اتحادیه دموکرات مسیحی :
اتحادیه دموکرات مسیحی در ایالت بایرن فعالیت نمیکند و از این رو در پارلمان فدرال بوندستاگ، فراکسیون مشترکی را با اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن به نام اتحادیه تشکیل میدهد. اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن در واقع حزب خواهر اتحادیه دموکرات مسیحی است که در ایالت بایرن فعالیت میکند. سیاستهای فدرال این دو حزب در قالب یک تفاهمنامهٔ ائتلاف پارلمانی با یکدیگر هماهنگ میشود، درحالیکه در سیاستهای ایالتی هر دو حزب مستقل از یکدیگر فعالیت میکنند. برای اشاره به هردوی آنها معمولاً از اصطلاح «اتحادیه» استفاده میشود.
هر دوی این احزاب بیشتر طرفداران خود را مابین کاتولیکها، پروتستانها، روستاییان و اعضایی از همه طبقات اقتصادی پیدا میکنند. سیاست کلی اقتصادی و اجتماعیشان محافظهکارانه است و بیشتر از احزاب سیاسی دیگر به کلیساهای کاتولیک (و تا حدود کمتری پروتستان) نزدیک هستند. با وجود این تأکید حزب بر مسیحیت امروز کمتر از چند دهه گذشته است و میتوان گفت امروز آنها بیشتر از اینکه ایدئولوژیک باشند، پراگماتیک هستند.
در ۱۹۹۰ این حزب با حزب همگاماش در آلمان شرقی که دقیقاً همنام آنها بود (اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان) ادغام شد.
به محض پایان جنگ جهانی دوم، گفتگوهای غیررسمی برای تأسیس یک حزب با محوریت مسیحیت دموکرات در آلمان آغاز شد. این گفتگوها به تأسیس حزب دموکرات مسیحی در برلین در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ منجر شدند. در سپتامبر همان سال شعبههای حزب در راینلند و وستفالن نیز افتتاح شدند.
پوستر انتخاباتی سال ۱۹۴۹ حزب دموکرات مسیحی :
اعضای مؤسس حزب دموکرات مسیحی از اعضای سابق حزب مرکزی آلمان، حزب دموکرات آلمان، حزب خلق ملی آلمان و حزب خلق آلمان تشکیل میشد. همه این افراد به همراه آندریاس هرمس مؤسس شعبه برلین حزب دموکرات مسیحی، در دوره نازی ها تجربه زندانی شدن به اتهام عضویت در مقاومت آلمان را داشتند. پس از آن در سالهای جنگ سرد تا ۱۹۶۹ حزب دموکرات مسیحی تصمیم به جذب محافظهکاران، ضدکمونیسمها، نازیهای سابق و همدستان آنان گرفت و بعضی از این افراد (مانند هانس گلوبکه و تئودور اوبرلاندر) را در ردههای بالای حزبی جای داد.
یکی از درسهایی که این حزب از جمهوری وایمار گرفت این بود که تفرقه بین احزاب دموکراتیک باعث خیزش و قدرت گرفتن حزب نازی شد؛ بنابراین از نظر مؤسسان این حزب، تشکیل یک حزب دموکرات مسیحی برای متحد کردن تمام نیروهای دموکرات مسیحی و جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته اجتناب ناپذیر بود. نتیجه دیدارهای مؤسسان حزب، موافقت با تشکیل یک حزب با مرام مسیحی (با اعضای کاتولیک و پروتستان) که بهشدت تحت تأثیر محافظهکاری لیبرال بود. حزب دموکرات مسیحی در برلین از زمان تشکیل تا اولین کنوانسیون حزبیاش در سال ۲۱ اکتبر ۱۹۵۰ که کنراد آدناور را بهعنوان اول دبیرکل حزب برگزید موفقیت قابل توجهی را کسب کرد.
در ابتدای اشغال آلمان، مشخص نبود که کشورهای پیروز در جنگ جهانی دوم از کدام حزب آلمان پشتیبانی خواهند کرد، اما در سالهای آخر دهه ۴۰ میلادی ایالات متحده و بریتانیا با فاصله گرفتن از حزب سوسیال دموکرات، تمایل بیشتری به حمایت از حزب دموکرات مسیحی داشتند. حزب سوسیال دموکرات در نظر متحدین غربی، حزب ملیگراتر به نظر میآمد که حاضر به دادن هر امتیازی به شوروی برای اتحاد مجدد آلمان بود و آدناور ( رهبر حزب در آن زمان ) را دستنشانده آمریکا و متحد واتیکان میدانست. از طرفی میانهروی حزب دموکرات مسیحی، انعطافپذیری اقتصادی و ضدیت آنها با کمونیستها توجه قدرتهای غربی را جلب کرد. آدناور همچنین توانسته بود اعتماد بریتانیا را نیز کسب کند. حزب دموکرات مسیحی اندکی بعد به دلیل تضاد دیدگاه در مورد مسائلی همچون روابط با غرب و اتحاد آلمان و حفظ آلمان بهعنوان یک کشور بیطرف در سیاست جهانی دچار دوپارگی شد. آدناور همچنان سرسختانه از سیاستهای غربگرایانه خود دفاع میکرد و به همین دلیل برخی از رقبای خود را کنار گذاشت. وی همچنین هرگونه ائتلاف با حزب سوسیال دموکرات را تا زمان حصول اطمینان از مواضع ضدکمونیستی این حزب رد کرد. رد ساختاری اتحاد مجدد آلمان (اتحاد آلمان در تئوری باعث دور شدن آلمان از متحدین غربی آن میشد) باعث جدا شدن بخش بزرگی از رایدهندههای پروتستان میشد، بهخصوص که تعداد زیادی از پناهندههای مناطق اشغال شده آلمان در شرق رودخانه اودر که ساکن آلمان شرقی بودند حق رای دادن نداشتند.
