اختصاصی طرفداری | قطار لیگ قهرمانان فصل 2023/24 از ایستگاه نیمه نهایی نیز عبور کرد. از پاریس و مادرید به لندن
دیوار زرد در پاریس
پی اس جی دورتموند، سه شنبه
در یک شب بهاری در پاریس با آتشبازیهای خیرهکننده و شرارههای آتش در سراسر ورزشگاه، همه چیز برای خاطره سازی در مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان آماده بود. با بادی که از خیابانهای فرعی به زمین میوزید، گویا آوای لندن و اولین قهرمانی فرانسویان در لیگ قهرمانان را نوید میداد.
اما ناباورانه این بوروسیا دورتموند بود که آجر به آجر دیوار زرد پر عظمت خود را در پارک دو پرنس پاریس بنا کرد، غیرقابلنفوذ باقی ماند و در پایان باز هم دستان بهترین تیم و بازیکن فرانسه، خالی ماند. اکنون دیوار زرد از پاریس به لندن منتهی میشود. دیوار زردی که هرگز تا این حد زیبا بنظر نرسیده بود.
گل پیروزی را متس هوملس، مدافع میانی کهنهکار و بهترین بازیکن در هر دو بازی رفتوبرگشت به ثمر رساند و بدون شک جیدون سانچو با پایان کابوس منچستر یونایتد و تن هاخ پس از او یکی دیگر از بازیکنان خوب دورتموند در هر دو دیدار بود. هوملس از اعضای تیم دورتموند بود که در فینال ٢٠١٣ در ومبلی ٢-١ از بایرن شکستخورده بود. اگرچه بایرن مونیخ، فاتح آن دیدار، نتوانست از سد رئال مادرید بگذرد و فینال تمام آلمانی در ومبلی تکرار نشد.
از طرفی دیدار دیگری که خیلیها انتظارش را داشتند اتفاق نخواهد افتاد؛ امباپه در مقابل رئال مادرید، باشگاهی که تابستان امسال با او قرارداد امضا خواهد کرد.
در شبی که پاریسنژرمن با حمایت هواداران خود روبرو بود، کسلکننده و بیروح در برابر دورتموند قرار گرفت، زردپوشان شجاعانه مبارزه کردند. مردان ادین ترزیچ درخشان بودند. اجازه ندهید تعداد ٣١ شانس شما را فریب دهد. مطمئناً حق به حقدار رسید. طرفداران فوتبال معمولاً تمایل دارند مسابقات فوتبال را سیاهوسفید قاببندی کنند: برندگان بهدرستی کار خود را انجام دادهاند، و بازندهها در حدی که باید عرضه نداشتند. اما واقعیت معمولاً جایی دراینبین است، یک اشتباه فردی در اینجا و اونجا، ضربهای که به تیرک برخورد میکند و شانسهایی که به اشکال مختلف از دست میرود. همه لحظاتی که ما خوب میدانیم، میتواند وضعیت و حرکت و نتیجه بازی را تماموکمال تغییر دهد.
اگرچه اغلب اوقات، ٩٠ دقیقه بازی در زمین به قول برادر بزرگم، حمیدرضا جان، مثل خود زندگی، سایه ای خاکستری دارد، نه سیاه سیاه است و نه سفید. برد ١-٠ و در مجموع ٢-٠ دورتموند در خارج از خانه مقابل پاری سن ژرمن که آنها را به فینال ماه آینده لیگ قهرمانان اروپا برد، نمونه کامل آن بود.
ترزیچ در باره این سفر موفقیتآمیز به لندن با شور بیحدی گفت؛
اگر بخواهم یک کلمه را انتخاب کنم، افتخار خواهد بود. برای ما، کادرفنی، تیم و باشگاه، یک لحظه افتخارآمیز است. رویا هنوز تمام نشده است. غیرقابلباور است. این یک عملکرد تیمی فوقالعاده بود.
قبل از بازی، صفحه اول اکیپ با عنوان خود فریاد میکشید: "قلبها و گریهها"، ضربالمثل معروف فرانسوی. ظاهراً اشکها در چشمان پاریسیها حلقه زد، و قلبها متعلق به دورتموند بود. هوملس و مرد کناری او نیکو اشلوتربک، امباپه را در بازی رفت تو جیب کردند و حکایت دوباره در پاریس نیز فرق چندانی با دیدار اول نداشت.
