس، ددالوس و ایکاروس، هرکول و بسیاری دیگر از قصه های به یاد ماندنی است. همه ی این داستان ها، در یک عنصر با هم مشترک هستند: دگردیسی. در کتاب افسانه های دگردیسی، میراها به خدایان، حیوانات به سنگ و انسان ها به گل ها، درختان و ستارگان تبدیل می شوند. اوید با هنرمندی تمام توانسته در اشعار خود، شوخ طبعی، زیبایی، حماسه، بی رحمی و احساس را در هم آمیزد و اثری ماندگار در ادبیات جهان بیافریند.
📖کتاب ناآرامیها
👤 فرناندو پسوآ
«کتاب ناآرامیها » نوشته فرناندو پسوآ(۱۸۸۸-۱۹۳۵)، نویسنده و شاعر پرتغالی است. پسوآ این کتاب را به تدریج در مدت ۲۰ سال نوشت و مورد بازبینی قرار داد. اما پس از ویرایش نهایی آن از دنیا رفت. وی به شدت تحت تاثیر ژرفاندیشی جهانگری خیام بوده و هرجا که فرصتی یافته،لب به ستایش عمرخیام نیشابوری گشوده است. کتاب دلواپسی نیز به گونهای با اندیشه خیام گره خورده است.
«ما هرگز به کسي عشق نمي ورزيم. ما تنها به تصوري عشق مي ورزيم که از کسي در سر داريم. ما تنها استنباط خود را و در نتيجه تنها خويشتن خويش را دوست داريم و بس.»
📖 مجموعه داستانها👤 ادگار آلن پو
آلن پو استاد نوشتن داستان کوتاه بود. از ادگار آلن پو به عنوان بنیانگذار داستان کوتاه امروزی یاد میکنند. داستانهای کوتاه وی، نوعی از قصههای کهن بود که در زمینههای وحشت، انتقام و حوادث مهیب و هولناک بازآفرینی شده و گسترش یافته بود.
نویسندگان و شاعرانی نظیر والت ویتمن، ویلیام فاکنر، هرمان ملویل و ری بردبری، و در فرانسهشارل بودلر، شاعر بزرگ فرانسوی که آثار او را به فرانسه ترجمه کرد و استفان مالارمه، و همینطور اسکار وایلد، آلدوس هاکسلی، فئودور داستایوسکی، خورخه لوئیس بورخس و توماس مان از او تأثیر گرفتهاند.
📖 در جستجوی زمان ازدسترفته👤 مارسل پروست
کتاب در جستجوی زمان از دست رفته نوشته مارسل پروست را قطعاً میتوان یکی از رمانهای کلاسیک تاریخ ادبیات جهان دانست. همان کتابهایی که مارک تواین در مورد آنها میگوید: همه آرزو دارند آنها را خوانده باشند، اما هیچ کس حوصلهی خواندن آنها را ندارد.
این مجموعه در حال حاضر بزرگترین و طولانیترین داستان تاریخ است.
«یا باید رنج نکشیدن را انتخاب کرد یا دوست داشتن را.»
📖 پانتاگروئل و گارگانتوا👤 رابله
تا خود را نشناخته ای نه زمین را خواهی شناخت و نه آسمان را.
شاعر و حکیم سده شانزدهم میلادی، «فرانسوا رابله»، در شاهکار بی پروا و افسانه ی واقعگرای خود، «گاراگانتوا و پانتاگروئل»، عمارتی فلسفی و ادبیاتی بر مبنای خوردن، نوشیدن، شادی و خنده، بنیان نهاده است. «رابله»، در رمان پنج جلدی و زننده ی «گاراگانتوا و پانتاگرول»، با تصویر ضیافتهای بزرگ غذا، و نوشیدنی، همراه با شادی بی نظم و قانون، و با تصویر کردن شوخیهای بی ادبانه، همه ی اشکال دورویی و دورنگی را، ناروا میشمارد. در سومین جلد از کتاب «گارگانتوا و پانتاگروئل»؛ «پانارژ»، نخستین شخصیت بزرگ رمان، رنج میبرد که آیا باید ازدواج کند یا نه؟ او با پزشکان، طالع بینان، استادان، شاعران و فیلسوفانی که به نوبه خود، از: بقراط، ارسطو، هومر، هراکلیت، و افلاطون، واگویه میکنند، به مشورت مینشیند. اما پس از پژوهشهای پردامنه، که سراسر کتاب را دربرمیگیرد، «پانارژ»، همچنان نمیداند که باید ازدواج کند یا نه؟ ما، خوانشگران نیز نمیدانیم، اما در عوض، از همه ی زاویای ممکن، وضع خنده دار، و در عین حال ساده دلی، کسی را که نمیداند، باید ازدواج کند یا نه، انگار خود نیز در روزی روزگاری کاویده ایم.
🔹قسمت پنجم