فوتبال آلمان اغلب از فرهنگ آلمان الگو گرفته است. اولویت بر سیستم، صاف و صادق بودن و اهمیت دادن به مسائل جمعی بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد. یولیان ناگلزمان نیز از این سیستم نکاتی را یاد گرفته است ولی تفاوتی که با بقیه دارد، سن بسیار کم اوست و او این نکات را در سن بسیار کمی و در هنگام بازی به عنوان بازیکن فوتبال به خوبی یاد گرفته است. سرمربی سابق تیم های هافنهایم، لایپزیش و حال حاضر بایرن مونیخ، امیدوار است تا بتواند در اولین و بزرگ ترین شانس مربیگری خود، سربلند بیرون بیاید.
به بررسی عملکرد او در فصل گذشته و در تیم لایپزیش می پردازیم:
نکاتی که ناگلزمان، خود را از دیگر سرمربی ها متمایز می کند!
نباید تعجب کرد که یولیان ناگلزمان جوانترین سرمربی بوندس لیگا است که به 100 بازی به عنوان سرمربی رسیده است. زمانی که این رکورد را به دست آورد، تنها او 31 ساله بود. در اکتبر 2015 به عنوان یک جوان 28 ساله هدایت هوفنهایم را بر عهده گرفت
ارتباط استادانه ای که او با بازیکنانش برقرار می کند به شدت بیشتر از تاکتیک ها شامل می شود: "او طرفدار این ایده است که مربیگری فراتر از دستورالعمل هایی است که به بازیکنان خود می دهید ، بلکه پیوندی است که با آنها تقویت می کنید." او یک مربی زرنگ و باهوش است که موفقیت اصلی او ناشی از تعیین تکلیف تک تک بازیکنانش است که می توانند در آن مسئله پیشرفت کنند و به نوعی او یک مشاور خصوصی و شخصی برای هر بازیکن است و کوچک جلوه دادن او به شدت اشتباه است!
شکل گیری تیم او
اساسا علاقه زیادی به سبک 2-2-2-4 دارد ولی او اغلب سبک مورد علاقه اش را پیاده نمی کند و بسته به شرایط در هر مسابقه چینش تیم را می چیند و تیم را وارد مسابقه می کند. ترکیب زیر، ترکیب مورد علاقه یولیان ناگلزمان در لایپزیش بود که باعث استحکام خط دفاعی می شد و با سرعت ورنر و تمام کنندگی یوسف پولسن، به خوبی از موقعیت ها بهره می بردند.
اما او با بدشانسی هایی نیز روبرو می شد! ویلی اوربان و ابراهیما کوناته (در این تابستان به لیورپول پیوست)، اغلب مصدوم می شدند بنابراین لوکاس کلسترمن و مارسل هالستنبرگ (هر دو مدافع کناری) نقش هایی را در قلب خط دفاعی بازی کردند سپس نوردی موکیله، که عمدتا یک بازیکن میانی بود، در دفاع راست به کار گرفته شد و وقتی دیگو دمه که راهی ناپولی شد به همراه کنراد لایمر در خط میانی ثابت شد و سیستم منعطف شد ولی سبک بازی تغییری نکرد و ناگلزمان بازیکنانش را همانند ترکیب زیر با سبک 2-5-3 وارد زمین شده است. در مرحله گروهی لیگ قهرمانان ، ناگلزمان با 2-2-2-4 معمولی خود به میدان رفت، اما در پیروزی 3-0 مقابل تاتنهام، 1-2-4-3 را برابر مورینیو به کار گرفت. در حالی که در پیروزی 5-0 مقابل شالکه، مدافعان کناری او بسیار بالاتر از حد معمول بازی کردند و در تساوی 2-2 مقابل گلادباخ، چینش بازیکنانش را در اواسط بازی تغییر داد و با همین بازیکنان به 1-1-4-4 تغییر داد.
نبوغ ناگلزمان در این حقیقت است: سیستم کنترل توپ، ضد پرس، استحکام و حرکت سریع توپ بر تک تک بازیکنان متکی است که می دانند وظیفه آنها دقیقاً چیست. هر یک از بازیکنان بهتر از آنچه هستند به نظر می رسد ، زیرا سیستم به آنها اجازه می دهد تا بدرخشند و با وجود این سیستم می تواند به طرق مختلف متفاوت رویاهای آن ها تحقق یابند.
