-مگه نرفته بودی؟
-رفته بودم اما برگشتم.
-چرا؟
-همینجا بمیرم بهتره
-زیر موشک؟ با خمپاره؟
-صد شرف داره مث غربتی ها در بدر باشمو مردم بدو بیراه بارم کنن.
-دیگه چرا بدوبیراه؟
-باید بری به چشم خودت ببینی!... گفتنی نیس!... نامردا حتا آب خوردن هم بمون نمیفروشن!...
دولت، اینجا و اونجا، در مسیر جاده ها، نزدیک روستا ها و خارج از شهرها، با چند چادر و یک تانک آب اردوگاههای کوچکی برپاکرده که اصن جوابگو نیس.
-تو مگه نرفته بودی اردوگاه؟
-اردوگاه؟
-ها. پ چی؟
-اسارتگاه
-حرفایی میزنیا!
-حق داری!...باچشات ندیدی تا بغهمی اگه تو همی خاک سقط شی چقد بهتره! بعضیا عجولانه میرنو چن روز بعد، سرگردون و با دل پرخون برمیگردن-سعدون اومده
-خودش تنها؟
-با زن و بچش
-چرا؟
-ازخودش بپرس
-ها سعدون، راس میگه که...؟
سعدون تو خودش میپیچید و با غیظ حرف میزد
-فحش و فضیحتی نمونده که تو جاده ها و شهرا بارمون نکنن!... فراریا!... نامردا!... ضد انقلاب!.... لچک بسر!.... ترسو!....
احمد محمود(زمین سوخته)
جنگ تموم شد و سختیاش موند برا ما. برا ما جنگ زده ها. برا ما خوزستانیا. برا ما که خدا از اوج عزت کشیدمون به حزیز ظلت. برا ما که بدست هموطن خودمون به ظلت افتادیم که عراقو نذاشتیم یه وجب از خاکمونو ببره. برا ما که تو اوج جنگ طرحایی رو که باید تو خاکمون اجرا میشد که کشور چرخش بچرخه رو بدون کارشناسی دادن به شهرایی که لابیشون قوی تر بود. شهرایی که الان دارن چوب اشتباه خودشونو که باعث بی آبی منطقشون شده رو میخورن. ولی بازم از رو نمیرن و انقد لابیشون با پایتخت قویه که حاضرن کل منطقه رو بهم بزنن و یه استانو نابود کنن که بگن ما از وسط شهرمون آب خوشگل میگزره و بتونن توریست جذب کنن.که اگه برا کشاورزی بود همین خوزستان تو همه زمینه ها میتونه محصولات کشاورزی اساسی رو تامین کنه. حتا میوه ها رو. ما به ذلت نیفتادیم. ظاهرش ذلت ماس. واقعیتش ضرر کشوره. همین کشوری که همین لابی بازا بیشترین خون رو برا نگه داشتنش دادن. ولی حالا حاضرن دروغ رو دروغ بگن و سر هموطن خودشونو ببرن که به اون چیزی که میخوان برسن. پایتختم که ...
جنگ تموم شد و سختیاش موند برا ما. تمام مدیرای قویمون یا شهید شدن یا خسته شدن و رفتن کنار. یا همون شهرا بردنشون تو مناطق خوش آب و هوا.
جنگ تموم شد و گفتن دیگه خوزستان و مناطق مرزی رو بشون نمیرسیم که اگه کشوری حمله کرد خیلی ضرری ندیم ولی خوزستانیا بمونن همونجا خدمت کنن.
جنگ تموم شد و ما موندیم. ما که ریشمون تو ای خاک بود موندیم. ما که گرمای هوا پوستمونو سوزوند و گوشتمونو آبپز کرد موندیمو گفتیم کار میکنیم و استانمونو کشورمونو میسازیم.
مردممون انقد نجیب بودن که بعد جنگ نه آب خواستن نه هوا خواستن نه کار. هیچی نخواستن. همین که شهر و دیار مادریشونو داشتن براشون کافی بود. همین که بشون میگفتن مهمون نواز براشون کافی بود.زمیناشون نابود شده بود. گاومیشاشون مرده بودن. ولی یا علی گفتن و گفتن از صفر شروع میکنیم و شروع کردن. گفتن هموطنامون کمک میکنن استانمونو میسازیم. اما نمیدونستن...
نمیدونستن که هموطنامون چشم تیز کردن برا همین یه وجب خاکمون.برا آبمون... برا برقمون... برا صنایعمون... برا آثار باستانیمون... برا مدیرامون.... هرچیو که میتونستن تو جنگ بردن و تو فکر بودن چطور بقیشو ببرن...
مردممون انقد نجیب بودن که هیچی نگفتن. گفتن اونام هموطنامونن. بزار کارونمونو ببرن. . نعمت خداس. نوش جونشون.برا همه هست. هم ما کشاورزی میکنیم هم میریم خودمون از کنار آب برا خوردن خودمون آب ور میداریم.دولت که انقد بیخیال ما نیس. میاد برامون دوباره آب میکشه. آبادان که بین بهمنشیر و کارون محاصرس خو. اروندم که کنارشه. کاری نداره برامون آب تصفیه بکشن. که هنوزم نکشیدن. خرمشهرم که کنار آبادانه. برا جفتشون با هم میکشن. که هنوزم نکشیدن.
