اصولا با همچین نمایشی، نقد اون کار درستی نیست بلکه باید چرایی ارائه ی اون بررسی بشه. احتمالا بعد از همچین نمایش فاجعه ای تو مهم ترین شب فوتبالی سال، دوباره انگشت های اتهام به تفکرات سنتی ایتالیایی در مورد فوتبال برمیگرده. باید درک بشه که این موضوع یک مسئله ی قابل بررسیه.اما نه با بازی امشب.
بله شما بعد از حذف ایتالیا در یورو و ناکامی در صعود به جام جهانی میتونی این گزاره رو بررسی کنی ولی وقتی کلا یک تیم تو اون تورنمنت از تیم شما بهتر بوده جایی برای مرثیه سرایی نیست ولو نتيجه هرچقدرم فاجعه باشه.
موضوع اصلی اینه که چرا این سبک و اصول تا فینال برای تیمای ایتالیایی جواب میده و اما در فینال یهویی همه چیز فرو میریزه؟ تو این سالها یوونتوس هم با سبکی مشابه به فینال رسیده و اما اون اقتداری که بنظر میرسیده در فینال کاملا خدشه دار شده. فوتبال ایتالیا با مربیای ایتالیایی تو سالهای اخیر کلا ۲ تا فینال پیروز شده اعم از فینال یورو و فینال یورولیگ و شکست های زیادی در همین یورولیگ و سی ال و کنفرانس متحمل شده.
همزادپنداری برای شکست در ایتالیا عادی شده.
بنظرم وقتی یک سبک تا فینال اینقدر خوب جواب میده و یکدفعه در فینال به کلی نابود میشه، مشکل از سبک و اصول و تاکتیک نیست بلکه به فراتر اون برمیگرده
کمی کنایه آمیزه که بهترین عملکرد های ایتالیاییا در فینال در این سالها وقتی بوده که هیچکس اونارو حساب نمیکرده(سیتی- اینتر).حتی در فینال یورو هم ایتالیا با ترس زیاد وارد زمین شد و در دقایق ابتدایی گل دریافت کرد و شانس اورد حریف مقابل انگلیسی بود که اساسا با فینال آشنایی چندانی نداره وگرنه بعید نبود در فینال بازم تحقیر بشن. اما در مقابل کسی مثل گاسپرینی شاگرداشو جلوی لیورپول و لورکوزن همونجور آماده میکنه که انگار جلوی لچه و ورونا بازی داره.دقیقا کلید موفقیت تو فوتبال امروز و شرط اجرای هر تاکتیکی همین اعتمادبنفس و ذهنیت برتریه که نمونه ی بزرگشو در فلیک و انریکه و کارلتو میبینیم.مربیان محافظه کار مثل آلگری و سیمونه و اینزاگی روی هم ۶ تا فینال تو این سالها شکست خوردن که همشونم یکبار شکستشون سنگین بوده.احتمالا به این دلیل شما وقتی ریسک دفاعو به جون میخوری، قدم آخرو باید با ترس برداری چون یک اشتباه به قیمت پوچ شدن فصل شما تمام میشه و همین عدم تمرکز در میدان های بزرگه که نتیجه رو مشخص میکنه.
اینزاگی اشتباهات تاکتیکی زیادی مثل تعویضاش و نداشتن پلن جایگزین هم داشت اما همونجور که گفتم همچین اجرایی فراتر از اشتباهات تاکتیکیه و باید در ابعاد گسترده تر بررسی بشه.اینتری که در یکی از مهم ترین بازیای تاریخش نه از نظر ذهنی و نه از نظر تاکتیکی و نه بدنی خودشو آماده این بازی نکرده بود. برخلاف چیزی که در چند فصل اخیر دیدیم که اینتر همیشه تیمی مرموز و متمرکز بوده اما دیشب سایه ای از خودش هم نبود.امیدوارم تبعات این شکست برای اینتر در حد یک فینال بوده باشه و نه بیشتر چون در چند فصل اخیر نماینده فوتبال ایتالیا بودن و بجز دیشب مایه افتخار سری آ.
ستاره های ایتالیایی اینتر که به عنوان ستون های این نسل آتزوری شناخته میشوند در مهم ترین میدان نبرد نمره ی مردود گرفتند.
اصلاح این مورد هم کار سختیه و هم آسون.در وهله ی اول بردن جام و کسب موفقیت مهم ترین چیز برای اصلاح اونه.وقتی شما دست از خودزنی برداری میتونی بهترین ورژن خودتو ارائه بدی و مشخصا با عدم کسب موفقیت پایین ترین نسخه ی اعتمادبنفس رو داری که بدترین چیز ممکنه و باعت خراب کردن در بزنگاه میشه.
این احتمالا مشکل فرهنگیه اما وقتی امثال گاسپرینی رو میبینم امیدوار میشم که اونقدرا هم کار سختی نیست.برحال ایتالیاییا نسبت به تیمای نفتی و انگلیسی و رئال و بارسا و بایرن از نظر پول جایگاه بعدی قرار میگیرن و بقول ماروتا این باعث شده فوتبال ایتالیا شبیه یک گذرگاه بشه.ذهنیت ایتالیایی از فوتبال تغییر نکرده و این مورد رو میشه از آکادمی هاش فهمید.
سالیان زیادی گیم چنجرای فوتبال شماره ۱۰ های فانتزی وسط زمین مثل دونادونی و روبرتو باجو و آلکس دل پیرو و توتی بودن که مصادف شد با شکوه فوتبال ایتالیا. یکی از مهم ترین تغییرات فوتبال امروزی اینه که گیم چنجرا از شماره ۱۰ به وینگرا تبدیل شدن و تنها وینگر بدرد بخور این ۲۰ سال ایتالیا فده کیزا بوده که از شانس بد تا امروز تنها ثمره اش فقط یک یورو ۲۰۲۰ بود و مصدومیت کیفیتشو کم کرد و بین نیمکت و بیمارستان هرتیمی باشه در رفت و آمده.
من حرف بوفون رو قبول دارم.ذهنیت و اصول و پیشینه رو نباید کنار بزاری چون با اون آمیخته شدی. اما باید آپدیتش کنی.حسرت قهرمانی برای تیمای باشگاهی در بزرگترین فستیوال فوتبال به ۱۵ سال رسید و در حال حاضر بنظر نمیرسه تیم مدعی جدی در کالچو وجود داشته باشه.
ایا باید امیدوار بود؟ همواره باید امیدوار بود(((:
از دوران شکوه، تنها همین عکسا باقی مونده.