حزب دموکرات مسیحی، بعد از تشکیل آلمان غربی در سال ۱۹۴۹ به مدت بیست سال حزب حاکم در این کشور بود. آدناور تا سال ۱۹۶۳ رهبر این حزب باقی میماند که در این سال لودویگ ارهارد وزیر سابق اقتصاد جای او را در رهبری حزب گرفت.در سال ۱۹۶۶ حزب دموکرات آزاد آلمان به دلیل اختلاف نظر در سیاستهای مالی و اقتصادی از شرکت در دولت ائتلافی با حزب دموکرات مسیحی سر باز زد و ارهارد مجبور به استعفا شد. در نتیجه کورت گئورگ کیسینگر از حزب دموکرات مسیحی به صدارت عظمای آلمان رسید و دولتی ائتلافی با حزب سوسیال دموکرات (به اصطلاح ائتلاف بزرگ) تشکیل داد.
اوج حزب دموکرات مسیحی : دوره آنگلا مرکل ( 2018-2005 )
در سال ۲۰۰۵ اتحادیه دموکرات مسیحی توانست در ده انتخابات ایالتی در آلمان به پیروزی برسد. بعضی از این ایالتها برای حزب سوسیال دموکرات ایالتهای کلیدی محسوب میشدند. گرهارد شرودر صدراعظم سوسیال دموکرات که موقعیت حزب خود را ضعیف میدید با این تصور که در صورت برگزاری انتخابات پیروز خواهد شد، درخواست انتخابات زودهنگام کرد. اتحادیه دموکرات مسیحی با اختلاف بسیار اندکی از حزب سوسیال دموکرات پیش افتاد اما قادر به تشکیل دولت نبود. دو حزب بعد از هفتهها مذاکره بر سر تشکیل یک ائتلاف بزرگ از دو حزب به توافق رسیدند. با این توافق آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان میشود و حزب سوسیال دموکرات هشت وزارتخانه کلیدی در آلمان را به دست میگرفت. توافق ائتلاف در یک کنفرانس خبری حزبی در روی ۱۴ نوامبر تأیید شد. و آنگلا مرکل در روز ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ بهعنوان اولین زن صدر اعظم در آلمان سوگند یاد کرد. .اولین چالشهای آنگلا مرکل در اولین دوره زمامداریاش در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ بحثهایی بود که آیا اتحادیه دموکرات مسیحی به اندازه کافی حزبی محافظهکار است یا اینکه در حال حرکت به سمت سوسیال دموکراسی است. در مارس ۲۰۰۹ مرکل در سخنانی اعلام کرد: گاهی من لیبرال، گاهی محافظهکار، گاهی سوسیال مسیحی هستم و و این چیزی است که به اتحادیه دموکرات مسیحی معنا میبخشد.اتحادیه دموکرات مسیحی و اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن در انتخابات بوندستاگ ۲۰۰۹ نتایج ضعیفتری از انتخابات سال ۲۰۰۵ کسب کردند، اما حزب دموکرات آزاد در این حزب بهترین نتایج انتخاباتی خود را بهدستآورد و امکان بهدست آوردن اکثریت کرسیهای بوندستاگ در صورت ائتلاف با این حزب ممکن شد که اولین دولت راست میانه بعد از ۱۹۹۸ در آلمان بود. از اواخر سال ۲۰۱۰ تصمیماتی همانند معلق کردن سربازی اجباری و تعطیل کردن نیروگاههای اتمی (کمی بعد از فاجعه فوکوشیما در ژاپن) که اصول اساسی محافظهکارانه اتحادیه دموکرات مسیحی را میشکست، باعث حرکت بیشتر حزب به سمت لیبرالیسم و آزردگی برخی از اعضا و رایدهندههای محافظهکار این حزب شد. در کنفرانس حزبی نوامبر ۲۰۱۱، اتحادیه دموکرات مسیحی بعد از سالها مخالفت با تعیین حداقل حقوق در آلمان، کف درآمدی را برای مزدبگیران پیشنهاد کرد.