مراقب حملات تیم ناگلزمان باشید
تیم ناگلزمان حتی اگر عقب باشد، آهسته و کم کم فشار و شوک را به تیم حریف وارد می کند. این سبک بازی ناگلزمان است تا تیم حریف را مغرور کند و بعد شیرازه این تیم از هم بپاشد!حملات تیم او به حالت خطی انجام می شود. تا مدافع توپگیری می کند، باید توپ را به سرعت به طور مستقیم به خط هافبک بسپارد تا در سبک اغلب 2-2-4-4، فورسبرگ به همراه پولسن،ورنر و سابتیزر رو به جلو حرکت کنند و تیم را صاحب یک موقعیت کنند.
در عکس بالا، ورنر که با فلش نیز به او اشاره شده، به سمت چپ حرکت می کند تا حواس مدافعان را به خود پرت کند و فورسبرگ تا پولسن یا سابیتزر را خالی دید، فورا آن ها را با یک پاس عالی صاحب توپ کند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد هماهنگی بالای بازیکنان با یک دیگر است. به عنوان مثال در عکس بالا، سمت چپ ورنر صاحب توپ است و سردرگم است که پاس دهد یا شوت بزند یا مدافع را از مقابل بردارد که پولسن به او اشاره می کند که پاس را برای فرد سمت چپ خود ارسال کند و خودش نیز به سمت تیر دروازه حرکت می کند تا مدافعان به سمت او بیاید تا فضا برای یار کناری او، خالی شود و همین موقعیت باعث به ثمر رسیدن گل برای لایپزیش می شود.
همچنین خارج شدن از پرس نیز یک مسئله ای است که لایپزیش آن را به کار می گیرد. با استفاده از سرعت مهاجمین خود، مدافعان را به پاس های بلند عادت داده و مدافعان هر استارتی از مهاجمین ببینند، سریعا پاس را برای هم تیمی خود ارسال می کنند. در عکس زیر می توانید به دید عالی اوپامکانو و حرکت ورنر توجه بفرمایید که همی نپاس باعث می شود دورتوند شوکه شود و با یک تیر به دو هدف بزنند! هم موقعیت ایده ال برای تیم و هم خارج شدن از زیر پرس سنگین تیم بروسیا دورتموند!
ناگلزمان با استفاده از سبک های مختلف، هیچ مشکلی از مارک ندارد! او به بازیکنان سفارش می کند و جایگزینی را برای هرکسی در نظر می گیرد! به عنوان مثال اکر دو مدافع ورنر را مارک کردند تا او را از صفحه بازی محو کنند، پاتریک شیک با حرکات خود، وظایف ورنر را به عهده می گیرد تا کمی فشار از روی تیم و تیمو ورنر برداشته شود!
ضدحمله نیاز دارید؟ استادش اینجا حضور دارد!
وقتی تیم در حالت پرس قرار می گیرد، هافبک های تهاجمی وظیفه دارند که به عقب بیایند و توپ را بگیرند و بازیسازی را از آنجا انجام دهند. بنابراین پرسینگ زیاد روی تیم ناگلزمان جواب نمی دهد چون او راه حل های زیادی برای حل این مسئله دارند. به عنوان مثال در تصویر زیر، زابیتزر به عقب می آید و تک ضرب توپ را لایمر می سپارد و با او یک-دو می کند و هم تیم از زیر پرس خارج می شود و هم سابیتزر به خوبی بازیسازی را برای تیمش انجام می دهد:
یکی دیگر از شوک هایی که با سبک دو مهاجمه به تیم های حریف وارد می کند، در ضدحملات هر دو مهاجم عقب می آیند و هافبک های راست و چپ نفوذ می کنند تا مهاجمین، آن ها را در یک فرصت تک به تک یا ایده آل قرار دهند!
در عکس بالا، ورنر به خط میانی زمین می آید و سرعت بالای انکونکو باعث می شود تا ورنر فورا او را ببیند و با یک پاس تند و تیز، او را صاحب توپ کند و باعث شود تا لایپزیش با یک ضدحمله خطرناک دروازه مونشن گلادباخ را تهدید کند!
