🌻اسلوب معادله یکی از زیباترین آرایه های ادبیات فارسی است.
🌺اسلوب معادله به معنی آن است که در بیتی، یک مصرع در حکم مثال برای مصرع دیگر باشد و چون در این حالت هر دو مصرع مطلب واحدی را بیان میکنند و معادل هم هستند به این آرایه اسلوب معادله میگویند.
🌸خب در ادامه مثال هایی از این آرایه را در شعر شاعران (مخصوصا صائب تبریزی ) بیان میکنیم👇
🌹در مزاج تندخویان، گریه را تأثیر نیست/ آتش سوزان نمی اندیشد از اشک کباب (صائب)
.
🌹عشق چون آید برد هوش دل فرزانه را / دزد دانا می کشد اول چراغ خانه را (زیب النساء بیگم)
.
🌹غم عشق آمد و غمهای دگر پاک ببرد/ سوزنی باید کز پای برآرد خاری (سعدی)
.
🌹افتادگی آموز اگر طالب فیضی/ هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است (بیدل دهلوی)
.
🌹آن را که بود مغز و خرد ،خاموش است/ از کاسه ی پر ، صدا نیاید بیرون
.
🌹بعد از اين در عوض اشک، دل آيد بيرون / آب چون كم شود از چشمه گِل آيد بيرون
.
🌹دل چو شد غافل ز حق، فرمانپذیر تن بُوَد/ میبرد هرجا که خواهد اسب، خواب آلوده را (صائب)
.
🌹انتقام هرزه گویان را به خاموشی گذار/ تیغ می گوید جواب مرغ بی هنگام را (صائب)
.
🌹این حدیث از سرِ دردیست که من میگویم/ تا بر آتش ننهی بوی نیاید ز عبیر (سعدی)
.
🌹در سخن گفتن خطای جاهلان پیدا شود/ تیر کج چون از کمان بیرون رود رسوا شود (صائب)
.
🌹تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی/ تا شب نرود صبح پدیدار نباشد (سعدی)
.
🌹دود اگر بالا نشيند كســـر شــأن شــعـله نيست/ جاي چشم ابرو نگيرد گرچه او بالاتر است (صائب)
.
🌹جز سرکشی از آدم بی درد چه خیزد؟ / از خاک فرومایه به جز گَرد چه خیزد؟ (صائب)
.
🌹صبر برجور فلک کن تا برآیی رو سفید/ دانه چون در آسیاب افتد تحمل بایدش (صائب)
.
🌹سینه عاشق نمی باشد تهی از درد و داغ/ خانهی اهل کرم خالی ز مهمان کِی شود؟ (صائب)
.
🌹تا نگردد محو، اَنجُم ،مِهر ،تابان کِی شود؟ / تا نریزد اشکِ گردون، صبح خندان کِی شود؟ (صائب)
.
🌹عیب پاکان زود بر مردم هویدا می شود/ در میان شیر خالص موی رسوا می شود (صائب)
.
🌹زشت در سِلک نکویان می نماید زشت تر/ پای طاووس از پر طاووس رسوا می شود (صائب)
.
🌹نیست ممکن برنگرداند ورق، عشق غیور/ عاقبت یوسف خریدار زلیخا می شود (صائب)
.
🌹هر بلندی پست می گردد به تدریج زمان/ آخر این کُهسارها دامانِ صحرا می شود (صائب)
.
🌹در نگیرد صحبت پیر و جوان با یکدگر/ تا به هم پیوست، شد تیر و کمان از هم جدا (صائب)
.
🌹می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا/ برگها را می کند باد خزان از هم جدا (صائب)
.
🌹تا تو را از دور دیدم، رفت عقل و هوش من/ می شود نزدیکِ منزل کاروان از هم جدا (صائب)
.
🌹لفظ و معنی را به تیغ از یکدگر نتْوان برید/ کیست صائب تا کند جانان و جان از هم جدا؟ (صائب)
.
🌹دل رمیده به تدبیر بر نمی گردد/ شرر به آتش سوزان چگونه گردد باز؟ (صائب)
.
🌹از خسیسان منت احسان کشیدن مشکل است/ ناز ماه مصر از اِخوان کشیدن مشکل است (صائب)
.
🌹دَم برآوردن بُوَد بی یاد حق بر دل گران/ دَلو خالی از چَهِ کنعان کشیدن مشکل است (صائب)
.
🌹دل به آسانی ز مژگان بتان نتْوان گرفت/ طعمه از سر پنجهی شیران کشیدن مشکل است (صائب)
.
🌹زود می پاشد ز هم جمعیت بی نسبتان/ دانه را از کاه در خرمن کند دهقان جدا (صائب)
.
🌹می توان از عالِم افسرده، دل برداشت زود/ از تنور سرد می گردد به گرمی نان جدا (صائب)
.
🌹نیست از زخم زبان پروا دل بی تاب را/ مانع از گردش نگردد خار و خس گرداب را (صائب)
.
🌹از علایق نیست پروایی دل بی تاب را/ هیچ دامی مانع از جولان نگردد آب را (صائب)
.
🌹عشق در کار دل سرگشتهی ما عاجزست/ بحر، نتْوانَد گشودن عقدهی گرداب را (صائب)
.
🌹نیست درمان، مردم کج بحث را جز خامُشی/ ماهی لب بسته، خون در دل کند قلاب را (صائب)
.
🔥همچنین بیشتر بخوانید:
مثال هایی زیبا برای آرایهی حُسن تعلیل
مثال هایی زیبا برای آرایهی ایهام