طرفداری- اتحادیه اروپا در سال 1957 پس از معاهده ای که کشورهای بلژیک، فرانسه، ایتالیا، لوکزامبورگ، هلند و آلمان غربی در رم امضا کردند حیات خود را آغاز کرده بود و انگلستان در سال 1973 به اتحادیه اروپا اضافه شد. امری که ثمرات زیادی برای فوتبال انگلستان داشت. حضور بریتانیا در منطقه یورو سبب می شد که ورزشکاران اروپایی بدون نیاز به مجوز کار بتوانند در این کشور حضور پیدا کنند و به باشگاه ها بپیوندد. اوایل سال 2012 بود که «برکسیت» بر سر زبانها افتاد و در رسانه های انگلیسی ظاهر شد.
در نگاه برخی، این موضوع مثبت است. اینکه لیگ برتر انگلستان به کار خود ادامه دهد و شانس های بیشتری به بازیکنان بومی داده شود و علاقه کمتری به جذب استعداد های ارزان قیمتی خارجی وجود داشته باشد. در نگاه برخی دیگر، این موضوع سبب می شود که حضور استعداد های بزرگ خارجی در لیگ برتر، بعید تر شود. در نتیجه لیگ ضعیف تر شود و چرخه پول های درشت با تهدید روبرو شود. باشگاه های انگلیس در دهه های گذشته پر کردن ترکیب خود را از استعداد های به فعل تبدیل شده خارجی را راحت تر از پر و بال دادن به استعدادهای داخلی دیده اند. این موضوع برای اتحادیه فوتبال انگلستان (با وجود رویکرد بی مرز تر سران لیگ برتر- این دو تفاوت دارند) قابل قبول نبوده و آن ها به دنبال حضور بازیکنان بومی بیشتر برای قدرت گرفتن تیم ملی هستند. آن ها قوانینی در سال های اخیر برای محدود کردن بازیکنان خارجی تصویب کرده اند. نایب رئیس باشگاه وست هم خانم کرن بردی در مخالفت با خروج از اتحادیه گفته بود که خروج از یورو، عواقب ویرانگری دارد. دو سوم از ستاره های حاضر نمی توانند با قوانین جدید، مجوز کار بگیرند. در طرف مقابل هم برخی در جامعه فوتبال انگلیس موافقت خود را اعلام کرده اند، رئیس کاردیف سیتی در مصاحبه ای گفته بود که بقیه دنیا بروند به جهنم، نمیتوانم برای آغاز برکسیت صبر کنم. بدون شک فوتبال هم به مانند بسیاری دیگر از جنبه های زندگی در بریتانیا پس از جدایی از اتحادیه اروپا، تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. بازیکنان بریتانیایی در لیگ های دیگر جزو سهمیه خارجی محسوب میشوند و در نتیجه اشتیاق باشگاه های اروپایی به خرید بازیکنان بریتانیایی کم خواهد شد. بازیکنان کشورهای عضو اتحادیه اروپا که در بریتانیا فعالیت میکنند هم این مشکل را خواهند داشت و جزو سهمیه های خارجی محسوب خواهند شد و بالطبع تمایل تیم های بریتانیایی برای جذب آن ها کمتر خواهد شد. بر اساس قوانین فعلی لیگ برتر، هر تیم مجاز است ۱۷ بازیکن خارجی در تیم اصلی خود داشته باشد؛ طرح پیشنهادی در پی این خواهد بود تا این رقم را به عدد ۱۲ برساند؛ این در حالی است که هم اکنون ۱۳ باشگاه لیگ برتری، بیش از ۱۲ بازیکن خارجی در ترکیب خود دارند. اگر باشگاهها با طرح پیشنهادی اتحادیه فوتبال موافقت نکنند، از این به بعد بازیکنان اروپایی هم باید مثل بازیکنان غیر اروپایی برای فعالیت در انگلستان مجوز کسب کنند. بازیکنان خارجی برای حضور در لیگ انگلیس باید تعداد بازی ملی مشخصی در دوسال گذشته داشته باشند، با اجرای این قانون به عنوان مثال، بازیکنی مثل لاکازت دیگر نمیتواند در لیگ برتر فعالیت کند. به طور دقیق تر بازیکنان کشرهای رنک 1 تا 10 فیفا باید در دوسال قبل در 30% بازی ها حضور داشته باشند تا بتوانند در لیگ انگلیس بازی کنند و این عدد برای کشورهای با رنکینگ پایین تر بیشتر است(45% برای کشورهای 11 تا 20، 60% برای کشورهای 21 تا 30 و 75% برای کشورهایی با رنکینگ پایین تر). مالکان آسیایی باشگاه های انگلیسی دیگر از مزایای ویزا و اقامت اروپا برخوردار نخواهند بود و کاهش درآمد ها از طریق حق پخش تلوزیونی و اسپانسرها را شاهد خواهیم بود. همچنین افراد دارای محکومیت ناشی از فرار مالیاتی برای ورود به بریتانیا با مشکل روبه رو خواهند شد که حضور برخی ستاره ها مثل مسی برای بازی در این کشور (در لیگ قهرمانان اروپا) را با ابهام رو به رو خواهد کرد. و در نهایت باید گفت، خروج از اتحادیه اروپا، چالشی سخت برای فوتبال انگلیس خواهد بود.

