مطلب ارسالی کاربران
شايد شلغم بودم
دوست داشتم برم جايی مثل وگاس. برم سر ميزهای قمار ول بگردم و ادای آدم های عاقل را در بيارم. احمق هایی را ببينم که دنبال پول مفت می گردن. اوقات خوب يعنی
همين. ولی نمی شود! حالم از همه چيز بهم می خورد. نه من قرار بود کاری انجام دهم نه همه ی دنيا. همه فقط ول می گشتيم تا زمانی که بميريم. در اين ميان تا زمان مردن کار های جزئی و کوچکی هم می کرديم. بعضی ها که همين کارهای کوچک را هم نمی کردند. يک زندگی نباتی به تمام معنا. من هم جز اين گروه بودم. فقط نمی دانم که چه گياهی بودم. شايد شلغم بودم!