پایان افسانهای کیلیان امباپه با پاریس به یک کابوس تبدیل شد. حتی زمانی که در هر دو دیدار از چنگ اسیرکنندگان خود فرار کرد، ضرباتش روی تیرکهای افقی قرار گرفت. امباپه هرگز آنچه را که باید در صحنه اروپا با پاری سن ژرمن به دست نیاورد و این برای بازیکنی و اندازههای او شکست تمام و عیاری محسوب میشود.
امباپه بار دیگر به آسمان نگاه کرد. میراث او شبهایی مشابه این بود، پس از هفت سال تلاش که تماماً با شکست خاتمه یافت، بسیار نزدیک و درعینحال بسیار دور.
این شکست تحقیرآمیز دیگری برای مالکان قطری هم بود که باز هم در تلاش برای بهدستآوردن جامی که بیحدوحصر میل و آرزوی در آغوش گرفتن آن را دارند، عقیم ماندند. اگرچه سرمربی اسپانیایی پاری، لوئیس انریکه، طبیعتاً نظر دیگری داشت:
بازی فشردهای بود، فکر میکنم ما مستحق برد بودیم. ۳۱ شوت، چهار تیر دروازه، در دو مسابقه ۶ بار به تیرک دروازه زدیم اما موفق نشدیم گلی بزنیم.
فوتبال گاهی خیلی ناعادلانه است. به هر حال به آنها تبریک میگویم، آنها تیم بزرگی هستند. امیدوارم آنها بتوانند جام را تصاحب کنند.
اولتراهای پاری سن ژرمن ساعاتی قبل از شروع بازی از همه هواداران درخواست کردند با آتش و فشفشه به ورزشگاه بیایند.
هفته گذشته با اتمسفر استادیوم دورتموند، هواداران و بازیکنان پاری جملگی یخزده بودند. حالا نوبت آنها بود تا الهامبخش بازیکنان خود باشند.
بههرحال تغییر نتیجه به عهده آنهایی است که در زمین حضور دارند. در نبرد سکوها پاریسیها در پاسخ هفته پیش هواداران دورتموند خودی نشان دادند. جزرومد محشر و زردرنگ آنچه هفته گذشته در وستفالن دیده بودیم، اینجا با دریایی از آبی و قرمز همراه شده بود. منظرهای بود، با صدایی شگفتانگیز که باور پاریسیها را نوید میداد.
پی اس جی ممکن است در چهارفصل گذشته دو بار در این مرحله ظاهر شده باشد، اما آن بازیها در دوران کووید و پشت درهای بسته برگزار شده بود. پس از ۲۹ سال این اولین باری بود که تماشاگران محلی چنین موقعیتی را مستقیماً تجربه میکردند.
به همراه آنها، انریکه طبق معمول خوشبینانه اعلام کرد:
‘On va a gagner" این تنها عبارتی است که به زبان فرانسوی میدانم؛ ما برنده می شویم!
امانوئل پتی، ملیپوش اسبق فرانسه و آرسنال قبل از بازی اظهار کرد؛
«نمی بینم، چگونه دورتموند میتواند در صورت حضور پاری سن ژرمن، جواز حضور در فینال را کسب کند»
آخرین سخنان حکیمانه مسیو پتی این بود:
اگر یک پاریسی بودم، از همان ثانیه اول یقه آنها را میگرفتم.
اما تیم پی اس جی، باور هواداران خود را نداشت، آنها موفق نشدند یقه دورتموند را محکم بگیرند، چرخی بدهند و آنها را به سرفه بیندازند.
وقتی که شوت امباپه به تیر دروازه اصابت کرد و ضربه ۳۰ متری ویتینیا به سرنوشت مشابه ای دچار شد و به زمین بازگشت. گویی تاریخ برای پاریسیها تکرار خواهد شد. آنها هر چه تلاش کردند، توپ و تقلای آنها به دیوار محکمی برخورد میکرد.
وقتی میتوانید دیوار بسازید چه کسی نیاز به پارک اتوبوس دارد؟
در پاریس همه چیز بر وفق مراد پیش رفت، ایستگاه بعدی، لندن خواهد بود. آخرین ایستگاه فصل. فینال لیگ قهرمانان در ومبلی. آفرین به زردپوشان شگفتیآفرین دورتموند، آفرین!
