حمید استیلی قاطعانه تاکید می کند بازی عصر روز شنبه پیکان مقابل پرسپولیس باید با حضور هواداران برگزار شده و نباید کاری کرد که برگزاری مسابقات بدون طرفداران باب شود.
به گزارش طرفداری، شرایط پرسپولیس اسفند سال گذشته به معنای واقعی کلمه بغرنج شده بود و هواداران این تیم تا حدی از کسب عنوان قهرمانی دلسرد شده بودند ولی حمید استیلی همان زمان در یک مصاحبه به همه آنها امیدواری داد و گفت این تیم میتواند در فروردین همه چیز را به نفع خودش تغییر دهد. اتفاقاً همین اتفاق هم رخ داد؛ پرسپولیس دربی را برد و حالا سرنوشت قهرمانی در لیگ برتر دست خودش است. پیرامون ماجراهای پرسپولیس و اتفاقاتی که چند ماه قبل به وقوع افتاد، دیروز بهطور مفصل با استیلی به گفتوگو نشستیم. کاپیتان اسبق پرسپولیس که در دوران دراگان اسکوچیچ مدیریت تیم ملی را هم برعهده داشت، در لابهلای حرفهای خود به نکات جالبی اشاره کرد:
هشدار به پرسپولیس
در رابطه با تحلیل مسائل فوتبالی یک بحث به کارشناسی برمیگردد و بحث دیگر هم در رابطه با عملکرد رقبای تیمهاست. من اسفند سال گذشته به خود شما گفته بودم پرسپولیس میتواند دوباره احیا شود و خوشحالم که چنین اتفاقی هم رخ داد. حالا همه چیز دست خود پرسپولیس است و اگر بتواند سه بازی باقیمانده را ببرد، قطعاً قهرمان لیگ برتر خواهد شد. پرسپولیس صدرنشین است اما فراموش نکنیم که هنوز قهرمان نشده و باید فوقالعاده مراقب باشد چون اگر در این سه هفته هر تیمی امتیاز از دست بدهد، دیگر فرصتی برای جبران نخواهد داشت.
نیمکت تأثیرگذار
یکی از عواملی که به موفقیت پرسپولیس کمک کرد، بازیکنان نیمکتنشین بودند. این نفرات اصلاً نباید تصور کنند چون گاهی اوقات در ترکیب اصلی قرار نمیگیرند، تأثیری در موفقیت پرسپولیس ندارند. اتفاقاً گاهی اوقات بازیکنان نیمکتنشین وقتی به زمین میآیند به اندازه چند مهره اصلی تأثیرگذار هستند. شما سولشیائر را به خاطر بیاورید؛ این بازیکن اصلاً در منچستریونایتد ذخیره طلایی بود و حتی در فینال لیگ قهرمانان اروپا هم گل زد.
قرارداد ۵ ساله با عمری
در رابطه با جذب بازیکنان به ویژه بازیکنان خارجی یک مسئله خیلی مهم تواناییهای کنونی آنهاست، نه عملکردی که در سالیان گذشته داشتند. ما نباید برای نیمکت تیم بازیکن خارجی بخریم. اگر قرار باشد این بازیکن خارجی بیاید و روی نیمکت بنشیند، اصلاً چرا چنین کاری انجام میشود؟ بهتر است یک بازیکن جوان ایرانی روی نیمکت بنشیند تا کسب تجربه کند. اگر خارجی میخریم، باید کسی را بیاوریم که فیکس بازی کند. نکته دیگر در رابطه با بازیکنان هم حفظ نفرات جوانتر است. الان بازیکن مؤثری مثل محمد عمری در پرسپولیس وجود دارد که به نظر من باید با او قرارداد ۵ ساله ببندند و با بازیکنانی که سن و سال بیشتری دارند، قراردادهایی با تعداد فصول کمتر بسته شود. این قاعدهای است که در همه دنیا رعایت میشود.
