عبدالعلی چنگیز پیشکسوت باشگاه استقلال درباره شرایط این روزهای سرخابی ها و مشکلات این دو باشگاه در مدیریت صحبت کرد.
به گزارش طرفداری، گفتگوی عبدالعلی چنگیز را می خوانید:
ماندن نام نیک بهترین دستاورد انسان است
اینکه چرا کمتر صحبت میکنم به خاطر آن است که یک فرمول وجود دارد که مبنی برآن همهچیز واضح و روشن است و نیازی به گفتن من و امثال من وجود ندارد اما اینکه هرازگاهی صحبتهایی شود تا آدمها از یاد و خاطرات نروند صددرصد حرف درستی است و این یکی از مواردی هست که براساس آن شاعر میگوید نام نیکو گر بماند ز آدمی/ به کزو ماند سرای زر نگار... بنابراین اگر نام نیکی بماند واقعا بهترین دستاورد از انسانی است که یک روز آمده و یک روز هم باید برود، اما یک زمان هم شرایط ایجاب نمیکند شما نزدیک چیزی باشید و بهتر است دور باشید و قضایا را از دور رصد کنید.
فوتبال امروز در ایران خارش پیدا کرده است!
خوشبختانه طرفداران فوتبال در ایران در این چند سال اخیر بیشتر از هر زمان دیگری آگاهتر شده و یکسری مسائل را از نزدیک مشاهده میکنند و خیلی از اتفاقات و تحولات مطلع هستند اما یک مقدار وقتی تعصب وارد جریانها میشود، مثل غذایی میماند که بیشتر به آن نمک و فلفل بزنید و این موضوع آلرژی ایجاد میکند، بنابراین معتقدم امروز در ورزش و فوتبال ایران یک شرایط آلرژیزا ایجاد شده است و این موضوع زیاد جالب نیست. وقتی شما یک غذایی بخورید که به شما نسازد باعث میشود تا کهیر بزنید و خارش ایجاد میشود و معتقدم ورزش و فوتبال در ایران به همین سبب خارش پیدا کرده است که اتفاقا این خارش خیلی آزاردهنده شده و این بهخاطر غذای ناسالمی است که شما میخورید و نسبت به آن آلرژی پیدا میکنید و فعلا جو موجود اینطوری است. اگر قرار باشد ما صحبتی کنیم این صحبت باید موثر و راهگشا باشد، مثلا بگوییم تیم چه کار کند که بهتر باشد و بعد هم اینکه همه خودشان میدانند در یک باشگاهی چه اتفاقاتی دارد میافتد.
رئالمادرید و بارسلونا یکشبه به اسم و رسم نرسیدند
در دنیای فوتبال همهچیز مشخص است. تیمهایی که در سراسر دنیا امروز اسم دارند مشخص است که براساس چه اتفاقی، امروزه اسم و رسم پیدا کردهاند. تیمهایی مانند بارسلونا و رئالمادرید یکشبه مطرح نشدند یا بهطور مثال تیمی مثل منچسترسیتی که تا چند سال پیش هیچ اسم و رسمی نداشت، امروز به این دلیل تبدیل به یک قطب فوتبال در دنیا شده؛ چراکه پشت تحولات و اتفاقات آن تدبیر و دانش بوده و حضور یک مربی متفکر و باکلاس باعث شده است تا امروز به اینجا برسد. آیا منچسترسیتی سابق با تیمی که امروز گواردیولا آن را هدایت میکند قابلمقایسه است؟ پس اصلا یک چیز خیلی واضح است که وقتی شما دو ساختمان را درکنار هم میبینید از آن ساختمان خوشتان میآید و آنی جلبنظر میکند که مهندسیساز باشد و مهندسان روی آن کار کرده باشند. بنابراین تیم و باشگاه و مدیریت و همه، متناسب با چنین فرمولی هستند. در همین شهر ما یعنی اصفهان از همه جای دنیا میآیند تا با ساختمانهای با قدمت عکس بگیرند و این نشان میدهد این ساختمانها مهندسیساز هستند و از متریال عالی استفاده شده است و امروز هم اگر یک تیم میخواهد اسم جهانی پیدا کرده و کل دنیا روی آن بحث کنند و فالوورهای زیادی داشته باشد باید یک ساختار و مدیریت خیلی قوی داشته باشد.
