AMIN" پذیرش " اولين قانون آرامش هست ...
وقتی که فرد موجودیت و ماهیت و اصطلاحا شخصیت خودش رو قبول میکنه و به این نتیجه برسه که به ثبات عقلانی عاطفی دست پیدا کرده ، میتونه در قالب اجتماع موفق باشه و کنش و واکنش های مناسب داشته باشه ...
مناسب و ایدهآل نسبت به نوع نگاه : انتخاب چگونگی زیستن که میتونه به دو صورت نمایان بشه : ۱. انزوا ۲. اقتدار
که خب خوشبختانه درهردوحالت آرامش رو برای فرد به ارمغان میاره چون " کنش پذیرش صورت گرفته و مهم نیست واکنش ، انزوا باشه یا اقتدار "
موسیقی تنگی نفس زیبایی متن رو بیشتر کرد و ناخودآگاه به یاد نوجوانی ام افتادم و شنیدن پیوسته آهنگ sing for the moment امینم در دوران جنگ و جدال ذهن و قلبم ...
روزهایی که شده بودم دانش آموز حروم شهر ؛ یه ۱۶ ساله با اعتمادی که در سنگر کوچه ها از بین میرفت و هر شاخه اش محتاج لانه بود و میپرسيد : " آیا میتوان درخت را از آسمان ربود ؟ "
یادش بخیر ؛ چه مسیری بود هست و خواهد بود زندگی بی رحم و سخت من به مانند زمستانی تاریک بدون نور خورشید و باور کردم که عدالت چیزی جز یک دروغ نیست و البته " انتخاب " کردم که تو صحنه زنده باشم مثل گوزن ...
تغییری که آرامش عجیبی را در زندگیم خلق کرد که تا پیش از آن در لابه لای اسکناس های پدر و غذاهای رنگارنگ مادر و آغوش عشق جستجو میکردم ...
تغییری که سوالم رو ارتقا بخشید !
دیگر نمیپرسیدم آیا میتوان درخت را از آسمان ربود ؟ ؛ بلکه میپرسم " آیا بینش کم از بیم شکمه ؟ " ...
پست جالبی بود دوست عزیز ، ممنونم 🌹