تاج _ آزادی _ استقلال
داستان هزارویک شب در مثلث برمودای فوتبال
* * * * * *
در گرماگرم شور و هیجانات داغ انقلابیون و مردم شاه زده و پیروز شده آن زمان ایران ؛ خشم و نفرت و انزجار از شاه و درباریان باعث بود که جماعت پرشور خواسته و ناخواسته چشم بر هم بسته و هرآنچه منسوب بود به شاه و دربار را یا کافر و بی دین و مرتد یا فسق و فجور و اشاعه فساد و حرام بدانند و با شدت با آن به عنوان یک معضل و ناهنجاری بزرگ برخورد کنند.
مجموعه فرهنگی ورزشی تاج هم بدرستی و نه بی غلط بواسطه ظلم های مدیران مجموعه علی الخصوص تیمسارموسس آن؛ در همان لیست قراربگیرد و در دریای میهن پرستی و ضدشاهی قرارگرفت و تنها نابودی آن مجموعه تسکین آلام بود.
از آن مجموعه ناهنجار و ناجور اما یک پرونده پاک باقی مانده بود که مردم تشخیص خوب و بد را بلدبودند و خوب را از بد جدا کردند.
بله بازیکنان تاج همان پرونده پاک درون زونکن فساد تاج بودند که بر عکس اسپارتاکوس و یارانش که آزادیشان تائیدنشد؛ ایشان که منصورخان و یارانش بودند اما حکم های آزادی خود را دریافت نمودند تا فارغ از سنگینی نگاه مردم و نام تاج به آینده ای روشن فکر کنند.
منصورخان بعد از جمع آوری یاران در کنارخود مجموعه عظیم و نوپایی را ساختند در راستای فرهنگ و قداست و بزرگی ایران و مردم ایران و نام این مجموعه را به مناسبت رهاشدن مردم از ستم شاهنشاهی استقلال نامیدند.
و اینگونه در آبستن حوادث و اتفاقات ریزودرشت و خوب و بد آنزمان و از نطفه حلال انقلاب فرزندی برون آمد که نام آنرا """ استقلال """ نهادند.
منصورخان که میخواست با تیم جدید خود در مسابقات شهیداسپندی شرکت کند؛ به گمان اینکه آنها تاج هستند از بازی آنها جلوگیری کردند اما با گفتن اینکه ما استقلالیم و تاج نیستیم مجوز شرکت در مسابقات را دریافت کردند
+++++++++++++++++++++++++++++++++
9 سال بعد :
بعدازفروکش کردن تب انقلاب و خشم ناشی از جنایات شاهی حالا مردان و بزرگان دولتی ناگهان به یادشان افتاد که پرسپولیس هم یادگار قدیم است و باید منحل شود.
ولی نه؛ دیگر نمیتوان این انحلال را انجام داد چون مردم با آن زندگی میکنند .
به ناچار برای خالی کردن عصیان خودشان نامش را به "پیروزی" تغییر دادند.
یکباره اما به یاد آوردند که مجموعه تاج " بیت المال " بوده و غیر قابل فنا شدن.
فهمیدند چه اشتباهی کردند و سرشون چه کلاهی رفته.
کاسه چه کنم چه کنم را دست گرفتند و به این نتیجه رسیدند که تاج را دوباره احیا کنند.
آنها کارهای احیا را انجام دادند و پس از موفقیت در آن برای مجموعه تاج نام " آزادی " را انتخاب کردند.
اما مشکلات تازه شروع شد؛ بازیکنان قدیمی در تیمی جدید اما با شکل و شمایلی از تاج جمع شده اند و در بین مردم محبوبیت فراوانی بدست آورده اند.
ولی تاج یا آزادی باید از رده های پایین شروع کند
آنهم بدون بازیکن و تماشاگر و محبوبیت.
درست که " آزادی" تماشاگرومحبوبیت نداشت اما زور و سمبه پرزوری داشت.
با یک تیر سه نشان زدند.
تاج_آزادی_استقلال در هم ادغام شد.
خواستند با نام آزادی شرکت کنند اما محبوبیت استقلال مجبورشان کرد "استقلال" بمانند.
÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷
پ.ن: این داستان یک تیم در این دیار بود که همه را پشت سر خود داره ولی حریصه
مثال آدم گرسنه ای رو دارند که هرچقدر هم بشقاب غذایشان را پر کنند بازهم چشمشان به بشقاب دیگران است و به آنچه دارند قانع نیستند.