با این مقدمه نسبتا طولانی به موضوع اصلی یادداشت خواهیم پرداخت. در اینجا نه به آینده و طوفان های پیش روی فوتبال انگلیس، بلکه به گذشته و حال و هوای زمانی که بریتانیا به اتحادیه اروپا پیوست میپردازیم. تقریبا نیم قرن پیش، به بهانه عضویت انگلستان در اتحادیه اروپا، دیداری دوستانه در سال 3 ژانویه 1973 در ویمبلی برگزار شد. شاید الان با شنیدن اخبار خروج بریتانیا از اتحادیه، تصور چنین مسابقه ای کمی سخت باشد. در یک سمت شش کشور اصلی و بنیانگذار اتحادیه اروپا حضور داشتند و در سمت دیگر سه کشور جدید این اتحادیه، یعنی بریتانیا، ایرلند و دانمارک که در تاریخ 1 ژانویه 1973 به اتحادیه اروپا پیوستند. تیم جدید ها با هدایت سر الف رمزی و بازیکنانی مانند پت جنینگز، بابی مور و بابی چارلتون (به عنوان کاپیتان تیم) بازی میکرد و در سمت دیگ بازیکنانی مانند فرانتس بکن باوئر، گرد مولر و یوهان نسکنز با کاپیتانی گونتر نتزر حضور داشتند. مسابقه ای که به شش در برابر سه معروف شد. نورمن بورتنشاو انگلیسی به عنوان داور این بازی دوستانه انتخاب شده بود، نتیجه بازی به سود تازه وارد ها رقم خورد و با گل های کالین استرین و هنین یانسن (یک دانمارکی که در بروسیا مونشن گلادباخ بازی می کرد) برنده شد اما برنده واقعی در اصل، وحدت اروپا بود. زمانی که در اروپا هماهنگی وجود داشت و فوتبال هم مثل امروز در راس امور بود.
اعضای تیم منتخب اتحادیه اروپا (EU) را بازیکنان تیم های ملی شش کشور فرانسه، آلمان غربی، ایتالیا، هلند، لوکزامبورگ و بلژیک که کشورهای موسس اتحادیه هستند، تشکیل میدادند. 36500 نفر برای تماشای این مسابقه نمادین به ویمبلی آمدند. هر دو طرف بهترین های خود را آورده بودند، سرمربی تیم تازه وارد ها الف رمزی بود که 7 سال قبل اولین و تنها قهرمانی سه شیرها در جام جهانی با سرمربیگری او به دست آمد. شش نفر از اعضای تیم منتخب قدیمی ها (آلمانی های تیم)، سال بعد در فینال جام جهانی 1974 بازی کردند، از جمله بکن باوئر و گرد مولر. یک بازی برای جشن گرفتن اتحاد جدید طراحی شده بود. ادوارد هیت، نخست وزیر وقت انگلیس در سخنرانی شب مسابقه گفت:
مسابقه امشب برای پذیرایی از کل جامعه بزرگ اروپا است و ما بسیار خوشحالیم که دوستان اروپایی ما قادر به شرکت در این مسابقه هستند. من مطمئن هستم که با کمک هم، امروز به یک نقطه عطف در تاریخ فوتبال اروپا تبدیل خواهد شد.