کیش و مات به روش رئال مادرید
چهارشنبه، سانتیاگو برنابئو
قبل از دومین بازی مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان میان رئال مادرید و بایرن مونیخ توماس توخل، سرمربی بایرن با اشاره به سابقه درخشان رئال مادرید در اروپا اشاره کرده بود؛
افسانه ها و اسطوره ها هیچ تاثیری بر نتیجه بازی نخواهد داشت
پیام او اساسا مبنی بر این بود؛ این بازی در مورد فوتبال داخل میدان است، نه اسطوره ها و افسانه ها، جام ها و رکوردهای پیشین.
توخل حق هم داشت، زیرا زمانی که این بازی پر فراز و نشیب سرانجام از دستان آلمان ها خارج شد و به اغوش اسپانیایی ها رسید، از هری کین به جود بلینگهام، از بایرن به رئال، ربطی به روایات قدیمی، رکوردها یا قدرت رئال مادرید نداشت.
دلیل آن به خاطر یک اشتباه ساده بود. خطای دروازهبانی پرتجربه. از آن دست اشتباهاتی که انتظار دارید در بازی های دسته های پایین یا بازی های محلی ببینید.
اشتباهی ابتدایی که عواقب سنگینی به همراه داشت.
گاهی اوقات همین کافی است. تنها چیزی است که نیاز است، حتی در این سطح.
همین چیزهای به ظاهر کوچک و پیش و پا افتاده می توانند سرنوشت بازیکنان، تیم ها، مسابقات و فصول را تغییر دهند. اینها چیزهایی هستند که می توانند روی دوران و مسیر ورزشه هر کسی تأثیر بگذارند و حتی ان را شکل دهند.
مثال دم دست کم نداریم. بلینگهام جوان جوایز بسیاری را با رئال پارو خواهد کرد ولی اگر کین روزی به زندگی حرفهای خود پایان دهد چیزی برای نشان دادن سالهای درخشش خود در آستین ندارد. مطمئنا روزی او به لحظهای نگاه خواهد کرد که مانوئل نویر نتوانست ضربه آرام وینیسیوس بازیکن برزیلی رئال مادرید را در اغوش خود نگاه دارد. ضربه ایی که ۹۹ بار در ۱۰۰ بار در دستان او جا خوش می کند، ولی نه اینجا، نه اینبار.
در حالی که سه دقیقه به پایان بازی در این نمایش فوق العاده ورزشی در ورزشگاهی باشکوه باقی مانده بود، بایرن با گل زیبای خوذ به سمت فینال لیگ قهرمانان اروپا در ومبلی می رفت.
رئال برای مدتی طولانی خوب بازی کرده بود، بر بازی تسلط داشت اما تنها گل متعلق به آلمانی ها بود. این گل را آلفونسو دیویس کانادایی در ۲۲ دقیقه مانده به پایان نبرد به ثمر رسانده بود.
و زمانی که وینیسیوس در دقیقه ۸۸ برای هزارمین بار از سمت چپ به هجده قدم نزدیک شد، و اقدام به شوت کرد احتمالاً ضعیف ترین شوت تمامی شَبَش بود.
در مقابل نویر، دروازه بان ۳۸ ساله با ۱۱۷ بازی ملی در مانشافت قرار داشت. او لحظه ایی توپ را در اختیار گرفت و سپس، به طور غیرقابل توضیحی، از دستانش خارج شد. شاید در روزی دیگر این قدر فاجعه آمیز نبود. اما نه اینجا، نه در یک قدمی فینال، نه در برابر رئال مادرید، «نه»!
یک مهاجم سابق استوک سیتی که به صورت قرضی از اسپانیول به رئال پیوسته است و تنها چند لحظه بود که در زمین حضور داشت در کمین نشسته بود. مشتاق و گرسنه، قمار کرده بود. در عرض یک میلی ثانیه گل تساوی متعلق به یوسلو و مادرید شده بود.
از آنجا به بعد فیلمنامه قابل پیش بینی بود. بایرن در جستجوی رسیدن به وقت اضافه بود،و نیروی اعتقاد و باور رئال را به جلو سوق می داد. باید گفت رئال بارها این جاده را طی کرده است. در دو فصل پیش سیتی را در همین مرحله با دو گل پیاپی میخکوب کرده بودند.