هیچ جای دنیا بازیکن علیه ارکان باشگاه حرف نمیزند
موضوع بحث من این نیست که در ایران به این شکل تیمداری میشود یا خیر بلکه برای داشتن چنین اسم و رسمی باید یکسری فاکتورها را لحاظ کرد و اگر این فاکتورها را نداشته باشید مثل این است که شما یک ماشین داشته باشید که لاستیک آن کمباد است یا یک قطعه را کم دارد، بنابراین نمیتوانیم تیمی داشته باشیم که یک جای آن بلنگد و بخواهد موفق عمل کند. مثلا بگوییم چرا فلان فرد خوب نمیدود اما میبینیم یک پا ندارد و اگر دو پا داشت، مطمئنا به خوبی میدوید. الان در فوتبال ایران واضح نیست که مدیر چیدمان تشکیلات گروه فنی، کادر بازیکنان و... چه کاری میکنند و شاهد یک درهم و برهم هستیم. در هیچ جای دنیا امکان ندارد بازیکن اجازه داشته باشد علیه باشگاه صحبت کند، اصلا غیرممکن است یا درباره مدیر یا مربی حرف بزنند اما ما چنین چیزی را نمیبینیم و تا وقتی که این مسائل وجود دارد چطور انتظار داریم تیمهای ما بیایند و در سطح آسیا چشمانداز زیبایی داشته باشند و هرجای دنیا برویم آدم به این تیمها افتخار کند؟
شرایط را در استقلال خیلی خوب دیدم!
از آنجایی که سالیان سال وقتی تیم هرجایی میرفت هواداران هم به استقبال آنها رفته و نزدیک میشدند و عکس و امضا میگرفتند و صحبتهایی شکل میگرفت اما اینبار بهخاطر کرونا نتوانستم برخورد نزدیکی را با استقلالیها داشته باشم، هرچند شب قبل از بازی مقابل الهلال عربستان از آنجایی که یک زمانی بود که بهخاطر شرایط کرونا نزدیک شدن به اردوی تیم زیاد جالب نبود و ملاحظات و محدودیتهایی وجود داشت، از روی سکوها و از بالا، قبل از مسابقه تمرین را تماشا کردیم که این تمرین مقارن شده بود با اولین روزی که گابریل پین به تمرینات استقلال آمده بود و درمجموع شرایط را خیلی خوب دیدم. در کادرفنی ازجمله سرمربی این تیم هر کسی کار خودش را انجام داده و یک تمرین مناسب و ایدهآل قبل از بازی با الهلال انجام شد.
هر زمان استقلال آرامش داشته عالی نتیجه گرفته است
اگر این استقلال فقط یکی، دو ماه آرامش داشته باشد الهلال کجای کار خواهد بود؟ ما خودمان چندین سال است داریم شرایط این تیم را از نزدیک میبینیم، هر زمانی که استقلال آرامش داشته هم فوتبال خوبی بازی کرده و هم نتیجه عالی گرفته اما هربار دومرتبه یکسری مسائل و حواشی پیرامون این تیم ایجاد شده که این عواقب را هم داشته است، هرچند چون نزدیک نیستیم نمیتوانیم برخی مسائل را قضاوت کنیم چون اگر نزدیک باشید میتوانید خیلی خوب مسائل را رصد کرده و براساس آن تحلیل و ارزیابی کنید. بنابراین وقتی نزدیک نیستید قضاوت اشتباه است اما از دور میگویم هر زمان استقلال آرامش داشته و ساپورت مدیریتی و مادی و پشتیبانی شده و هماهنگیهای خوبی در بیرون از زمین شکل گرفته، گروه فنی هم نتایج عالی کسب کرده و چیزی جز این واقعیت نیست. در این صورت اگر کادرفنی نتیجه نگیرد باید خیلی راحت بیاید و در اینباره گزارش بدهد.
