ببینید ارزو های ما همه ناشی از مسیر زندگی ما هستن
مثلا اگه الان ارزوتون اینه سوار بنز باشین ، بخاطر اینهکه الان فقدان اونو حس میکنید و تو زندگیتون ندارید و این ارزو ناشی از مسیر زندگی ایه که طی کردین
این ارزو زاییده شدهی زندگی شماست
بدون طی کردن همچین مسیری تو زندگی ، شما این ارزو هایی که داشتینو نداشتین ، اینا منحصرا مختص شما و مسیر زندگیتونن.
غیر ازینا شخصیت ، اخلاقیات ، اعتقادات و خلق و خو هم ناشی از ژنتیک و عوامل محیطیه
شما خودتون "انتخاب " نکردین کجا به دنیا بیاین ، فرهنگش چی باشه ، دینش چی باشه ، ارزشاش چی باشه و ...
پس در واقع ماها فیالذات هیچی از خودمون نداریم
هرچی الان همراهمونه ناشی از مسیر زندگیایه که طی کردیم و همینطور ژنتیک
سوال اساسی من اینه : ایا این سناریویی رو که تا الان زندگی کردیم قابل تغییر بوده؟
ایا زندگی جبر نیست؟
و اینکه چرا من نمیتونم زندگی رو در غالب وجودی شما تجربه کنم؟
ایا صرف تجربه من ازین دنیا و چیزایی که ازش درک میکنم فقط و فقط مستلزم بودن توواین شرایط و این ویژگیای ژنتیکیه؟
امیدوارم کسی باشه که اینچیزارو درک کنه و بتونه جوابی بده که ذهنمو باز کنه