رتبه دهم: داریوش سوم
سلسله: هخامنشیان
سال: ۳۸۱ تا ۳۳۰ میلادی
فرزند: آرشام
داریوش سوم هخامنشی واپسین شاه از دودمان هخامنشیان، یکی از خردمدترین شاهان ایران بود که فقط به آسایش مردم خود می اندیشید ولی در زمینه سیاست و جنگ هیچ گاه در اندازه شاهان پیشین نبود.
ولی سرنوشت مقدر کرده بود که در زمان پادشاهی او یونانیان به ایران بتازند و آن امپراتوری بزرگ و باشکوه را از بین ببرند و اگر حمله یونان در کار نبود چه بسا داریوش سوم پادشاهی بس شایسته برای مردم ایران بود.
رتبه نهم: شاپور یکم
سلسله: ساسانی
سال: ۲۲۰ تا ۲۷۰ میلادی
فرزند: اردشیر بابکان
شاپور یکم دومین شاه ساسانی و یکی از قدرتمند ترین شاهان ساسانی بود که اقدامات بسیار برجسته ای دارد. بزرگ ترین اقدام او شکست دادن والرین امپراتور روم و به اسیری گرفتن وی است که امروزه نقش آن پیروزی بزرگ که بر روی سنگ حکاکی شده بود هنوز باقی مانده است. بنای شهر نیو شاهپور (نیشابور امروزی) است که این نام و این شهر هنوز هم با کمی تغییر به همان نام خوانده می شود.
در زمان شاپور یکم اگرچه شورش هایی در سال های نخستین شاهی او به وقوع پیوست ولی مردم در زمان او در کمال آرامش زندگی می کردند.
رتبه هشتم:کوروش کوچک
سلسله: هخامنشی
سال: مرگ در سال ۴۰۱ پیش از میلاد
فرزند: داریوش دوم هخامنشی
کوروش کوچک فرزند کوچک تر داریوش دوم بود که در زمان پادشاهی اردشیر دوم هخامنشی، فرماندهی تمامی ایالات آسیای صغیر را بر عهده داشت و قصد داشت تا پادشاهی را از اردشیر بگیرد. او در زمان حیاتش در بین مردم آن ولایات و حتی در نزد یونانیان بسیار محبوب بود. و در زمان جنگ او با اردشیر مردم همگی خواهان پیروز شدن او بودند ولی در جنگ کوناکسا و در حین جنگ کوروش کوچک کشته شد.
رتبه هفتم:هرمزد چهارم
سلسله: ساسانی
سال: ۵۴۰ تا ۵۹۰ میلادی
فرزند: انوشیروان
هرمزد چهارم بر خلاف نوشته های مورخان رومی، مردی بسیار خردمند وتحصیلکرده و حامی مردم مستضعف بود. هرمزد چهارم با تاسی جستن به پدرش می خواست که از قدرت بزرگان کشور بکاهد ولی همین موضوع باعث ناراضیتی بزرگان از وی شد و سرانجام او به دست برادرهای زنش به قتل رسید.
رتبه ششم:مهرداد اول اشک ششم
سلسله: اشکانی
سال: ۱۹۵ تا ۱۳۲ پیش از میلاد
فرزند: فری پاپت
مهرداد اول اشک ششم بزرگ ترین پادشاه اشکانی، یکی از خردمند ترین شاهان ایران زمین است که در زمان او اشکانیان به اوج قدرت رسیدند. مهرداد در میان مردم و سپاهیان چنان محبوبیتی داشت که همگی آنان را جان نثار خود ساخته بود. او رفتاری بسیار مهربان با مردم شهرهای مغلوب شده داشت و هیچ گاه دستور کشتن مردم شهر های متصرف شده را به سپاه خود نداد.
رتبه پنجم:شاپور دوم
سلسله: ساسانی
سال: ۳۰۹ تا ۳۷۰ میلادی
فرزند: هرمزد دوم
شاپور دوم، پادشاهی که هنوز به دنیا نیامده پادشاه ایران بود، به طوری که در هنگام نوزادی تاج را بر سر گهواره او آویزان کرده بودند. شاپور دوم به محض رسیدن به سن جوانی چنان نظم و سیاستی در ایران به اجرا در آورد که او را به یکی از بزرگ ترین شاهان ایران تبدیل کرد. خدمات بسیار او برای آسایش مردم و شکست دادن دشمنان ایران از جمله اعراب و روم، از اقدامات برجسته او می باشد.
