مطلب ارسالی کاربران
نگاره هایی از «خاندان قهرمانان»
«آخرین نبرد است. آیا تو به پس از آن فکر کرده ای؟ هنگامی که از بند رها شویم و پیروز به سوی دنیای خود قدم برداریم. پس از این نبرد همه چیز خوب می شود. من می خواهم به تو بگویم روزهای خوب دور نیستند. همینجا هستند و ما تنها باید آن را به دست آوریم. من می گویم که می توانیم رویای پیروزی را به خود پیروزی برسانیم. ضحاک که آمد می دانست خواهد رفت. اما تنها به یک سو و آن هم سوی شکست است. او می داند تا هنگامی که با هم باشیم نمی تواند ما را شکست دهد. پس بیا با هم باشیم و او را شکست دهیم. دور نیست آن روزهای شیرین. تنها باید کنار هم باشیم و ستم هایش را از میان ببریم»