احتمالا اصرار زیاد هیت به بالا بودن کیفیت مسابقه و حضور ستاره ها بود که باعث شد هیچ بازیکنی از ولز و لوکزامبورگ را در زمین نبینیم.

مشخصات بازی
تاریخ: 3 ژانویه 1973
ورزشگاه: ومبلی
داور: نورمن بورتنشاو
ترکیب تیم سه (تیم منتخب بریتانیا، ایرلند و دانمارک): پت جنینگز (تاتنهام/ایرلندشمالی)-پیتر استوری (آرسنال/انگلیس)-املین هیوز (لیورپول/انگلیس)-کالین بل (منچسترسیتی/انگلیس)-آلان هانتر (ایپسویچ تاون/انگلیس)-بابی مور (وست هم/انگلیس)-پیتر لوریمر (لیدز یونایتد/اسکاتلند)-جانی گیلز (لیدز یونایتد/جمهوری ایرلند)-کالین استین (کاونتری/اسکاتلند)-سر بابی چارلتون (منچستریونایتد/انگلیس)-هنین یانسن (گلادباخ/دانمارک)
سرمربی: الف رمزی
ترکیب تیم شش (تیم منتخب اعضای قدیمی اتحادیه اروپا): کریستین پیوت (استاندارد لیژ/بلژیک)-ماریوس ترزو (مارسی/فرانسه)-برتی فوگتس (گلادباخ/آلمان غربی)-هورست بلانکنبرگ (آژاکس/آلمان غربی)-فرانتس بکن باوئر (بایرن مونیخ/آلمان غربی)-یوهان نیسکنز (فاینورد/هلند)-یورگن گرابوفسکی (آینتراخت فرانکفورت/آلمان غربی)-ویلم فن هنگن (فاینورد/هلند)-گرد مولر (بایرن مونیخ/آلمان غربی)-گونتر نتزر (گلادباخ/آلمان غربی)-ژرژ برتا (سنت اتین/فرانسه)
سرمربی: هلموت شون
حضور شش بازیکن آلمانی در یک طرف و شش بازیکن انگلیسی در طرف دیگر که اسکلت اصلی دو تیم را تشکیل میدادند، تداعی کننده یک مصاف دیگر بین این دو دشمن سنتی بود. اکثر این بازیکنان، هفت سال قبل در بازی تاریخی فینال جام جهانی 1966 همدیگر را ملاقات کرده بودند، جایی که رمزی که در ژانویه 73 نشان داد در خواباندن مچ آلمانی ها تبحر دارد، انگلیس را ستاره دارد کرد. سهم پر رنگ گلادباخ، که تنها تیم دارای نماینده در هر دو طرف مسابقه بود هم عصر طلایی این باشگاه با ستارگانی مثل برتی فوگتس، گونتر نتزر، یوپ هاینکس، هربرت ویمر...در دهه هفتاد را یادآوری میکرد. دوره ای که پنج بار قهرمان بوندسلیگا شدند(تمام قهرمانی های گلادباخ در لیگ آلمان، در دهه هفتاد به دست آمد) و دو بار هم فاتح جام یوفا.
در ترکیب اولیه تیم هلموت شون، حتی یک ایتالیایی هم از ابتدا در داخل زمین حضور نداشت، هرچند دینو زوف به عنوان بازیکن تعویضی در اواسط بازی وارد زمین شد. در مقام مقایسه بین سرمربیان دو تیم، در حال حاضر احتمالا کفه ترازو به نفع هلموت شون سنگینی میکند که با آلمان غربی قهرمان جام جهانی 1974 و یورو 1972 شد اما در روز مسابقه تنها مربی قهرمان جهان، الف رمزی بود.