رتبه چهارم:بهرام گور
سلسله: ساسانی
سال: ۴۰۶ تا ۴۳۸ میلادی
فرزند: یزدگرد یکم
بهرام پنجم یا همان بهرام گور یکی از برجسته ترین شاهان تاریخ ایران است که در زمان او ایران به پیشرفت های بسیاری نائل آمد. بهرام رومیان و ترکان را شکست داد و مرزهای ایران را قرین آرامش کرد. او برای شادی مردم دستور داد تا در همه خیابان ها نوازندگانی قرار دهند تا آنان برای مردم آواز خوانده و موسیقی اجرا کنند تا مردم با دیدن و شنیدن آن شاد شوند. درباره مرگ او مورخان اطلاع درستی ندارند، برخی نوشته اند که بهرام به هنگام شکار گور(که همیشه شکار گور مورد علاقه وی بود) از همراهان خود جدا افتاده و با اسب نادانسته به باتلاقی فرو می رود و برای همیشه ناپدید می شود.
رتبه سوم:داریوش بزرگ
سلسله: هخامنشی
سال: ۵۵۰ تا ۴۶۰ پیش از میلاد مسیح
فرزند: هیستاسپ
داریوش بزرگ، بزرگ ترین شاه هخامنشی (با احترام به کوروش) از نظر پیشرفت امپراتوری و نظامی است. او پس از رسیدن به پادشاهی و مجازات کردن گئومات مُغ و دیگر شورشیان، یک سیستم پیشرفته در ایران به اجرا در آورد که همه جای آن سرزمین پهناور در داخل آن سیستم به کار مشغول بودند. اقدامات او در زمینه لشکری و اداره کشور نشان دهنده نبوغ بالای اوست که در آن دوره نظیرش در هیچ کجای جهان دیده نشده بود.
رتبه دوم:خسرو انوشیروان
سلسله: ساسانی
سال: ۵۰۱ تا ۵۷۹ میلادی
فرزند: قباد
خسرو انوشیروان یا همان خسرو یکم به گواهی تمامی تاریخ نویسان دادگر ترین شاه ایران است که نام او چند سده پس از فروپاشی ساسانیان هنوز برای مثال زدن و دادگری بر سر زبان ها بود. او بزرگترین پادشاه ساسانی است که حقا به او لقب دادگر داده شد.
آورده اند که در هنگام ساخت ایوان مدائن، برخی از خانه های اطراف را از مردم خریده و خراب کردند تا برای ساخت کاخ انوشیروان مکان بزرگتری را فراهم آورند ولی در این بین یکی از صاحبان این خانه ها که پیرزنی بود به هیچ وجه حاضر به فروش خانه اش نشد، حتی با وجود اینکه ماموران شاه به او پیشنهاد مبلغ بیشتری و حتی چند برابر قیمت خانه اش را به وی دادند. ولی پیرزن به هیچ وجه به خواسته آنان تن در نداد تا اینکه آگهی به نزد خسرو رسید و چون خسرو از ماجرا آگاهی یافت دستور داد تا پیرزن و خانه را رها کرده و کاخ را بنا نهند به طوری که دیوار کاخ خانه او را در بر نگیرد. تا مجبور به خراب کردن خانه آن پیرزن نشوند.
رتبه نخست:کوروش بزرگ
سلسله: هخامنشی
سال: ۵۳۰ تا ۶۰۰ پیش از میلاد مسیح
فرزند: کمبوجیه
کوروش بزرگ نخستین امپراتور از بزرگترین امپراتوری تاریخ یعنی امپراتوری هخامنشیان است. کوروش در زمان پادشاهیش چنان خردمند و با گذشت بود که دوست و دشمن از او تعریف کرده اند. او نخستین پادشاهی است که پس از تصرف دولت های بابل، ماد، لیدی و … دستور کشتن مردم و ویران کردن شهر های مغلوب شده را نداد. او حتی به مردم شکست خورده اجازه داد تا در انتخاب کیش خود آزاد باشند و هیچ اجباری در پرستیدن خدای خود کوروش نکرد.