مردممون انقد نجیب بودن که نگفتن آب میخوایم. نگفتن گاز میخوایم. که گفتن عیب نداره حالا جنگ تموم شده، ولی تحریمیم. یه چن سال دیگه برامون گاز میکشن. مردم مچد سلیمون تو خونه هاشون از نشت گاز میمردن و میمیرن ولی گازو با کپسول میگرفتن. همه شهرای استانمون از کپسول برا گاز استفاده میکردن و میکنن. تو خود اهوازش هنو خیلی مناطق هس که گاز ندارنو از کپسول استفاده میکنن.
مردممون انقد نجیب بودن و هستن که وقتی کمبود برق و آب میشه اولین جایی که جیره بندی میشه خوزستانمونه. جایی که همش تو جیره بندیه. تو ظل گرمای 60 درجمون تو ظهر تابستونم برقمون میره و چن ساعت گرما و بی کولریو تحمل میکنیم که برق به همه ایرانمون برسه.
مردممون انقد نجیب بودن که با اینکه بیشترین موقعیت کاری تو استانشون بود و هست هنو بیشترین آمار بیکاریو داره. هنوز از همه جای ایران همه فامیلاشون میفرستن خوزستان که به اسم نیروی بومی تو اداراتمون استخدام بشن و مردممون انقد خوبن که برا استخدامم کمکشون میکن. حتا برا دور زدن قانونم کمکشون میکنن و به عشق اینکه بشون بگن: مردم خوزستان چقد مهمان نوازن. و خودشون و بچه هاشون در حسرت یه کار میمونن به فساد و اعتیاد و فقر کشیده میشن ولی میگن مهمونمون راحت باشه. که بیشترین آمار ایدز از راه اعتیاد مال ما باشه. در این حد...
آره کاکا. ما مهمون نواز نیستیم. مهمون پرستیم. ما اگه مهمون بیاد تو خاکمون تا نبریمش خونمون بش غذا ندیم و استراحت نکنه نمیزاریمش بره پی کارش. کارشم هرچی باشه کمکش میکنیم. اما خدا وکیلی تا کی؟ دیگه به اینجامون رسیده. چقد تحمل کنیم؟ تا کی ما برای همه باشیمو هیچکی برا ما نباشه؟ چقد عزیزامون ببینیم که به خاک سیاه میشینن؟ چقد فامیلامون کوچ کنن. چقد هوای خاکی داشته باشیم که تا به تهران نرسید مشکلشو حل نکردن؟چقد مردممون روز به روز پیرتر و خسته بشن که بگن خاک خوزستانمون نفرین شده؟ چقد زبون به کام بگیریمو ببینیم همه چیمونو میبرن. ببینیم همه دارن از خاکمون همه جوره سود میبرن جز خودمون؟چقد دلمون به اکبر اودود خوش کنیم؟ چقد دلمونو به پًلامون خوش کنیم؟ چقد دلمون به شبای قشنگ شهرمون خوش کنیم؟ چقد دلمونو به خوزستان برزیلته خوش کنیم؟ یکی خاکمونو میبره. یکی کارونمونو میبره؟ یکی گازو نفتمونو میبره. یکی آدما و مدیرای قدیمیمونو میبره؟. یکی دیگه میاد تو رومون بمون میگه خوزستان بودجه نمیخواد. مردمی که عرضه ندارن بودجه میخوان چیکار؟ بودجشونو بدین به ما!
وسط ای همه ظلم یکی پیدا شد یکم دلمونو خوش کنه. به چی؟ نه به آب خوردنی سالم. نه به برق. نه به گاز نه به هوای سالم. نه به...
