طرفداری | از زمانی که آنتونیو کونته در سال 2011 تصمیم به ترک سیهنا گرفت و برای اولین بار در باشگاهی سرمربیگری کرد که شانس واقعگرایانهای برای کسب جام داشت، همیشه قهرمان شده است. البته بهشرطی که یک استثنای همیشگی بهنام تاتنهام را در نظر نگیریم.
آنتونیو کونته توانسته با یوونتوس، چلسی و اینتر قهرمان لیگ شود و ناپولی او در دو هفته به پایان سری آ، با یک امتیاز اختلاف صدرنشین است. در طول 15 سال گذشته، کونته به جز تاتنهام در هر باشگاهی که کار کرده، موفق به کسب قهرمانی شده است. شاید حقیقت این است تاتنهام در اصل باشگاهی نیست که شانسی واقعگرایانه برای جام بردن داشته باشد و در آنها در سطح یوونتوس، چلسی و اینتر باشگاهی موفق از نظر کسب جام بهحساب نمیآیند. کونته 17 ماه سرمربی تاتنهام بود و با وجود ثبت پنجمین درصد بالای پیروزی در میان سرمربیان تاریخ این باشگاه، کسب سهمیه لیگ قهرمانان پس از آمدن بهجای نونو اسپیریتو و چهارم بودن تیم در زمان جداییاش، وضعیت آنقدری مسموم شده بود که ادامه همکاری، غیرممکن بهنظر میرسید.
فوران خشم کونته بهدنبال از دست دادن برد دو گله و تساوی 3-3 مقابل ساوتهمپتون، یک رویکرد دوگانه بود؛ شانه خالی کردن از مسئولیت و مطرح کردن نقدی بیرحمانه و رک از فرهنگ باشگاه تاتنهام:
داستان تاتنهام همین است. 20 سال است که این مالک در باشگاه حضور دارد و هیچ چیزی نبردهاند. چرا؟
درگیری معروف آنتونیو کونته و توماس توخل در لیگ برتر
این رویکرد به شخصیت کونته میآید چرا که این همان شیوه پایان کار او در همه باشگاهها است؛ فقط فرق تاتنهام این بود که مرحله میانی کار یعنی کسب جام، جا افتاده بود. البته تاتنهام هنوز همان تاتنهام است و نباید هیچ مربی را براساس دورانش در تاتنهام قضاوت کرد. هیچکس در آنجا جامی نمیبرد و کشمکشهای پیچیده درون باشگاه ممکن است بهزودی آنژ پوستکوعلو را همچون ژوزه مورینیو و مائوریسیو پوچتینو پس از رساندن تیم به فینال یک جام بزرگ، از کار برکنار کند.
ارزیابی آنتونیو کونته کار سادهای نیست. از یک طرف، دوران حرفهای او داستانی از یک موفقیت پیوسته است. اگر ناپولی قهرمان فصل 25-2024 سری آ شود، او ششمین قهرمانی لیگ خود با چهار باشگاه مختلف طی 13 سال را کسب میکند. در همین مدت هم او تیم متوسط ایتالیا را به تیمی پویا تبدیل کرد که در یورو 2016 توانست اسپانیا را ببرد و پس از 18 ضربه پنالتی مقابل آلمان شکست خورد. از طرف دیگر، داستان مربیگری کونته، پر است از درگیریها و تنشهایی بیپایان که او را برای مدیران باشگاهها به یک «سردرد دائمی» تبدیل کرده است.
ابعاد تاکتیکی ناپولیِ کونته
هیچ شکی در تواناییهای فنی و تاکتیکی کونته وجود ندارد. او بهطور سنتی، به استفاده از سیستم سه دفاعه علاقه دارد و فصل 25-2024 را هم با همین سیستم شروع کرد اما خرید بازیکنانی چون اسکات مک تومینای، بیلی گیلمور و دیوید نرس در روزهای پایانی نقلوانتقالات تابستانی، معادلات را به همزد. در ابتدا، ناپولی با آرایش 1-3-2-4 بازی میکرد که نقش مک تومینای تقریباً مهاجم دوم در کنار لوکاکو بود و کواراتسخلیا هم به مرکز متمایل میشد اما در ادامه، سیستم ناپولی به 3-3-4 تغییر کرد؛ بازی کردن وینگرهای عرضی و حضور مک تومینای بهعنوان پیشروترین هافبک.
فروش کواراتسخلیا به پاری سن ژرمن در ژانویه که با مصدومیت نرس همزمان شد، باعث شد ناپولی دیگر قدرتی در عرض زمین نداشته باشد و کونته، سیستمش را بازطراحی کرد. او تصمیم گرفت از سیستمی با دو مهاجم، متشکل از لوکاکو و راسپادوری استفاده کند و از مک تومینای بهعنوان یک هافبک تهاجمی متمایلشونده به چپ استفاده میکرد؛ هرچند ماتیاس اولیورا، مدافع چپ تیم، عرض بازی را فراهم میکرد.