اولویت اصلی در دفاع تیم او، پرسینگ است
با اینکه سبک این پرسینگ تا حدی مبتدی است و گاهی اوقات امکان دارد با یک پاس در عمق، دفاع تیم ناگلزمان جا بماند ولی لازم به ذکر است که اغلب این سبک پرسینگ او باعث می شود تا مدافعان حریف، مقابل دروازه خودی دچار اشتباه شوند تا موقعیتی خوب برای تیم ناگلزمان شکل بگیرد!
به عکس بالا توجه بفرمایید. بیشتر این تاکتیک بر اساس پیش بینی و شانس است! با توجه به اینکه 4 بازیکن، دو بازیکن بایرن مونیخ را احاطه کردند و تحت فشار می گذارند، درصد بازپس گیری توپ توسط سفیدپوشان لایپزیش بسیار بیشتر است. برای همین ورنر درگیری خود با یک مدافع را آغاز می کند و انکونکو نیز استارت می زند تا هم تیمی هایشان، با پس گرفتن توپ سریع این بازیکن را برای طراحی یک ضدحمله آماده کنند.
در عکس زیر نیز بازیکنان لایپزیش با تحت فشار قرار دادن دروازه بان توسط ورنر و نزدیک ترین یاران دورتموند، باعث ایجاد ترس در دروازه بان می شود و سه راه را برای دروازه بان ایجاد می کنند! اول می تواند مکث کند تا یار خالی پیدا کند که این مسئله باعث توپگیری توسط ورنر می شود! راه دوم، پاس دادن به یارهایی است که تحت پرس بازیکنان لایپزیش قرار می گیرد که این مسئله نیز باعث می شود تا احتمال ایجاد خطر روی دروازه دورتموند بیشتر باشد. راه آخر، ارسال پاس های بلند بدون هدف بازیسازی است که باعث می شود توپ دوباره در اختیار بازیکنان لایپزیش قرار بگیرد! به هر حال در هر سه حالت این تیم لایپزیش است که برد می کند!
یا در عکس زیر که پرس در کنار زمین انجام می شود و از در تصویر اقدام به تکل زنی می کند، ثانیه هایی قبل توپگیری انجام می شود و با پاس کاری در مستطیلی که با رنگ طوسی مشخص شده است، از زیر پرس خارج می شوند و با دریبل زنی ورنر و وقتی که تلف می شود، بازیکنان لایپزیش به سرعت به سمت محوطه جریمه حریف حرکت می کنند و موفق به گلزنی می شوند.
نتیجه گیری کلی
بیشتر اوقات این مورد صادق است که ناگلزمان علاقه زیادی و همچنین استعداد زیادی در ضدحملات دارد که برای این کار، به بازیکنان سریع نیاز دارد که می تواند در رابطه با این مسئله به کینگزلی کومان، لروی سانه و سرژ گنابری در بایرن مونیخ تکیه کند و همچنین به یک مهاجم بازیساز همانند تیمو ورنر نیز نیاز دارد که توماس مولر به خوبی می تواند وظایف بازیسازی را به خوبی انجام دهد و این نکته را بارها به اثبات رسانده است.
همچنین علاقه زیاد او در سبک پرسینگ، به لطف بازیکنانی همچون لئون کورتزکا، یاشوا کیمیش و توماس مولر که به شدت خوب پرسینگ را انجام می دهند، قابل اجرا است.
او به دلیل علاقه زیاد به استفاده از فولبک های چپ و راست برای ایجاد حمله، به خوبی می تواند از آلفونسو دیویس و بنجامین پاوارد استفاده کند و بنابراین بایرن مونیخ به طور کلی مهره های قابل اجرای او را دارد!
به طور کلی می توان با حضور یولیان ناگلزمان، امید داشت که تا حدی عدم حضور هانسی فلیک به روی نیمکت به چشم نیاید زیرا ناگلزمان نیز به خطرناکی هانسی فلیک در حملات است و همچنین با حضور فلیک بر روی نیمکت آلمان می توان دوباره قدرت نمایی تازه و مدرنی را در فوتبال جهان دید.
بخشی از متن برگرفته شده از سایت breakingthelines.com