فقط به اینکه یه تیم براتون میسازیم برزیلی. یه تیم براتون میسازیم همه تو کفش بمونن. یه تیم میسازیم براتون پر بچه های خودتون. بجا اینکه برن معتاد شن بیان وسط زمین با ضرب تیمپو براتون سینه بلرزونن. گل بزن.همه بدون ای خوزستانی که زدن تو سرش چقد استعداد داره. خدا رو کولشون خو نه او سالی که قهرمان شدیم یه چار تا احمق اومدن بمب نهادن و بچه هامونو کشتن.. بعدش قانون نهادن برامون که تیمای صنعتی نباید بودجشون زیاد باشه. خو باشه. اما چرا فقط ما؟ خو چرا باید حقوق مدیرعامل شرکتمون کم بشه بخاطر بودجه ای که به تیممون میداد؟ چرا بقیه تیما صنعتی بودجشون نصف نشد؟ چرا فقط ما؟ یکی اینو به مو جواب بده؟ چرا همه بچه هامون برن که تیممون بیفته پایین؟ خو ای بغضه جمع شده تو گلومون. بعدم که تیمون مردونه با اختلاف امتیازو با بچه ها خودمون اومد بالا باید بخوره به قانون من درآوردی پلی آف؟ خو آسمون پ ما چیکارتون کردیم؟ پ فلسفه لیگ چیه؟ خو یه تیم روز خوبو بد داره. خو لیگ برگزار میکنن که اگه یه روزم روز بدمون بود بتونیم جبرانش کنیم. خو قانون فقط برا ما عوض بشه؟که تا همیشه سرکوفت تیمی که امتیازشو خریدیم ولی حقمون بود تو لیگ باشیمو بخوریم؟ خو مگه ما بد بودیم براتون. مگه او سالی که قهرمان شدیم همو سالی نبود که تیممونو بردیم جام جهانی؟ خو نصف تیم بچه ها ما بودن. خو مگه ما همو سال که هی نصف تیمومونو بردن تیم ملی حرفی زدیم؟ بازی عقب انداختیم؟ نه والا. تازه با همون تیم نصفه قهرمانم شدیم. والا هر چی میگم بغضم خالی نمیشه. ما انقد نجیب بودیم که هیچی نگفتیم. انقد نجیب بودیم که همه سرکوفتا رو تحمل کردیم. انقد نجیب بودیم که وقتی مدیرا تیممون رفتن ا بقیه استانا بازیکن اوردن چیزی نگفتیم گفتیم هموطنامونن. والا بیاید بچه ها شهرمونو ببینید. خدا وکیل همه علی کریمین برا خوشون. میدونی چقد بچه هامون از تیم موندن بخاطر بقیه استانا. خو تو که داستان عبدو نمیدونی. تو که داستان کاظمو نمیدونی. داستان یوسفو نمیدونی. که اگه میدونستی میفهمیدی بازیکنی که از بچگی تو تیممون بوده حالا داره ماهواره نصب میکنه. خو چرا؟ چون ما مهمون پرستیم. چون بزار حالا که میتونیم بچه ها کرمانشاهو شیرازو اصفهانم بازی بدیم. چی از ما کم میشه. خو ما هم تشویقشون کردیم. والا چه عیبی داره. هموطنامونن. ولی تا کی؟ بخدا دیگه خسته شدیم. دیگه گریه هم نمیتونیم بکنیم. سرمونو بکوبیم تو دیوار ا ای همه ظلم؟ ا اینکه حاضرن برا اینکه اسطورمون حرفش اشتبا نشه قانونو عوض کنن؟ ا اینکه نمیبینن ما داریم اینجا تا خاک و گل جون میکنیم که بچه هامون معتاد نشن و تا به یه جایی میرسن باید بدیمشون برن سربازی و بعدشم همونایی که خدا بغلشون کرده و همونایی که زیر بار هیچ قانونی نمیرن پول اروپایی بشون بدن که اونا هم برن. خو به مو هم انقد پول بدن براشون آدم میکشم چه برسه برم تو تیمشون. خو بزار پول بیشتر بگیرم بتونم طایفمونو پولدار کنم. بخدا امروز داشتم بازیا قدیمی تیممونو میدیدم گریم گرفت. بازیکنایی که با خون دل ساختیم و میلیاردی دادن بشو بردنشون. مو یادم نمیره شبی که سوشا تیممونو تو آسیا حذف کرد یکی بش فش نداد. همه دلداریش دادن. بش گفتن نمیخواد معذرت خواهی کنی. مگه چی شده؟ جبران میکنی. اونم بمون گفت بخدا من میمونم براتون جبران میکنم. اما.. اولی رفت. هم عیب نداره. بهتر بازیکنا خومون میان بالا. اما نامردیا رو چه کنیم؟ همون روزی که قهرمان شدیم همه میخوان تیممونو بزن زمین. هر کاری میکنن برا اینکه بزننش زمین. هر نامردی هر تهمتی بخوان میزنن. اما مو به ای کارا کاری ندارم. نفرین هم نمیکنم. اما ولله ظلمتون پایدار نمیمونه. ما فقط بغض میکنیمو آه میکشیم. به تیممون که فریاد مظلومیت استانمونه نیگا میکنیم ولی پشتشو خالی نمیکنیم. برامونم مهم نیس قهرمان بشیم. ینی انقد مهم نیس که بخوایم با لابی بازیو رفاقت با ای سردارو او مسئول جام بگیریم. والا مهم نیس. ما روز بازی با استقلال 50 هزارتایی اومدیم ا تیممون حمایت کنیم که بگیم والا اهواز شهر دوم تیمی نی. که بگیم اگه خیلی موقه ها ورزشگاه آبی میشه نه مال اینه که طرفدارا فولادمون کمه، مال اینه که مو یا دارم دسفروشی میکنم یا رو زمین آغام کشاورزی میکنم یا دارم ماهی میگیرم و ماهی میفروشم. اگه هم او روز تونسم بیام والا پیچوندمو اومدم. ا شام زن و بچم زدم که همه بدونن مو چقد فولادو دوس دارم. فولاد تنها خوشیمه. فولاد فریادمونه.. بغضمونه. نجابتمونه. استعدادمونه.محرومیتمونه .... تا آخرم پشتش میمونیم. حالا تو بیا بگو کارتت جعلی بود...
مو میگم:
خوزستان بیقراره فولاد باید جام بیاره