CIA در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان اقدام به جمع آوری لطیفه ها و جوک های سیاسی مردم شوروی بر علیه حکومت کمونیستی وقت کرد چرا که آمریکا دوست داشت آن روی مردم شوروی یعنی ضدیت با کمونیست را ببیند و همینطور آمریکا را دلگرم از سیاست های خودش در قبال اتحاد جماهیر شوروی میکرد حتی در بعضی مواقع ریگان در سخنرانی های خودش برا طعنه به رقیب سرخش از آن ها استفاده میکرد
اسم آهنگ هم polyushka polye است از آهنگ های زیبای دوران اتحاد جماهیر شوروی
این ها گلچینی از بهترین لطیفه های آن دوران است :
۱-یه مومیایی تو مصر پیدا میشه. برای تعیین هویت میبرنش شوروی. بعد از نیم ساعت افسر KGB (پلیس مخفی شوروی) از اتاق میاد بیرون و میگه: این آمن هوتپ سوم بوده که وقتی زنش بهش خیانت کرد و اینم فهمید، معشوقه زنش اومد و کشتش.
مصریها با تعجب میگن: چطوری فهمیدی؟
مامور: خودش اعتراف کرد.
۲-استالین حین شنا تو یه دریاچه، یهو غرق میشه. یه روستایی که از اونجا رد میشده، سریع میپره تو آب و نجاتش میده. استالین خوشحال میشه و بهش میگه: تو الان استالین رو نجات دادی قهرمان، چی میخوای بهت بدم.
روستایی که میفهمه کی رو نجات داده، میگه: تو رو خدا فقط به هیچکی نگو کی نجاتت داده.
۳-یه فرانسوی، یه انگلیسی و یه روسی داشتن در مورد اینکه آدم و حوا اهل کجا بودن بحث میکردن؛
انگلیسی: بیشک آدم و حوا انگلیسی بودن. فقط یه جنتلمن انگلیسی ممکنه آخرین سیبش رو با یه خانم تقسیم کنه.
فرانسوی: نه فرانسوی بودن. فقط یه مرد فرانسوی میتونه به این راحتی یه زن رو گول بزنه.
روسی: نه مطمئن باشید اونها اهل شوروی بودن. فقط یه شورویایی میتونه در حالی که هیچ لباسی برای پوشیدن نداره و فقط هم یه سیب برای خورد و خوراک خودش و زنش داره، متقاعد بشه که تو بهشته.
۴-برژنف(پنجمین رهبر اتحاد جماهیر شوروی ) فضانوردان شوروی رو احضار کرد و گفت: رفقا، آمریکاییها روی ماه فرود آمدند. ما تصمیم گرفتیم ازشون جلو بزنیم و شما رو روی خورشید فرود بیاریم.
فضانوردان: ولی رفیق برژنف، ما میسوزیم!
برژنف: اصلا نگران نباشید، حزب کمونیست فکر همه چیز رو کرده. شما رو شب میفرستیم اونجا.
لئونید برژنف
۵-خروشچف از جوکهای شوروی که مردم علیه حکومت میساختن بسیار ناراحت شده بود. یه روز دستور میده یکی از افرادی که این جُکها رو میسازن پیدا کنن و بیارنش. مامورها یه نفر رو پیدا میکنن و میارن خونه خروشچف.
خروشچف: بگو ببینم چرا این جُکها رو علیه ما میسازی؟
طرف یه نگاه به خونۀ خروشچف میاندازه و میگه: خوب خونه و زندگی واسه خودت ساختی ها، خونه خوب، ماشین خوب، غذای خوب.
خروشچف عصبانی میشه و میگه: همۀ مردم شوروی الان دارن اینجور زندگی میکنن!
طرف میگه: بیا، اینم یه جُک دیگه!
نیکیتاخروشچف
۶-معلم از دانشآموزان امتحان ریاضی گرفت: ۲ ضربدر ۲ چند میشه؟
دانشآموز: هرچی که استالین بگه!
دانشآموز قبول شد.
۷-مردی در مسکو میدوید و داد میزد: استالین یک خوک است و کِرِملین یک خوکدانی. او را بازداشت کردند و به ۲۱ سال زندان محکوم شد. ۱ سال به جرم فریاد زدن، و ۲۰ سال به جرم افشای اسرار حکومتی.
۸-جان اِف کندی پیش خدا رفت و گفت: خداوندا، چندسال طول میکشه تا ملت آمریکا رنگ خوشبختی رو ببینن؟ خدا گفت: ۳۰ سال دیگه. کندی سرش رو پایین انداخت و رفت.
بعد ژنرال دوگل رفت پیش خدا و گفت: خداوندا، واسه ملت فرانسه چندسال طول میکشه؟ خدا گفت: همین فرمون، ۵۰ سال دیگه. دوگل هم سرش رو انداخت پایین و رفت.