مک تومینای در سیستمهایی که با تواناییهایش تطابق دارند، میدرخشد؛ او در مسیر مبارزه ناپولی برای قهرمانی، 11 گل زده و چهرهای محبوب در میان هواداران شده است. شاید روی دیوارهای ناپل همچنان تصاویر مارادونا دیده میشود اما اگر ناپولی برای چهارمین بار فاتح اسکودتو شود، قطعا دیوارنگارههایی از مک تومینای را در این شهر خواهیم دید.
قابی از اسکات مک تومینای در شهر ناپولی
تکرار سرنوشت سرمربیان موفق ناپولی برای کونته
البته کونته مردی است که بیشترین نقش را در این موفقیت ناپولی دارد؛ هم بهدلیل منعطف بودنش و هم بهخاطر اشتیاق و شور فراوانی که دارد. قطعاً هیچ سرمربیای همچون کونته در عین حال همیشه خشمگین و دوراندیش نیست. شور در عین نبوغ او، موضوعی روشن است. البته که او بهای این را هم میپردازد. مارادونا هنرمندی بود که رنجهایش را پنهان نمیکرد و هنوز در ناپل مورد ستایش است اما کونته هنوز چنین جایگاهی نیافته است.
زندگی برای مربیان ناپولی همیشه سخت است؛ اوتاویو بیانکی و آلبرتو بیگون که در سالهای 1987 و 1990 ناپولی را به اولین و دومین اسکودتویش رساندند، نتوانستند با مارادونا که در زمین بازی درخشان اما خارج از آن بیثبات بود، به تعامل برسند. هواداران هم همیشه طرف بازیکن را میگرفتند. لوچانو اسپالتی هم پس از قهرمانی سوم ناپولی در سال 2023، بهقدری خسته شد که تصمیم گرفت استعفا کند و به مزرعهاش در توسکانی برگردد.
هواداران هم روی سرمربی فشار میگذارند؛ اولتراهای ناپولی که به زیادهخواهی شهرت دارند، در جریان 4-0 مقابل میلان بهخاطر اختلاف نظر در نقششان در جشن قهرمانی، تصمیم به سکوت اعتراضی گرفتند و اورلیو دی لورنتیس، رییس ناپولی هم خطاب به اسپالتی گفت: «ترجیح میدادم او احساسات بیشتری به من نشان دهد» و اعتراف کرد رابطه آنها پرتنش است.
اگرچه حتی با معیارهای ناپولی، رابطه میان هواداران و کونته همچنان عجیب است اما نمیتوان اسم «پرتنش» رویش گذاشت؛ در واقع میتوان گفت تعامل آنها سرد و از جنس همکاری است. در این رابطه، گرمایی حس نمیشود و کسی انتظار ندارد کونته پس از این فصل در ناپولی بماند. گزارشها حاکی از آن هستند که دی لورنتیس با ماسیمیلیانو الگری، سرمربی پیشین یوونتوس و فرانچسکو فاریولی، سرمربی آژاکس تماسهایی داشته است.
تقابل میان سرمربی و رئیس باشگاه، اجتنابناپذیر و قابلپیشبینی بوده است. کونته همیشه محتاط بود تا اسمی از دی لورنتیس نَبَرَد اما وقتی ماه گذشته گفت ناپولی نمیتواند کارهای زیادی انجام دهد، مشخص بود منظورش با کیست چرا که در باشگاههای پیشین خود هم مشابه این حرفها را زده بود. اگرچه با وجود ناامیدی و چشمانداز تاریکی که کونته ترسیم میکند، یوونتوس و اینتر، دو باشگاه سابق او، بلافاصله بعد از جداییاش به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیدند و دو سال بعد، این کار را تکرار کردند.
آنتونیو کونته و اورلیو دی لورنتیس در شهر ناپل، مراسم سالگرد درگذشت دیگو مارادونا
مک تومینای که زیر نظر کونته به اوج رسیده نیز در خصوص تفکرات و خصوصیات سختگیرانه او صحبت کرده است؛ ویژگیای که هم موهبت اوست و هم دردسرش. شاید کونته تنها مربیای شود که با سه باشگاه مختلف، قهرمان سری آ شده و نامش بار دیگر اینچنین میان بزرگان جای خواهد گرفت (قهرمانیهای فابیو کاپلو با یوونتوس پس گرفته شد).
اگرچه منفجر شدن کونته از خشم و اینکه همیشه مشکلات و درام شخصی او حتی در فصل قهرمانی به موضوع اصلی تبدیل میشود، به ضررش ختم میشود. خیلیها به کونته احترام میگذارند اما دوست داشتن این سرمربی، سخت است.
به قلم جاناتان ویلسون از وبسایت گاردین