به نام خدا
بارسلونا را خدا آزاد کرد
نمیدونید چقدر خوشحالم ک دیگه ریخت والورده ی ملعون رو نمیبینم ، کسی ک انواع و اقسام تحقیر ها رو با اون چشیدیم و بازی های هردنبیلی و باختهای سنگین و کامبک خوردن برامون کاملا عادی شده بود
بیشترین چیزی ک توی تیم والورده منو اذیت میکرد نحوه ی بازی تیم بود و بشخصه اونقدر به بردن جام اهمیت نمیدم چون از زمانی ک فوتبال میبینم بارسا هر کدوم از جام ها رو چند مرتبه برده و بعد از دیدن سی و خورده ای جام توی دوران بازیگری مسی قهرمانی بارسا برام کاملا عادی شده اما چیزی ک منو ترغیب میکنه ک پای تلویزیون بشینم اینه ک یک فوتبال هجومی ببینم و از تک تک لحظات بازی لذت ببرم ، شاید برای آرژانتین نتیجه گرایی و کسب جام رو ترجیح بدم چون از ۹۳ به اینور هیچ جامی نبرده اما برای بارسا وضعیت متفاوت هست و ترجیحم این هست ک توی فصل حداقل ۳۰ ۴۰ بازی زیبا از تیم ببینم نه اینکه کل فصل رو ده نفره دفاع کنیم و بعدش قهرمان شیم
مثلا ما فصل ۲۰۱۱_۲۰۱۲ فقط یه جام حذفی بردیم ولی چلسی قهرمان اروپا شد ولی من لحظه به لحظه ی اون فصل برام لذت بخش بود و اصلا حس نا امیدی نداشتم ولی دو فصل زیر نظر والورده دو قهرمانی لیگ متوالی کسب کردیم اما رسما با گوه هیچ فرقی نداشتیم ، حیفه وقت گرانبهامون ک پای خوک دونی و آشغال دونی والورده تلف شد ، عذاب الهی بود و توی این مدت من حتی یک روز رو خوشحال نبودم و حتی یک بازی رو با خیال راحت ندیدم
کسایی ک بازیها رو تاکتیکی دنبال میکنن و به پلن ها و سبک ها توجه میکنن کاملا به این رسیده بودن ک بارسا بی هویت شده بود ؛ اگه مسی ای توی این تیم نبود الان بارسا باید با سویا و والنسیا میجنگید هرچند این اواخر به قدری بد بودیم ک با وجود مسی هم ازونا بهتر نبودیم
شاید هر بیست سال یکی دو تا مربی توی تیم های بزرگ پیدا بشن ک اینقد احمق باشن و تک تک جنگ های تاکتیکی رو از مربی های حریفا ببازن و برای بردن دست به دامان مهره های بزرگ تیم بشن ، تعداد بازیهایی ک والورده اشتباه بازیخونی کرده بود و مربی حریف بهش رو دست زده بود از دستم در رفته ولی حریفا اکثر اوقات مغلوب مهارتهای مسی شدن .
کیکه ستین :
سبک و روش بازی تیم ستین و فلسفه ی فوتبالی اون کاملا مشخص هست و از این به بعد بازیکنا میدونن توی زمین چیکار کنن ، ستین توی لاس پالماس و بتیس تیم خوبی جمع و جور کرده بود و در حد خودش فوتبال خوبی به نمایش میذاشت ، فصل پیش هم ک توی نیوکمپ پدر بارسا رو دراورد
فلسفه ی فوتبالی ستین با بارسا هم خونی داره اما یک مشکل بزرگ توی بارسا هست و اونم اینه ک اسم های بزرگی توی رختکن بارسا وجود داره و کنترل کردن اونها سخت هست و از هر کسی دستور نمیگیرن چون توی فوتبال به همه چیز رسیدن و مغرور هستن
ستین از لحاظ فوتبالی بارسایی هست ولی از لحاظ شخصیتی فکر نمیکنم بتونه رختکن رو متحد کنه و بازیکنای پا بسن گذاشته ی تنبل بارسا نیاز به مربی ای مثل پپ و انریکه دارن ک ادبشون کنه
گفته میشه ک ستین توی تمرین دادن شوخی نداره و تمریناتش پر فشار هست ، البته امیدوارم با کسی از بزرگای رختکن به مشکل نخوره چون انریکه با اون اسم سنگین و تجربه ی کاپیتانیش توی بارسا تا یک قدمی اخراج رفت ، اونم فقط بخاطر اینکه مسی رو یه بازی فیکس بازی نداد !
منتوی جایگاه ستین نیستم ولی اگه جاش بودم اولین کاری ک میکردم روی فیزیک بازیکنا کار میکردم و بهشون فشار میاوردم و دم بزرگای رختکن رو از همین اول کاری قیچی میکردم ک فکر نکنن جایگاهشون توی تیم تضمین شدست و هر کاری دلشون میخواد بکنن
تجربه ثابت کرده برای موفقیت توی بارسا مهم ترین چیز شخصیت بزرگ هست نه تاکتیک شناسی و علم مربی گری ...
پ.ن: انتظار موفقیت از ستین ندارم ولی همین ک والورده گورشو گم کرد اندازه ی یه قهرمانی اروپا بهم چسبید