ماتیاس یونگ، کارشناس انتخاباتی و مشاور مرکل اصطلاح عدم حرکت متقارن را برای استراتژی اتحادیه دموکرات مسیحی در مبارزات انتخاباتی ۲۰۰۵٬۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ ابداع کرد که در این استراتژی حزب اتحادیه در مورد موضوعات مختلف، مواضعی شبیه به رقبای انتخاباتی خود میگرفت. بهطور مثال مواضع اتحادیه دموکرات مسیحی در مواردی مثل عدالت اجتماعی (شبیه حزب سوسیال دموکرات) و محیط زیست (شبیه حزب سبز) باعث میشد که حزب رقیب نتواند رایدهندگان بالقوه خود را سازماندهی کند. برخی از بندهای پلتفرم انتخاباتی اتحادیه دموکرات مسیحی در سال ۲۰۱۳ از نظر چپگرایی از حزب سوسیال دموکرات هم سبقت میگرفت. اگرچه این استراتژی از نظر انتخاباتی کارآمد به نظر میرسید، اما باعث هشدارهایی به اتحادیه دموکرات مسیحی در خصوص آینده این حزب شده بود و اینکه با این سیاست اتحادیه دموکرات مسیحی ماهیت خود را از دست خواهد داد. ائتلاف حزب دموکرات آزاد با اتحادیه دموکرات مسیحی تا سال ۲۰۱۳ به طول انجامید. در انتخابات بوندستاگ ۲۰۱۳ حزب دموکرات آزاد تمام کرسیهای خود را در بوندستاگ از دست داد و برای اولین بار از راهیابی به پارلمان بازماند. این در حالی بود که اتحادیه دموکرات مسیحی بهترین آرای انتخاباتی خود را از سال ۱۹۹۰ کسب کرده بود و به همراه حزب خواهرش اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن تنها چند کرسی با اکثریت مطلق بوندستاگ فاصله داشتند. تحلیلگران این نتایج درخشان را به گستردگی طیف رایدهندگان به اتحادیه دموکرات مسیحی از هر سن و جنس و همچنین محبوبیت بالای شخص آنگلا مرکل نسبت میدهند. پس از آنکه مذاکرات با حزب سبز برای تشکیل دولت ائتلافی به نتیجه نرسید، دولت ائتلافی با حضور حزب سوسیال دموکرات و یک ائتلاف بزرگ تشکیل شد.
جملهای منسوب به نخستوزیر سابق ایالت بایرن، فرانتس یوزف اشتراوس میگوید که هیچ حزب دموکراتیک قانونیای نباید راستگراتر از اتحادیه دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی وجود داشته باشد. با این حال حزب اتحادیه از سال ۲۰۱۳ با چالشی جدی مواجه شد و آن چیزی نبود جز خیزش حزبی راستگرا به نام آلترناتیو برای آلمان که در راستگرایی گوی سبقت را از اتحادیه دموکرات مسیحی ربود. این حزب از تعدادی از محافظهکاران در جهت مقابله با سیاستهای مرکل برای مدیریت بحران مالی اروپایی در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ تشکیل شد و بعد از آن فعالیتهای خود را بر مقابله بر سیاستهای مرزهای باز مرکل در بحران پناهجویی متمرکز کرد. نزدیک ده درصد از اعضای حزب آلترناتیو برای آلمان در آن زمان از جداشدگان از اتحادیه دموکرات مسیحی بودند. در انتخابات بوندستاگ سال ۲۰۱۷، حزب اتحادیه درصد بزرگی از آرای مردمی و کرسیهای بوندستاگ خود را از دست داد که بزرگترین شکست این حزب در انتخابات بوندستاگ از سال ۱۹۴۹ بود. تعداد کرسیهای از دست رفته در بوندستاگ به ۵۰ کرسی میرسید. بعد از مذاکرات ناموفق اتحادیه با حزب دموکرات آزاد و حزب سبز و بنبست سیاسی که هفتهها به طول انجامید، حزب اتحادیه تصمیم به تداوم ائتلاف بزرگ با حزب سوسیال دموکرات گرفت. در اکتبر ۲۰۱۸ آنگلا مرکل اعلام کرد که از رهبری اتحادیه دموکرات مسیحی کنارهگیری میکند، اما تا پایان دوره یعنی سال ۲۰۲۱ در مقام صدراعظم آلمان باقی خواهد ماند.
سرانجام پس از یک دوره شکست در انتخاب آلمان در سال 2021 ، در انتخابات اجباری سال 2025 که ناشی از فروپاشی دولت اولاف شولتس بود بار دیگر این حزب بیشترین آرا را کسب و رهبر آن فردریش مرتز به عنوان صدراعظم جدید آلمان انتخاب شد