اگر و اما کلماتی اند که همیشه ذهن ما را درگیر می کنند. اگر فلان کار را می کردم شاید بهتر بود یا اما نشد که این کار را به سر انجام برسانم و... زندگی ما پر است از این اگرها. اینک می خواهیم چند مورد از این اگرها را در این فصل فوتبال اروپا بررسی کنیم:
رودری، با رفتن تو قلب منچسترسیتی از کار افتاد
بعد از این شاید ما بهتر به این موضوع پی برده باشیم چرا رودری برنده توپ طلا شد. نبض قهرمانی منچستر سیتی دست او بود و با رفتنش فصلی کابوس واری برای پپ گواردیولا و منچستر سیتی ساخت. از آن منچستر سیتی ترسناک فقط نامی باقی مانده بود. پپ یک جمله زیبا درباره بوسکتس دارد که می گوید: "شاید متوجه بازی زیبا او نشوید ولی وقتی نباشد متوجه تاثیر عملکرد او در بازی می شوید" همچین جمله ای درباره رودری هم صدق می کند که با رفتنش به هواداران این تیم فهمیدید چه جواهری را از دست دادند. اگر او این فصل مصدوم نمی شد فصل برای من سیتی جور دیگری رقم می خورد.
کروس با رفتنش نظم یک کهکشان را به هم ریخت
اگر رئال مادرید را یک کهکشان در نظر بگیریم قطعا در آن کهکشان کروس خورشید است که نبودش کل کهکشان را به تاریکی فرو می برد. ستاره های زیادی همچون والورده، بلینگام، شوامنی و کاماوینگا در این کهکشان هستند ولی هیچ کدام جای خورشید را نمی گیرند. ما همیشه هنر نمایی بازیکن های همانند رونالدو، کریم بنزما و وینیسیوس را آن جلوی زمین می دیدیم ولی پشت صحنه این درخشش بازیسازی مثل کروس بود. اگر او دیرتر خدا حافظی می کرد کشتی رئال مادرید به این زودی دچار طوفان نمی شد.
کونده با نبودنش ارتش فلیک را متوقف کرد
این فصل بارسلونا فصل خوبی پشت سر گذارند. بعضی ها می گویند ستاره این فصل بارسا یامال بود بعضی ها هم می گویند رافینیا و شاید هم بگویند پدری. اما بارسا ستاره دیگری هم داشت وآن هم ژول کونده بود که بر خلاف اکثر فولبک های امروزی هم در در دفاع و هم در حمله عالی بود. می خواهید تاثیر این بازیکن را در بارسا ببینید پس برگردیم به چند وقت پیش جایی که هواداران بارسا روی ابرها سیر می کردند و در رویاهای خود چمپیونزلیگ را از آن این تیم می دیدند. اما ناگهان این رویای زیبا به خوابی ترسناک تبدیل شد و مصدومیت کونده مانع رویاپردازی بارسایی ها شد و فلیک که داشت کار ناتمام هیتلر را به پایان می رساند و اروپا را فتح می کرد، مصدومیت این ستاره فرانسوی مانند آواری بر سر او خراب شد و سبب شد بارسلونا از اینتر شکست بخورد. اگر کونده مصدوم نمی شد شاید جای اینتر، بارسا به فینال اروپا رفته بود.
این "اگر"ها دیگر دردی را دوا نمی کند. بلکه باید این تیم ها در ادامه مسیر چنان پیشرفت کنند که این اگرها مانع پیش روی آنها نشود.