اصفهان نصف جهانبذارید یه داستان واقعی براتون بگم بی ربط به این ماجرا نیست ! چند سال پیش ما یه خونه ای داشتیم مییخواستیم بفروشیم و از محل بریم هرچی مشتری میومد نگاه میکرد میپسندید ولی نمیومد تا آخر همسایه روبرویی برای پسرش خونه ما را به قیمت خیلی پایین خرید. بعد چند سال اومدن و از ما حلالیت طلبیدند که ما خونه شما را میخواستیم و برای همین هر مشتری میومد میرفتیم دنبالش باهاش حرف میزدیم و میپروندیمشون . الان یاد داستان عیسی افتادم و جریان خونه فروختنمون !که چطور چند نفر با زندگی و دارایی ما اینگونه بازی کردند.کاش با آینده عیسی آل کثیر بازی نشه. از اون طرف پرسپولیس و تراکتور و ... دنبالشند و نمیگذارند این پسر بازی کنه