نوبت خروشچُف (دبیر کل حزب کمونیست) شد. رفت پیش خدا و پرسید: خداوندا ملت شوروی چند سال دیگه رنگ خوشبختی رو…؟
هنوز حرف خروشچف تموم نشده بود که خدا سرش رو پایین انداخت و رفت.
۹-تو شوروی یه نفر رفت ماشین ثبتنام کنه. بهش گفتن برو ده سال دیگه بیا تحویلت میدیم.
طرف گفت: صبحش بیام یا عصر؟
یارو گفت: ١٠ سال دیگه چه فرقی برات میکنه؟
طرف گفت: آخه صبحش قرار گذاشتیم لولهکش بیاد.
۱۰-مارکس زنده شد و به شوروی رفت. میخواست توی کنگره حزب سخنرانی کنه، ولی اعضای حزب نگران بودن شاید حرفی بزنه که خوشایند نباشه. مارکس قبول میکنه که فقط یک جمله بگه. میره پشت بلندگو و میگه: «کارگران جهان، غلط کردم.»
کارل مارکس
۱۱-یک روز استالین از خواب بیدار شد و به منشی دفترش گفت: پیپ منو ندیدی؟ نیم ساعت بعد منشی زنگ زد و گفت: قربان، ۲۰۰نفر به سرقت پیپتون اعتراف کردهاند.
استالین: ولشون کنید، تو کشوی میزم بود.
ژوزف استالین
۱۲-ریگان، رئیسجمهور آمریکا از جوکهای شوروی زیاد تعریف میکرد؛ حتی برای گورباچف. یکیاش اینه:
یه امریکایی و یه روس با هم کلکل میکنن. امریکاییه میگه من میتونم برم کاخسفید بکوبم رو میز رییسجمهور بگم آقای رییسجمهور، من به نحوه مدیریت کشور توسط شما اعتراض دارم. روسه میگه خب منم میتونم.
آمریکاییه میگه: جدی؟
روسه میگه بله من میتونم برم کرملین، بکوبم روی میز دبیر کل و بگم آقای دبیر کل من به نحوه مدیریت رییسجمهور آمریکا اعتراض دارم.
رونالد ریگان (سمت راست ) و میخائیل گورپاچف (سمت چپ)
۱۳-به اداره پست شوروی خبر میرسه که تمبرهای جدید با عکس استالین خوب به پاکت نامه نمیچسبن. بعد از تحقیق معلوم میشه مردم سمت اشتباهو تف میزنن.
۱۴-مرد آمریکایی: آمریکا اونقدر آزاده که هرکسی میتونه جلوی کاخ سفید بایسته و داد بزنه «لعنت بر رانولد ریگان».
مرد روس: برو بابا اینکه چیزی نیست. من هم میتونم جلوی کرملین وایسم و بگم «لعنت بر رانولد ریگان!»
۱۵-سؤال: چرا رادیوی شما یک مدت طولانی برنامه نداشت؟
جواب: مجری ما در حین خواندن جمله «سوسیالیسم هیچ چیز نیست در مقایسه با کمونیسم» متأسفانه بعد از کلمه «نیست» یک مکث طولانی داشت. ما این مدت دنبال مجری میگشتیم.
۱۶-سؤال: چرا دولت ما آدم به ماه نمیفرسته؟
جواب: میترسه که اونها نخوان برگردن!
۱۷-رییس زندان از زندانی تازه وارد میپرسه: حکمت چند ساله؟
زندانی جواب میده: ده سال.
رییس زندان میپرسه: واسه چی محکوم شدی؟
زندانی میگه: من هیچ کاری نکرده بودم.
رییس زندان میگه: دروغگو! واسه هیچی فقط پنج سال زندان حکم میدن.
۱۸-استالین ژنرال ژوکوف رو احضار کرد و ازش پرسید: به نظر تو از کدام جهت باید به دشمن حمله کنیم؟
ژوکوف جواب داد: از غرب.
استالین گفت: برو بیشتر فکر کن و دوباره بیا.
ژنرال ژوکوف در حال خروج از دفتر استالین زیر لب گفت: عجب گاویه.
ژنرال چوباتسکی این رو شنید و به استالین اطلاع داد. استالین ژنرال ژوکوف رو احضار کرد و پرسید: منظورت از گاو کی بود؟
ژوکوف جواب داد: هیتلر، قربان.
استالین رو کرد به ژنرال چوباتسکی و پرسید: خب، شما فکر کردی منظورش از گاو کیه؟
ژنرال ژوکوف
۱۹-اون چه دستگاهیه که صد تن وزن داره ،ساعتی هزار لیتر سوخت مصرف میکنه و می تونه یه سیب رو به چهار قسمت برش بزنه ؟!
دستگاه برش سیب ساخته شده تو شوروی
۲۰-یه بار چندتا شیطون از جهنم میرن دیدن رئیس جمهور آمریکا. رئیسجمهور میترسه و میپرسه: «چی از جونم میخواید؟» شیطون ها جواب میدن: «میدونی استالین مرده و اومده جهنم؟ خب دیگه، ما اولین دسته پناهندهها هستیم.»