دیده شدن عیسی
عیسی آلکثیر سرنوشت خاصی در پرسپولیس داشت. این بازیکن در لیگ قهرمانان برای پرسپولیس خیلی خوب کار کرد اما با آن ماجرای محرومیت مواجه شد و پس از آن هم داستان مصدومیتش به وجود آمد ولی توانست خود را دوباره به فوتبال برگرداند و نشان داد بازیکن توانایی است. عیسی خیلی دیر در فوتبال ما دیده شد ولی اگر بدون حاشیه به کارش ادامه بدهد، قطعاً میتواند چند فصل برای هر تیمی که بازی میکند، ثمربخش باشد.
ماجراهای مدیریتی
شما به این فصل و اتفاقات آن نگاه کنید؛ استقلال دو بار مدیرعامل عوض کرد ولی پرسپولیس با آقای درویش پیش میرود. به نظرم ایشان مدیریت بسیار خوبی داشته و به ویژه در بحث مالی عملکردش دقیق و بیحاشیهای بوده است. علاوه بر آن وجود نفراتی مانند افشین پیروانی و کریم باقری هم روی نیمکت پرسپولیس واقعاً نعمت است و میتواند به مدیریت کمک کند. به نظرم پرسپولیس دچار اشکال نمیشود و میتواند شهریور امسال در لیگ قهرمانان آسیا شرکت کند. بعید میدانم مسائل مالیاتی هم دردسر چندانی درست کند. وقتی مسائل مالی و مالیاتی شفاف باشد، آنگاه مشخص میشود مدیران چهکاره هستند.
نیامدن تماشاگران و شورای تأمین
در مورد بازی با پیکان ابتدا بگویم هیچ برچسبی نباید به مجتبی حسینی یا بازیکنان پیکان زده شود. قطعاً همه فوتبالیستها و مربیان حاضر در لیگ برتر هنگام رویارویی مقابل استقلال و پرسپولیس میآیند تا بهترین کارنامه خود را ارائه کنند. از طرف دیگر، بحث عدم حضور هواداران پرسپولیس در ورزشگاه است. وقتی در کشور ما کنترل تماشاگران در ورزشگاههایی نظیر آزادی و نقش جهان اصفهان به خوبی انجام میشود، مگر میشود تماشاچی به ورزشگاه دستگردی بیاید و نتوانیم فضا را کنترل کنیم؟ تابو نیامدن تماشاگران به این ورزشگاه باید شکسته شود و پرسپولیس باید در بازی با پیکان هوادار داشته باشد. این مسائل را گردن شورای تأمین هم نیندازیم. مگر فوتبال بدون تماشاچی میشود؟ همه جای دنیا یک کاری میکنند تا تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاه و مخاطبان تلویزیونی بیشتر شود. به نظرم باید این مسئله را یکبار برای همیشه حل کنیم و مرتب نگوییم شورای تأمین اجازه نمیدهد. قطعاً راهکاری برای حل این مسئله وجود دارد. همین حالا شما ببینید ابتدا گفتند بازی فینال جامحذفی در تبریز برگزار میشود ولی بعداً دوستان در تبریز گفتند ورزشگاه آماده نیست! خب آیا واقعاً نمیشد از قبل با آنها تماس گرفت و پیرامون شرایط استادیوم استعلام کرد؟ این موارد خیلی ساده است و به راحتی حل میشود.
عربستان و کار تبلیغاتی
کار تبلیغاتی با استفاده از فوتبال و ستارههایش خیلی مهم است و الان همه دنیا متوجه این مسئله شدهاند. شما نگاه کنید عربستان با آوردن کریستیانو رونالدو و دعوت کردن از لیونل مسی کاری کرده که تمام دنیا نگاهش به این کشور باشد. حتی در کشور خودمان هم از وقتی رونالدو به لیگ عربستان پیوسته، توجه رسانههای ایرانی به لیگ عربستان به مراتب بیشتر شده است.
بیتوجهی مدیران
متأسفانه ما مدتهاست از عدم توجه درست به فوتبال پایه لطمه میخوریم و همین حالا هم شاهدیم تعداد بازیکنان مستعدی که پرورش پیدا میکنند، کمتر شده است. دلیل این امر این است که مدیران خصولتی حاضر در فوتبال ایران تمام نگاه خود را فقط به تیم بزرگسالان معطوف میکنند و اغلب آنها آنطور که باید، آکادمی و تیمهای پایهای را جدی نمیگیرند. متأسفانه خیلی از این مدیران اقدامات لازم را انجام نمیدهند و بیشتر به دنبال کار نمایشی در این عرصه هستند.