این دیدار با نتیجه 2-0 به نفع منتخب بریتانیا، دانمارک و ایرلند (تیم تازه وارد های اتحادیه اروپا یا تیم سه) به پایان رسید. آن هم با گلزنی دو تن از کمتر شناخته شده ترین چهره های این تیم یعنی هنین یانسن(در دقیقه 47) و کالین استین(در دقیقه 70) که هیچکدام انگلیسی نبودند. گل اول با فرار چارلتون که در 36 سالگی بازیش را به هافبک های حریف دیکته کرده بود و پاس خوب او برای هنین و ضربه تمام کننده او به ثمر رسید. این آخرین حضور چارلتون در ویمبلی بود و یک سال پس از آن بازنشست شد. هلموت شون این مسابقه را پیشبرد یک دوره جدید برای اروپا توصیف کرد. بکن باوئر هم این بازی و اتحاد را ضروری دانسته بود و ابراز امیدواری کرده بود که تا ابد صلح در اروپا برقرار باشد(فراموش نکنیم که آلمان به صورت هنوز دو کشور جدا بود و اکثر مردم هنوز خاطرات جنگ جهانی دوم را در ذهن داشتند). از یوهان کرایوف هم برای بازی در این مسابقه دعوت شده بود که آن را نپذیرفت و حتی به کنایه گفت که فکر نمیکند حضور در اتحادیه اروپا تاثیری در فوتبال انگلیس داشته باشد. هرچند از مسائل اقتصادی این کار آگاه بود و گفت:
احتمالا روزی بازیکنان هلندی در انگلیس بازی خواهند کرد.
در بین اظهار نظرها شاید نظر جانی گیلز، بازیکن ایرلندی کمی کارشناسانه تر به نظر میرسید:
یک کشور کوچک مانند ایرلند به تجارت با سایر کشورهای اروپایی نیاز دارد، بنابراین من قطعاً طرفدار آن هستم.
این مسابقه دو روز پس از یوستن انگلیس به اتحادیه اروپا انجام شد و در راس برنامه هایی بود که ((هیاهو برای اروپا)) خوانده میشدند. هرچند مثل تمام مسابقات دوستانه دیگر، هیچ میراثی نداشت و به دست فراموشی سپرده شد. حتی همان زمان که در داخل ویمبلی جشن گرفته میشد هم برخی مخالف این اتحاد بودند. معترضین به ((هیاهو برای اروپا)) با پلاکاردهایی در سرما و یخبندان بیرون ویمبلی جمع شده بودند. معترضانی که میگفتند این کار هزینه مالیات دهندگان انگلیس را به حدود 350،000 پوند افزایش داده است. بیست سال بعد در دوره تاچریسم با جنبش های کارگری علیه پیمان ماستریخت(پیمان اتحادیه اروپا) و بازار مشترک، به نظر میرسید حرف های کرایوف چندان هم نادرست نبوده است. از بعد فوتبالی هم انگلیس بعد از آن دیگر به هیچ عنوان و جام در خور توجهی نرسید.

با این همه روابط انگلیس و جامعه اقتصادی اروپا هیچوقت نمیتوانست قوی تر از آن زمان باشد. هرچند پیوستن رسمی انگلیس به این اتحادیه در زمان نخست وزیری ادوارد هیت بود اما انگلیس و دانماراک و ایرلند در اصل از سال 1961 کار پیوستن به جامعه اقتصادی اروپا را شروع کرده بودند اما درخواست انگلیس توسط شارل دوگل، رئیس جمهور وقت فرانسه به بهانه احتمال افزایش نفوذ آمریکا در اتحادیه وتو میشد. سال 1967 این اتفاق تکرار شد و درخواست این سه کشور(بریتانیا، دانمارک و ایرلند) مجددا توسط فرانسه وتو شد. زمانی که ژرژ پومیدو به عنوان رئیس جمهور جدید فرانسه انتخاب شد حق وتو را برداشت و مذاکرات برای پیوستن این چهار کشور به اتحادیه اروپا در سال 1970 آغاز شد. دوسال مذاکره بالاخره نتیجه داد و بریتانیا، ایرلند و دانمارک در اول ژانویه 1973 به اتحادیه اروپا ملحق شدند.
الان که بحث بریتانیا و اتحادیه اروپا بر سر زبان ها است شاید به نوعی بتوان از ویمبلی 73 برای آینده الهام گرفت. موضع مشخص سر الف رمزی نسبتا کم حرف در قبال ((برکسیت)) این بود:
رخداد بزرگ ویمبلی باید گرامی داشته شود.
منابع:
یورو نیوز
دیلی میل
گاردین
backpagefootball
هایلایت مسابقه