به قصه ای که به مغزم چپانده ای برگرد
به هرچه بودی و هستی و مانده ای برگرد
به روزهای خوشی مان به استرس هامان
-که کار را به مشاور کشانده ای-برگرد
تمام من به تو تقدیم شد بدون رسید
تمام من تو که من را چلانده ای, برگرد
من از حضور تو در گلّه سخت بیزارم
بس است این همه بز را چرانده ای, برگرد
و شعر های خودم در صف نگاه شماست
تویی که این همه از من نخوانده ای,برگرد
تویی که از فوران عمیق عطر خودت
فقط دو پیس به قلبم چکانده ای برگرد