(بخش دوم)
در تحلیل قبل تیمهای تحت هدایت اوله را در بخشپرس از جلو و تسلط داشتن بر توپ بررسی کردیم . در ادامه باید درمورد مدل فوتبال تیمهای سولسشیر عرض کنیم که هرگاه که هافبک مرکزی در عرض زمین قرار میگیرد همانطور که در تصویر (۱) میبینید دو مدافع مرکزی بهمراه هافبک دیگر میانی عقب میمانند درحالیکه هافبک میانی جلوی دومدافع جایگیری میکندکه هایلایت زرد رنگ نشان دهنده حرکت هافبک میانی در عرض است در همین حین دو فول بک کنارخط مستقر میشوند و هافبکهای هجومی در half space و مرکز جای میگیرند که فول بک با هایلات صورتی و هافبکهای هجومی با رنگ سفید مشخص شده اند. این امر فضای بسیاری ایجاد میکند و گزینه پاسهای بسیاری برای داشتن مالکیت توپ ایجاد میکند.
(تصویر یک نشان دهنده استقرار هافبک دفاعی ، فول بکها، و هافبکهای هجومی در نیم فضاها)
همانگونه که در تصویر (۲) میبینید فول بکها برای بخش حمله برای سولسشیر بسیار مهم هستندچون آنها بیشترین عرض ممکن را ایجاد میکنند . همچنین مهاجمین با درگیر کردن مدافعین به خود موجب فضا سازی برای ۵ هافبک پشت خود میشود چون هدف بردن توپ به مناطق مرکزی است.
(عکس نشانگر استقرار فول بکها )
هرگاه توپ به کنارهای زمین میره تیم یا به دنبال سانتر کردن است یا استارت زدن به فضاهایی نظیر انچه در تصویر شماره بعد نشان داده شده . در این تصویر وینگر در این فضا پشت فول بک حرکت میکند درحالیکه فول بک رقیب مجبور به پرس دفاع چپ مولده است . همچنین به موقعیت و جایگری ۳ هافبک هجومی هایلات شده با رنگ زرد در منطقه مرکزی حریف توجه کنید
مدل حمله ای تیم سولسشیر بسیار متکی به کارهای ترکیبی که با پاسهای کوتاه سریع اجرا میشود،هست. مفهوم نفرسوم دربازی ترکیبی به درستی در شکل (۴) مشاهده میشود (به این شکل نفراول پاس برای نفر دوم ارسال میکند و نفرسوم برای دریافت پاس در فضا استارت میزند به صورت تک ضرب) درشکل میبینید که هافبک مرکزی پاس برای مهاجمی که جلوی مدافعان استقرار دارد ارسال میکند و وینگر به فضای ایجاد شده متمایل شده تا پاس دریافت کند .
(۴)
کانتر پرس های موثر
سولسشیر از بازیکنانش میخداهد کانترپرس شدید به هنگام از دست دادن ماکیت توپ اجرا کنند . آنها دنبال تنگ کردن فضای اطراف توپ هستند و حمل کننده توپ را تحت فشار بسیار سنگین میگذارند تا او را وادار به اشتباه کنند. که شکل شماره (۵) نمونه موفق یک کانترپرس شدید پس از دادن توپ توسط بازیکنان مولده را به نمایش میگذارد .
شکل شماره (۶) نمونه دیگری از دست دادن توپ و تحت فشار گذاشتن رقیب با ۲ بازیکن است *هایلات زرد* که توپ را پس میگرند . بازیکنی که از توپ دور است به سمت منطقه درگیر حرکت میکند تا هافبک میانی زنیت را مارک کند درحالیکه هافبک میانی خودی برای پرس پوشش ایجاد میکند .
اودر یونایتد چگونه ترکیب یونایتد را میچیند؟
داوید دخئا قطعا انتخاب اول او برای دروازبانی است . دالو و والنسیا و اشلی یانگ و شاو بسیار برای این نوع حمله مناسب هستند. دالو میتواند یک بازیکن اختصاصی برای این پست باشد. بازیسازی از عقب زمین میتواند همه مدافعان یونایتد را درگیرکند اما هیچکدام انها به عنوان بازی گردان کیفت لازم را ندارند . اما دفاع شدید بسیار با اریک بایلی همخوانی دارد و هرگاه دفاع منطقه ای تیم فشرده است این امر بسیار برای ویکتورلیندلوف مناسب است. در میانه میدان بستگی به این دارد سولسشیر بخواهد از double-pivot (استفاده از ۲ هافبک دفاعی) با یک بازیکن پست ۱۰ استفاده کند یا با یک هافبک دفاعی نگهدارنده (holder) به همراه ۲ advance midfielder (که بین خطوط دفاع و میانی حریف جایگری میکنند تا بازیسازی کنند) . نگارنده معتقد است که ۴۲۳۱ شناور بازی خواهد شد و هررا نقش بسیار کلیدی با قابلیتهای بالا در پرسینگ و فرم اخیرش خواهد داشت و دوست دارد به پوگبا ملحق شود . نقش پوگبا در این سیستم بسیار هجومی تر از قبل در تحت هدایت مورینیوخواهد بود . لینگارد نیز نقش کلیدی دارد به علت قابلیت بالا در بازی ترکیبی و برای بازی کردن در پست ۱۰ پیشتاز است و همچنین برای ایفا کردن نقش نفر سوم در بازیهای ترکیبی عالی است.
نبوغ خوان ماتا در بخش مالکیت توپ یک انتخاب خوب برای وینگ راست میتواند باشد و همچنین مارسیال برای عبور یک درمقابل یک در سمت چپ . اهمیت یک مهاجم سریع برای فرار به کانال ها به معنای این است که رشفورد میتواند به لوکاکو ترجیح داده شود (اینها همه گمانه زنی های نگارنده مقاله میباشد)
نتیجه گیری
از قرائن و شواهد پیداست که سولسشیر یک تاکتیک شناس بسیار خوب هست و توانا در اجرای بازی جذاب و مسلطانه (dominant play) . قطعا وظیفه او این نیست که یک تیمی بسازد که برای به چالش کشیدن عناوین در فصل بعد باشد. وظیفه او ایجاد کردن یک حرکت حول باشگاه است تا بازیکنان را به سمتی ببرد که از بازی فوتبال لذت ببرند و خوشبینی را به اردوی یونایتدها بازگرداند. اگر او اینکار انجام دهد فارغ از نتایج او موفق بوده است . اگر او اثبات کند که یک مربی توانا برای هدایت منچستر است مدل فوتبال او یونایتد را به یک تیم جذاب در نیم فصل دوم تبدیل میکند .