هنگامی که ماتو یوسلو سه دقیقه بعد، از شش متری گل برتری را زد. برنابئو منفجر شد. و همه طرفداران این تیم در سراسر جهان به پرواز در امدند. پرچم آفساید برای مدت کوتاهی جشن رئال ها را متوقف کرد، اما سیستم VAR که در لیگ قهرمانان اروپا خیلی سریع و به شکل بهتر و موثرتری کار می کند نشان داد یوسلو در افساید قرار نداشته است. جشن و پایکوبی ادامه یافت.
در دلم فکر می کردم، روزگاری آلمان ها به بازگشت های دقایق پایانی شهره بودند، ایا در این شرایط و با بیش از ۱۰ دقیقه وقت اضافه هنوز شانسی وجود دارد؟
بایرن سعی کرد در زمان باقیمانده دوباره به مبارزه بازگردد، اما کین دیگر در میدان نبود. تصمیم توخل برای بیرون کشیدن او عجیب به نظر می رسید. اگرچه بعدا فهمیدیم مصدوم شده است.
با وجود دو ضربه پیاپی رئال، بایرن با سری گیج ادامه داد. این بازی بود که آلمانیها آن را تا دقایق پایانی به شکلی عالی مدیریت کردند و بسیار سخت و دشوار بود تا ببینند به این شکل نتیجه و موفقیت در این نبرد از آنها ربوده شده است، نتیجه دلخراشی که در تابستان و در واقع تا فصل جدید ان ها را دنبال خواهد کرد.
بایرن ناباورانه در اخرین شانس بازی توسط ماتییس دی لیخت توپ را در دروازه رئال قرار داد اما اعلام آفساید زودهنگام خط نگه دار تمامی امیدهای بایرن و دوستداران بایرن را نقش بر اب کرد.
ظاهرا باردیگر «خدای فوتبال» رئال را در اغوش خود گرفته بود!
غیرممکن است که از رئال نترسید. آنها اکنون شانس قهرمانی پانزدهمین جام اروپایی و ششمین قهرمانی خود در یازده سال اخیر را دارند. چنین چیزهایی تصادفی اتفاق نمی افتد. با این وجود، آنها کاملا در بازی برگشت یک چهارم نهایی خود در انگلیس تحت کنترل منچسترسیتی بودند و فقط با ضربات پنالتی به پیروزی دست یافتند و این پیروزی دلچسب برای دوستداران ان ها نیز با قاطعیت تکنیکی و تاکتیکی خاصی بدست نیامده بود.
زمانی که بلینگهام با نگاه به بهشت بالای سر خود در پایان بازی اشک می ریخت تقدیری از خدای فوتبال هم بود. اولین فصل او در پایتخت اسپانیا، ۲۰ گل و یک قهرمانی لالیگا را به ارمغان آورده است. و تا زمانی که او با انگلستان برای مسابقات قهرمانی اروپا در ژوئن به آلمان میرود، میتواند مدال قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را نیز از ان خود کرده باشد. او هنوز تنها ۲۰ سال سن دارد و در رئال مادرید بازی می کند.
اگرچه در این دیدار بهترین بازیکن تیمش نبود. وینیسیوس جونیور در ثانیه های اول بازی و با نفوذ خود نشان داد، قصد و نظرش چیست. او بهترین بازیکن میدان و رئال بود. این برزیلی تمام شب جاشوا کیمیچ، مدافع راست بایرن را عذاب داد، زجر کامل، وحشت و خواب ترسناکی برای تمامی عمر کیمیچ!
شک ندارم سخت ترین بازی دوران ورزشی او بود. در یک کلام وینیسیوس بیچاره اش کرد.
بله، بایرن اغلب تحت فشار بود اما به ندرت تحت کنترل کامل و محاصره قرار گرفت. اگر کاپیتان تیم مرتکب آن اشتباه بچه گانه نمی شد، دیدار دو تیم آلمانی در فینال رنگ واقعیت به خود می گرفت.
اما قصه چیز دیگری بود. نه بلینگهام شیرمرد جوان و نه برزیلی خستگی ناپذیر، بلکه یک مهاجم ذخیره که دو فصل را در استوک گذرانده بود، سرنوشت رئال را تعیین کرد.
اینک دورتموند و مادرید برای افتخار در لندن خواهند جنگید.
فصل آشفته بایرن با نبردی درخور سابقه تیم پایان یافت، اما برای دو تاتنهامی سابق، هری کین کاپیتان تیم ملی انگلستان و اریک دایر، انتظار برای قرار دادن مدالی روی طاقچه خانه همچنان ادامه دارد.