پروفسور «روبر فوریسون»، نویسنده و محقق برجسته فرانسوی، متخصص و کارشناس عالی رتبه اسناد و مدارک تاریخی، می گوید: «من تا سال 1960 به واقعیت کشتار بزرگ در اتاق های گاز اعتقاد داشتم. پس از چهارده سال اندیشه و مطالعه شخصی و آن گاه چهارسال تحقیق بی وقفه و خستگی ناپذیر، همانند بیست نفر از نویسندگان «رویزیونیست» (تجدیدنظرطلب) تاریخی، اطمینان یافتم که با یک دروغ بزرگ تاریخی مواجه هستم. از اردوگاه های «آشویتس» و «بیرکناو»، چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاه های «اشتروتهوف» (در آلزاس فرانسه) و «مایدانک» (در لهستان)، مکان هایی را که به عنوان «اتاق گاز» معرفی می شدند، بررسی کردم. در مرکز اطلاع رسانی یهود در پاریس، آرشیوها، دست نویس ها، شهادت های کتبی، اسناد مربوط به بازجویی محکومان جنگ جهانی دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرک دیگر به جا مانده از آن دوران را مطالعه کردم. برای یافتن پاسخ سوءال های خود، بی وقفه از متخصصان و تاریخ دانان پرسش کرده ام. سال ها، اما بیهوده به دنبال فقط یک بازمانده از بازماندگان جنگ بودم که به چشم خود اتاق های گاز را دیده باشد؛ به حتی یک مدرک، فقط یک مدرک راضی بودم؛ اما همین یک مدرک را هم نیافتم. در مقابل، آن چه یافتم، تعداد بی شماری مدارک مجعول بود. پس از آن، با سکوت، مزاحمت، دشمنی، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاکمه مواجه شدم».22
پروفسور «روژه گارودی»، محقق مسلمان فرانسوی نیز با تحقیقات خود در این زمینه دریافت که از یک سو گاز HCNقیمت و هزینه زیادی داشته، در نتیجه گران ترین شیوه اعدام محسوب می شودو از سوی دیگر، مکان هایی که یهودیان از آن به عنوان اتاق گاز نام می برند، اصلاً قابلیت چنین کاری را ندارند؛ زیرا این گاز باید در یک پوششی از فولاد اکسیدنشدنی باشد و درب ها نیز باید مجهز به لولاهایی از پنبه نسوز کائوچویی مخصوص یا تفلون باشد. متخصصان پزشکی قانونی پس از بازدید از این مکان ها اظهار داشتند که استفاده این تأسیسات از گازHCN ، فوق العاده خطرناک است و در این مکان ها هیچ تجهیزاتی برای مهار این گاز در نظر گرفته نشده است.23
2. کوره های آدم سوزی
از دیگر ادعاهای صهیونیست ها این است که نازی ها، یهودیان را در کوره های آدم سوزی می سوزاندند. این ادعا، امروزه به عنوان یک دروغ تاریخی شناخته شده است.
«وئیس مارشالکو»، درباره اتاق های گاز و کوره های آدم سوزی اسناد جالبی ارائه می کند. یکی از این اسناد، مقاله ای از «شم»، روزنامه زیرزمینی ناسیونالیست های یهودی فرانسه است که در 8 ژوئیه 1944م. درباره وضعیت 9 اردوگاه از اردوگاه های نگهداری و توقیف یهودیان در آلمان توضیح می دهد. در این گزارش، حتی یک کلمه هم از قلع و قمع یهودیان یا بدرفتاری با آنان نیست. در این گزارش همچنین هیچ حرفی از اتاق های گاز، اردوگاه های مرگ و یا بچه کشی به میان نمی آید. درست در نقطه مقابل آن، گزارش «شم» می گوید که [بچه های 2 تا 5 ساله را به کودکستان های مختلف برلین می فرستادند تا از کمک های ویژه ای برخوردار شوند]. مارشالکو توضیح می دهد که چگونه زیر نظر یهودیان در پایان سال 1945م. اردوگاهی چون «داخو» مورد تخریب و بازسازی هدف دار قرار گرفت.
او می نویسد: «قبل از هر چیز، منظره زیبای سرسبز و بوستان گونه اردوگاه باید به کلی تخریب می شد؛ چون برای سینماروهای آمریکایی، پذیرش این امر که یهودیان را در دل باغ و بوستان و بستری از گل و گیاه شکنجه می کردند، کار مشکلی بود؛ به ویژه وقتی آنها را به سینماها کشانده بودند تا صحنه های مخوف و ترسناک (اردوگاه ها) را نشانشان دهند. از این رو، به کارگران جدید اردوگاه دستور دادند مثلاً یک گودال خون که لوله ای از آن به خارج می رفت، بسازند تا طوری به نظر آید که از این گودال، خون یهودیان از طریق آن لوله، تخلیه می شده است. محوطه استحمام زندانی ها، اتاق رخت کنی آنها و محوطه های ورودی، تماماً باید بازسازی می شدند تا به صورتی درآیند که به کوره آدم سوزی ای که یهودیان ادعا می کردند، شبیه باشند».24
3. شش میلیون کشته یهودی
بر اساس تحقیقات و مستندات تاریخی، چنین چیزی نیز اصلاً واقعیت نداشته است. مارشالکو بر مبنای شواهد متعدد آماری نشان می دهد که تمام یهودیان اروپا در سال 1933م. بالغ بر 000/600/5 نفر بوده اند و این رقم، مورد تأکید یهودیان آمریکا نیز می باشد. اگر از این تعداد، یک میلیون یهودی بیرون خط مولوتف - روبین تروپ، کسر شود و اگر یهودیان ساکن در کشورهای بی طرف و متفقین را هم کسر کنیم، رقم 000/500/2 باقی می ماند؛ در حالی که بنا به نظر کارشناسان، جمعیت یهودیان ساکن در قلمرو هیتلر و هیملر، به نیم میلیون هم نمی رسید.25
مارشالکو می افزاید: «در بالاترین سطح ممکن، تعداد یهودیان جان باخته را نمی توان بیش از 500 تا 600 هزار نفر دانست