EDRIS Kavehای نوبل بد شانس
ای بد شانس
ای بد شانس
این پسره مهر ماه رو داره
لعنتی بازی تو سی ال هم بهش میرسه
ولی ادریس تلاشش رو دوست داره
قبول کنید تو دنیای واقعه ای ما که نویر نمیشیم
نهایتا با ارفاق بتونیم اولرایش بشیم!
مثل اولرایش تو جوانی امیدوار کننده نشون میدیم!
بعد شانس میزنه دمه در خونه مون یک فرصت خوب بدست میاریم برای یک تغیر بزرگ برای یک دگرگونی!
خرابش میکنیم!
اون وقته که دیگه هیچ کسی خوبی هامون رو نمیبینه
دیگه تا آخرش با همون یک اشتباه قضاوت مون میکنن
هیچ کسی واکنش های اورایش و توپ های خیلی خوبی که تو بازی رفت جلوی رعال برامون در آورد رو یادش نمیاد
یا قبل تر از اون بازی قبلش تو بوندسلیگاه که از دورتموند چند امتیاز عقب بودیم و بازی رو باید میبردیم تا از کورس با دورتنوند جا نمونیم!
یک هیج جلو بودیم اما تو دقایق آخر بازی پنالتی دادیم و این اولرابش بود که پنالتی رو گرفت بایرن رو تو کورس نگه داشت!ادریس دوست داره ایندفعه داستانش رو بهتر بنویسه