کار بیرانوند
من با علیرضا بیرانوند در تیم ملی کار کردهام. علیرضا واقعاً بچه خوب و خوشقلبی است ولی به نظر من حرکتی که بعد از دربی انجام داد، قشنگ نبود. فوتبال تمام میشود اما رفاقتها به جای خود باقی میماند؛ همانطور که الان من و بازیکنان همنسل من با استقلالیها همچنان رفاقت گرمی داریم. آقای کلانی و آقای روشن تعریف میکنند پس از همان بازی معروف ششتاییها بازیکنان پرسپولیس به احترام استقلالیها خوشحالی نکردند. تیمسار خسروانی هم فردای همان روز یک دسته گل برای باشگاه پرسپولیس فرستاد و این پیروزی را به آنها تبریک گفت. تازه پس از آن نیز یک ضیافت مشترک با حضور بازیکنان هر دو تیم تشکیل داد. همین تفاوت نگاه مدیران است که موجب میشود احترام از قله یک مجموعه به دامنه آن تزریق شده و بازیکنان نیز به تیم حریف احترام بگذارند. البته من مطمئن هستم علیرضا تعمدی در کارش نداشت و خودتان دیدید که بعداً پیرامون آن توضیح داد. بیرانوند واقعاً بچه خوشقلبی است.
حسرت
اینکه الان حسرت بخورم که کاش ۱۰ سال دیرتر به دنیا میآمدم، حاصلی ندارد. آدم باید با واقعیات زندگی کند. ما در دهههای ۴۰ و ۵۰ هم بازیکنان بزرگی داشتیم. در همان دهه ۶۰ فوتبالیستهای فوقالعادهای داشتیم اما به خاطر شرایط جنگی به حق خود نرسیدند. گاهی اوقات اصلاً مسائل فوتبالی و ورزشی مطرح نیست بلکه نگاه ما نباید همیشه انسانی باشد.
انتخاب کیروش و رعایت نشدن انصاف
شخم زدن اتفاقات گذشته کار خوبی نیست اما اگر به شهریور پارسال برگردیم، باز هم از سمت مدیریت تیم ملی استعفا میکردم چون به نظرم انصاف در حق اسکوچیچ رعایت نشد. البته نمیگویم در دوران اسکوچیچ ما مشکلی نداشتیم ولی به نظرم در آن مقطع کیروش انتخاب خوبی نبود چون آن تحولات موجب شد تمرکز تیم ملی بر هم بخورد. همانطور که گفتم، به نظرم در حق اسکوچیچ انصاف رعایت نشد. آقای کیروش آمدند و کلی هم با خودشان دستیار خارجی آوردند اما در نهایت فرصت راهیابی به مرحله حذفی جام جهانی برای ما فراهم نشد.
از دست دادن فرصتها
تیم ملی برای استفاده از فرصت فیفا در خرداد امسال دقیقاً دچار همان مشکلی شده که ما سال گذشته داشتیم. بازی ما با کانادا و اکوادور به دلایل غیرورزشی لغو شد و مجبور شدیم به قطر برویم و با الجزایر بازی کنیم. حالا هم بنده خدا امیر قلعهنویی تازه آخر اسفند آمده و چون برنامهریزی دقیق و طولانیمدت انجام نشده، امیر چارهای ندارد جز اینکه به تورنمنت کافا برود. الان یک آقایی به نام آقای تارقلیزاده را به فدراسیون آوردهاند که به نظر من کاملاً کاربلد است ولی باید چنین افرادی را زودتر بیاورند. ما از هشتم آذر تا اواخر اسفند بالغ بر ۱۰۰ روز برای انتخاب سرمربی تیم ملی فرصت از دست دادیم و وقتی امیر قلعهنویی را آوردیم، این بنده خدا عملاً دیگر فرصتی برای تدوین برنامه دقیق ندارد و باید با همین داشتهها بسازد. او در این عرصه اصلاً مقصر نیست.