شاکله فوتبال به شما زندگی کردن گروهی را یاد میدهد
این مسائل فقط مختص به استقلال نیست و یکسری مسائل حرفهای را برای موفقیت و پیشرفت در هر تیمی عنوان میکنم. درواقع داریم درباره مسائل حرفهای صحبت میکنیم یعنی اینکه گروه مدیریت مشخص است، گروه کادر اداری و گروه فنی و گروه بازیکنان هرکدام از آنها و جایگاههایشان مشخص است. اگر اینطور نباشد مثل این است که دفاع راست به خط حمله رفته و بگوید میخواهم آنجا بازی کنم. شاکله فوتبال به شما زندگی کردن گروهی و اینکه هرکسی در این گروه کارش را به نحو احسن انجام بدهد را یاد میدهد. یعنی ما در فوتبال یاد میگیریم اگر بخواهیم کار تیمی کنیم یک دروازهبان داریم که از دروازه محافظت میکند و بازیکنانی که باید برای موفقیت با یکدیگر هماهنگ باشند. درواقع فوتبال این طرز زندگی را به شما یاد میدهد. بنابراین گروه مدیریت یکی از حلقههای این پازل محسوب میشود.
حتی در العین هم هیچکس علیه باشگاه صحبت نمیکند
۳۰ سال پیش به امارات آمدم و در آکادمی العین امارات مشغول کار شدم. در آن زمان هر کسی جای خودش بوده و تا امروز همین روند بوده است. باورتان نمیشود در این 30 سال حتی یک بازیکن تحت هیچ شرایطی درباره باشگاه، مدیریت، کادر فنی و بازیکنان دیگر نه اجازه داشته صحبت کند و نه به خودش اجازه داده تا صحبت کند و به این ترتیب احترام فیمابین هیچ موقع شکسته نمیشود. این درحالی است که جایگاه افرادی که در یک تیم کار میکنند جایگاه بالایی محسوب میشود و مدیریت یک باشگاه جایگاه ساده نیست و یک جای بزرگ است و افرادی که انتخاب میشوند به همین نسبت باید آدمهای بزرگ باشند. مگر میشود موتور بنز آخرین سیستم را برای یک پراید مورداستفاده قرار داد؟ اگر لاستیک بنز داشته باشید باید لاستیک، موتور و همهچیزش با هم بخوانند. اگر اسمی از استقلال و پرسپولیس میآوریم باید همهچیزهایش درخور طرفدار و تاریخ و فضای اسمی که در سطح آسیا دارند باشد اما آیا اینچنین است؟ پس به همین دلیل است که امسال افرادی مثل بنده کمتر صحبت میکنند. بهطور مثال من به خودم زمانی اجازه میدهم صحبت کنم که براساس یک بازی انجام شده بخواهم چیزی را تحلیل کنم، در غیر این صورت نقض صحبتهایی میشود که خودم انجام دادم و نباید به خودم اجازه بدهم که درباره هر چیزی صحبت کنم.
هوادار فحاشی میکند چون تیمش خوب بازی نمیکند
درباره آینده استقلال و چشمانداز این تیم در فصل جدید باید بگویم سالی که نکوست از بهارش پیداست. من چند سوال ساده از شما میپرسم شما وقتی وارد استادیوم میشوید یک بازی را تماشا میکنید اتفاقا هردو تیم هم زیبا و تماشاگرپسند بازی میکنند، در این وضعیت چه کسانی فحاشی میکنند؟ هیچکس در واقع اگر تیم خوب و تماشاگرپسند بازی کند حتی اگر ببازد هم هوادار فحش نمیدهد. مگر مریض است با این وضعیت بخواهد فحش بدهد! در واقع زمانی سروصدای هوادار در میآید که تیمش بد بازی میکند و به او فشار وارد میکند و او میگوید هم تیمم بد بازی میکند و هم از طرف هواداران رقیب فشار وارد میشود و در این آشفتهبازار مجبور میشود صحبتهای رکیک در ورزشگاه انجام بدهد. اگر امروز در جو ورزش ما برخی حرفهای نامربوط زده میشود بهخاطر این است که تیمها بازی خوبی را انجام نمیدهند و به جای اینکه بازیکن را با بهترین شرایط به زمین بیاورند او را از زمین بیرون آورده و این بازیکن زبان بسته نمیداند باید چه کاری انجام بدهد، این درحالی است که بازیکن هم وقتی از زمین بیرون میآید، نمیداند باید درخصوص چه چیزی صحبت کند. هرچند اصلا جز تحلیل و آنالیز بازی نباید حرف دیگری بزند. از سوی دیگر به طرفدار ما فقط جمله (این چه تیمی هست) را یاد دادهاند و همین جمله هم این همه عوارض را در پی خواهد داشت، در غیر این صورت طرفدار هم باید تحلیلگر اتفاقات بازی باشد.
روزانه هزاران مطلب را نخوانده پاک میکنم
اگر ما میخواهیم استقلال فصل ایدهآلی داشته باشد باید تمام نقاط ضعف و قوت پارسال را آنالیز و بررسی کرده و ببینیم چه چیزهایی باعث شد تا نتوانیم به اهدافمان نرسیم و نتایج لازم را نگیریم در مقابل چه اتفاقاتی باعث شد تا برخی بازیها را ببریم، این موضوع ربطی به پیشفصل یا آغاز فصل نداشته و خیلی وقتها هست که میتوان در جریان طول فصل هم نقاط ضعف را پیدا کرده و آنها را تقویت کنید، همانطور که برخی تیمها مثلا در نیمفصل اول نشانی از قهرمان شدن یا سقوط ندارند اما در نیمفصل دوم اتفاقات دیگری برایشان میافتد. درواقع فوتبال هم مثل مسابقه دوومیدانی است. ما درباره چیزهایی صحبت میکنیم که باعث میشود یک تیم نتیجه نگیرد، یعنی چه چیزهایی باعث میشود استقلال مثلا آن سرعت لازم را نداشته باشد یا چه چیزهایی باعث میشود هواداران ما تا این اندازه آزردهخاطر شدهاند. ما دنبال این جوابها میگردیم در غیر این صورت اگر تیم برود و عالی بازی کند و حتی ببازد طرفدار بازهم پشتیبانی و حمایت کرده و صدایش هم در نمیآید و فضای مجازی هم این اندازه آلوده نخواهد شد، این درحالی است که الان فضای مجازی ما واقعا آلوده بازار شده است، به شخصه روزانه هزاران مطلب را ندیده پاک میکنم چون به قدری صحبتهای بیارزش زده میشود که همه آنها به اندازه یک خط ارزش ندارند.
وقتی دهها مدیر تغییر کردهاند عاقبت همین میشود
اینکه امروز برخی پیشکسوتان از این فضا استفاده کرده و علیه تیم صحبت میکنند به این برمیگردد که شما بهعنوان یک مدیر خانواده یا پدر و مادر خانواده باید بچهها را طوری تربیت کنید که کار به اینجاها نرسد! وقتی از زمانی که ما بازی میکردیم تا امروز دهها مدیر تغییر کردهاند، آخر و عاقبتمان همین میشود، این بازیکنان و پیشکسوتان هم با همین فرمول ساخته شدهاند. داستان ما پیشکسوتان این است که همین مدیران به خودشان اجازه دادند تا یکی بیاید تا درباره این مسائل صحبت کند درحالی که پیشکسوت تحت هیچ شرایطی اجازه صحبت کردن درباره باشگاه را ندارد مگر اینکه تحلیل و آنالیز کند.